کد خبر: 552403
تاریخ انتشار :

پشت پرده چرخش سیاست ترامپ این مرد جنجالی کاخ سفید چیست؟ / آیا واقعا ترامپ و ایران پای میز مذاکره می‌نشینند؟

پشت پرده چرخش سیاست ترامپ این مرد جنجالی کاخ سفید چیست؟ / آیا واقعا ترامپ و ایران پای میز مذاکره می‌نشینند؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

5d63b488a5bd9_2019-08-26_14-59

به گزارش نامه نیوز، نشست جی 7 محل اتفاقات بسیار متنوعی برای ایران بود. رئیس‌جمهور فرانسه مذاکرات فشرده‌ای با محمد جواد ظریف داشت و بلومبرگ در گزارشی که منتشر کرده، مدعی شد که امانوئل مکرون از ترامپ خواسته که به طور موقت تحریم‌های نفتی ایران را کان‌لم‌یکن کند تا فرانسه با جلب نظر ایران بتواند این کشور را مجاب به حفظ برجام کند. برخی خبرگزاری‌ها می‌گویند که ترامپ هم این شرط را پذیرفته است. بلومبرگ به نقل از چند مقام سیاسی فرانسه می‌گوید که بحث‌های مقدماتی بین دو رئیس‌جمهور در ناهار نشست جی 7 انجام شده است. حرف‌های ترامپ بعد از نشست جی 7 به خوبی این ایده را که ترامپ از مواضع تند خود پایین آمده، تایید می‌کند. رویترز به نقل از ترامپ در اجلاس گروه ۷ نوشته: یک ایران قوی می‌خواهیم و به دنبال تغییر رژیم نیستیم.

ایران؛ گلوگاه روسای جمهور تک دوره‌ای

اما پرسش این است که ترامپ چرا به چنین موضعی رسیده و تا چه حد این چرخش سیاسی اش قابل اطمینان است؟

مهم‌ترین نکته در این مورد این است که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک است. بسیاری از عوامل، نشانگر پیروزی دوباره ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری پیش‌رو هستند. شاخص‌های اقتصادی آمریکا در حال حاضر بسیار خوب و مطلوب بوده و بیکاری تنها ۳,۷ درصد است. علاوه بر این، رئیس جمهور آمریکا در سال های اخیر ثابت کرده که به وعده‌های خود عمل می‌کند. خروج از برجام، مذاکره با کره شمالی، جنگ تجاری با چین، بازگشت شغلها به آمریکا، دیوار کشی در مرز مکزیک و... تنها بخشی از وعده‌های رئیس جمهور جنجالی آمریکا بوده که عملی شده‌اند.

با این حال، نباید فراموش کرد که یک لغزش در سیاست خارجی می‌تواند شرایط ترامپ را فاجعه بار کند. ایران و خلیج فارس می‌تواند محل این لغزش باشد. تاریخ آمریکا یک بار شاهد این لغزش بود. جیمی کارتر از دی ماه 1355 تا دی ماه 1359 خورشیدی به عنوان سی و نهمین رییس جمهوری آمریکا در کاخ سفید حضور داشت و در تمام این چهار سال ذهن او را بیش از هر موضوع دیگری مباحث مربوط به ایران به خود اختصاص داد و درست نیمی از دوران ریاست جمهوری او با دو سال آخر حکومت شاه و پیش از انقلاب 1357 مقارن بود و دو سال بعد با سال‌های پس از سقوط شاه و با جمهوری اسلامی همزمان شد.

آن قدر نام جیمی کارتر با موضوع ایران و گروگان‌ها و شاه و پناهندگی و اخراج او گره خورده که دیدگاه‌های به‌نسبت مثبت او در قبال فلسطینی‌ها و نقش های میانجی‌گرانه ای که ایفا کرده تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد. کارتر طی ۱۴ ماه آخر دوره ریاست جمهوریش، درگیر موضوع گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا در ایران بود. ادامه گروگانگیری و تورم مستمر در داخل آمریکا منجر به شکست کارتر در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۰ شد.

سقوط پهباد و بحران ترامپ در سیاست خارجی

ترامپ می‌ترسد که سرنوشت او هم مانند کارتر شود. بعد از سقوط پهباد آمریکا توسط سپاه و قدرت نمایی ایران در خلیج فارس تا حدی این اتفاق افتاد. سکوت ترامپ در مقابل قدرت نمایی ایران، هیمنه این کشور را نابود کرد و باعث چرخش متحدان ترامپ از او شد.

بعد از این اتفاق، رسانه‌های آمریکایی یکی پس از دیگری به نگارش مقاله‌های تند علیه آمریکای ترامپ پرداخته و ضمن تاکید بر پاسخگو نبودن سیاست فشار حداکثری و خروج از توافق هسته‌ای، او را به بازگشت به برجام دعوت کردند؛ به طور مثال، د هیل در تحلیلش پیشنهاد می‌دهد برای جبران این سیاست اشتباه، ایالات متحده آمریکا هر چه سریع‌تر به برجام بازگردد تا بتواند از این طریق شرایط را سامان بخشیده و آمریکا و متحدان منطقه ایش مثل اسرائیل را آرام نگه دارد.

همچنین دیوید میلر(تحلیلگر مشهور آمریکایی) طی مقاله‎ای در یو اس آ تودی ضمن انتقاد شدید از سیاست خارجی ترامپ به خصوص در مورد ایران تاکید دارد که ترامپ هیچ استراتژی مشخصی برای پایان وضعیت خلیج فارس و رابطه با ایران ندارد. در بین تیم او هم هیچ نظر قطعی و مشخصی وجود ندارد. از طرفی پومپئو اعلام می‌کند که آمریکا قصد جنگ با ایران و یا تغییر حکومت را ندارد اما از طرف دیگر، جان بولتون تاکید دارد که آمریکا باید در پی تغییر حکومت ایران بوده و هدف اصلی و راهبردی‌اش را هم این قرار دهد.

جنگ با ایران ممکن نیست

این شرایط نشان می‌دهد که ترامپ باید سیاست خود را در مورد ایران تغییر دهد. او یا باید با ایران صلح کند یا یک جنگ بزرگ را علیه آن آغاز نماید. مورد دوم عملا ممکن نیست چراکه ریسک بسیار بسیار بالایی دارد.

فارن پالیسی در گزارش اخیرش مدعی است که پاشنه آشیل اروپا اکنون مانع از جنگ علیه ایران می‌شود. این وبگاه خبری تحلیلی تاکید دارد که ترامپ همیشه در آغاز جنگ‌ها به نیروی نظامی کشورهای اروپایی وابسته بوده است. اکنون به علت بد شدن روابط آمریکا و اتحادیه اروپا، تامین نیروی نظامی اروپایی سخت شده است. یک نمونه در این مورد، دانمارک است. مساله خرید گرینلند توسط آمریکا باعث به هم خورد ن روابط آمریکا و دانمارک شده است. فارن پالیسی می‌گوید آمریکا در درگیری هایش در خلیج فارس، همیشه حساب ویژه ای روی نیروهای دانمارکی می‌کرده اما اکنون، شرایط تغییر کرده و نمی‌تواند روی این نیروها حساب کند.

همچنین نشنال اینترست که عموما مسائل مختلف را از بعد نظامی می‌بیند تاکید دارد که در حال حاضر، آمریکا به هیچ وجه قادر به جنگ با ایران نیست. ایالات متحده یک بار در جنگ با عراق جنگ عظیم را تجربه کرد و هنوز در حال پرداخت هزینه آن است. طبق اعلام نشنال اینترست، ایران به لحاظ موشکی به قدرتی رسیده که می‌تواند دردسر بسیاری برای آمریکا ایجاد کند. همچنین در دریا، ایران با توان کشتی‌ها و قایق‌های تندرویش می‌تواند مشکلات بسیاری برای نیروهای آمریکایی به وجود بیاورد.

لفتش دهید تا پیروز انتخابات شوم

بنابراین، آنچه باقی می‌ماند گزینه اول یعنی کاهش سطح تنش با ایران است. اگر ترامپ بتواند از طریق یک شو و با دادن پالسهای مثبتی به ایران مدتی خلیج فارس را به نفع خود آرام نگه دارد، می‌تواند به پیروزی در انتخابات بسیار امیدوار باشد.

گاردین در مقاله ای که مدتی پیش نوشت تاکید کرد که ترامپ برای پیروزی در انتخابات باید در سیاست خارجی خود تغییر ایجاد کرده و روابط خود را با ایران بهتر کند. از نظر گاردین، هرچند او دستاوردهایی در سیاست خارجی داشته که مهم‌ترینش ملاقات با کیم جونگ اون(رهبر کره شمالی) است، داشته اما افزایش فشار ایران بر ایالات متحده باعث می‌شود شرایط انتخابات پیش رو به هم بریزد.

گاردین به نقل از جولیان اسمیث (مسئول امنیت ملی در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما) مدعی است که ترامپ برای کسب پیروزی در انتخابات بعد، باید خود را به عنوان رهبر جهانی نشان دهد و احتمالا در این چند ماه مانده به انتخابات تغییر رفتار زیادی از او خواهیم دید. شاید فرستادن پالسهای مذاکره به ایران هم در همین جهت باشد.

آنچه مشخص است این است که ترامپ ممکن است بعد از انتخابات 2020 و پیروزی در آن، مجددا به موضع قبلی خود یعنی فشار حداکثری بازگردد. واضح است که چنین شخص نامتعادلی که به راحتی زیر یک توافق بین المللی زد به راحتی می‌تواند تعهدات دیگر خود را هم انکار نماید.

منبع:خبرفوری

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها