قسمت هفتم خاطرات ریشهری؛ سالهای ۶۵-۶۶
نامه محرمانه ریشهری به منتظری/ ریشهری خطاب به منتظری: بیت شما به مركزی علیه امام تبدیل شده
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
گروه سیاست نامهنیوز: میرفتم تا نامهای را که در پاسخ به نوشته شگفتیآفرین آقای منتظری به حضرت امام تهیه کرده بودم به ایشان برسانم. چه امیدها که در پس این نامه نهفته بود. من به سهم خود آرزو میکردم که این نامه و سایر اقدامات در تصحیح شبهات القاشده به ایشان مؤثر افتد و خدا میداند که در این امر از هیچ اقدامی که مؤثر دانسته باشم کوتاهی نکردهام.
آن شب جمعه میهمان آیتالله مشکینی بودم. پیش از فرستادن نامه، آقای مشکینی فرمودند که آقای منتظری نامهای برای من فرستادهاند. متن نامه ایشان چنین است: «بسمهتعالی، جناب مستطاب حجتالاسلام آقای ریشهری دامت افاضاته؛ پس از سلام، از دستور حضرت امام مدظلهالعالی مبنی بر رسیدگی به کارهای آقای سید مهدی هاشمی نیاز بازداشت وسیع با وضع زننده و تند که خاطره بد ساواك را در اذهان تجدید میکرد نداشت و ثانیاً من به جنابعالی گفتم و به حضرت امام مدظله هم نوشتم و گفتم که نهضتهای رهاییبخش اسلامی خوب یا بد به دستور من و زیر نظر من بوده است مزاحمت اشخاص دیگر یا احضار آنان به خاطر آن خلاف شرع است و ثالثاً عمل به دستور حضرت امام مدظله مبنی بر رسیدگی لازم ولی هتك حیثیت اشخاص قبل از رسیدگی و ثبوته در دادگاه اسلامی و پخش آن خلاف شرع بین است و با حکومت عدل اسلامی سازگار نیست و رابعاً برحسب اطلاع از بعضی منابع موثق مسائل مهمتری در پشت این صحنه وجود دارد و محتمل است جنابعالی وجهالمصالحه شده باشید و در امور مهمه احتمال هم منجز است. مواظب مسئولیت شرعی خود باشید. حسینعلی منتظری
پس از خواندن نامه آقای منتظری، در پایان، نامه خود دو سطر یادداشت کردم که ملاحظه خواهید کرد. متن نامه من به آقای منتظری در ارتباط با نوشته ایشان خطاب به حضرت امام چنین است: « بسمهتعالی؛ فقیه عالیقدر حضرت آیتالله جناب آقای منتظری سلامعلیكم، اجازه میخواهم که بیپرده با شما صحبت کنم و آنچه را حق تشخیص میدهم با صراحت بنویسم و قبل از هر چیز به چند نکته اشاره میکنم. 1-عنایت دارید که حق ثقیل و تلخ است؛ بهویژه اگر علیه نزدیکان و افرادی که بقول خودتان همپیاله باشد و بالأخص اگر از کسی که احساسات انسان علیه او یا کارهای او سمت الأمن عصمه الله و انشاءالله جنابعالی از آنهایید که در این رابطه معصوماند. ۲-اینجانب نمیخواهد مانند آن برادر در آن نامه کذایی که سرتاپا اهانت به امام و مسئولین کشور و انقلاب است با الفاظ «ولایت امر، و...» جنابعالی را اغوا نمایم بلکه میخواهم بهعنوان شاگردی که میبیند استادش درنتیجه اطلاعات نادرست و احساسات کاذب سخت در اشتباه است و اشتباه او را برای عالم اسلام سخت خطرناک میبیند، به شما انتقاد کنم و از خدا میخواهم که آنچه را برای روشنشدن ذهن مبارك ضروری است بر قلمم جاری سازد و مرا و نوشتهام را از خطا مصون دارد. ٣-خدا را شاهد میگیرم که تاکنون خطی عملنکردهام و در جریان اخیر از هیچکس خط نگرفتهام و جز انجام تکلیف الهی که امام به آن تصریح نمودند انگیزهای نداشتهام و او گواه است که به جنابعالی علاقه دارم و اگر خط خطرناك مهدی هاشمی از شما جدا شود، هیچکس را برای رهبری آینده جمهوری اسلامی از شما شایستهتر نمیدانم اما بعد مطالبی از جنابعالی در رابطه با عملکرد وزارت اطلاعات در مورد دستگیری مهدی هاشمی و اتباع او نقل میشود و اتهاماتی در نامه شما به حضرت امام مطرح شده و تحریکاتی از بیت شما انجامگرفته و میگیرد که لازم دانستم توضیحاتی خدمتتان عرض کنم. امید است که انشاءالله مفید افتد. مکرر از جنابعالی نقل میشود که گزارشاتی که به امام داده شده جعلی و دروغ است(همان ادعایی که مهدی هاشمی در نامهاش به شما در رابطه با حاکمیت مثلث كذایی بر اندیشه امام نموده) برای اینکه بدانید این ادعا واقعیت ندارد متن نامهای را که در رابطه با جریان اخیر و ملاقات با حضرتعالی و پیشنهاد خودم به امام نوشتهام به پیوست ارسال میشود. از شما نقل شد که چرا به امام گفتهاند چه قدر سلاح و مواد منفجره را تحویل دادهاند و منزل را آقای فلاحیان در اختیار آنها قرار داده بود؟(همانطور که حضوراً آقای فلاحیان مطرح کردند پنجخانه سالها قبل... در اختیار آنها قرار دادهشده و بعد ایشان گفته بودند خانهها را تحویل بدهید ولی آنها این خانه را تحویل ندادهاند و آقای فلاحیان از این جریان بیخبر بوده و تصورشان این بوده که منزل مذکور را تحویل دادهاند و در رابطه با مواد منفجره و سلاح چند ماه قبل با ایشان صحبت شده بود که ایشان گفته بودند که هر چه دارید تحویل بدهید که من نمیتوانم مسئولیت آن را بپذیرم. مقداری را تحویل داده و چیزهایی است که پس از ماهها از خانه آنها کشفشده و این عمل نهتنها جرم آنها را سبك نمیکند بلکه به خاطر فریبکاری و وانمود کردن اینکه ما دیگر کار غیرقانونی نداریم که دنبال ما باشید جرم آنها را سنگینتر مینماید. و هیچ لزومی ندارد چیزهایی که موجب تشدید جرم است در گزارش ذکر شود؛ البته در دادگاه متهمین از خود دفاع خواهند کرد و قاضی نظر خواهد داد و این ربطی به صحت یا عدم صحت گزارش ندارد. از شما نقل میشود که فرمودهاید در خانه یك اسلحه و ۲۵۰گرم مواد منفجره بیشتر وجود نداشته. برای اینکه بدانید چه چیزهایی در خانه بوده به پیوست(۲) مراجعه فرمائید. قسمت عمده این اقلام را در گزارشی که روز ملاقات خدمتشان آوردم(تا آنجا که یاد دارم برایتان قرائت کردم و اما اتهاماتی که علیه وزارت اطلاعات و مسئولین اطلاعات در نامه جنابعالی به امام مطرح شده است:
1-نوشته این رسیدگی به اتهامات آقای سید مهدی هاشمی چه ربطی با حمله به مؤسسه انتشاراتی نهضت جهانی اسلام و غارت اثاث و اموال شخصی آن دارد؟ اولا، هیچ حملهای به موسسه فوقالذکر انجام نگرفته ثانیا اثاث و اموال شخصی به غارت نرفته است. آنچه انجام شده بازرسی مؤسسه فوقالذکر بوده که طبق گزارش اطلاعات قم با مسئولیت دو تن از روحانیون بازرسی شده با حکم دادسرای انقلاب پس از اندکی از ورود مأمورین آقای صالحی مدیر مؤسسه با جوسازی و فحاشی و تهدید وارد میشود که با آرامش و متانت مأمورین برخوردی پیش نمیآید. صورتجلسه چیزهایی که برای بررسی به اطلاعات آورده شده پیوست میباشد. از جمله چیزهایی که در این مرکز انتشاراتی جهان اسلام بوده فیلمهای متعدد سکسی و مبتذل و کتابهای منافقین بوده است!!
2-نوشتهاید حمله به خانههای زیادی در تهران و قم و اصفهان. باز بهکاربردن کلمه «حمله» واقعیت ندارد. آنچه بوده دستگیری افرادی در تهران و قم و اصفهان بوده با حکم قوه قضائیه به اتهام کارهای غیرقانونی.
3-نوشتهاید(هتك خانوادهها) کدام خانواده هتك شده؟ آیا بازرسی منازل متهمین با حکم قوه قضائیه هتك است؟ من ادعا نمیکنم که تمام مأمورین که برای انجام مأموریت اعزام میشوند مصون از خطا هستند، ممکن است فردی هم خطا کند ولی انصاف دهید که خطای یك مامور هتك حیثیت خانوادهها توسط مسئولین اطلاعات است؟!
4-نوشتهاید حمله به کتابخانه سیاسی شده. حملهای صورت نگرفته. طبق گزارش اطلاعات قم در تاریخ 21/7/65 ساعت 7صبح تعدادی از مأمورین با مسئولیت یکی از روحانیون به منزل آقای محمودی مراجعه و ضمن ارائه حکم با تعلل و ممانعت روبهرو میشوند و با مذاکره دوستانه او را قانع میکنند که منزلش بازرسی میشود و بعد برای بازرسی کتابخانه، او را به کتابخانه میبرند و اگر بشود فحاشی و به سینه مأمورینزدن را حمله نام گذاشت حمله از طرف ایشان بوده نه از مأمورین.
5-نوشتهاید حمله به کتابخانه سیاسی که زیر نظر من اداره میشود و دستگیری آقای محمودی یکی از متصدیان با وضع بدی که تصادف مرگ مادرش را به دنبال داشت. قبل از مطرح کردن دستگیری آقای محمودی از شما تقاضا میکنم که یکبار دیگر نامههای آقای محمودی که متصدی کتابخانه تحت نظر شما است را بخوانید و ببینید چه کسانی زیر نظر جنابعالی متصدی پرورش سیاسی حوزه علمیه قم هستند و اما دستگیری آقای محمودی؛ ظاهراً این جمله همان چیزی است که در اعلامیههای سرتاپا تهمت و افتراء به مسئولین آمده. باید خدمتتان عرض کنم که آقای محمودی تا الآن که بنده برای شما نامه مینویسم دستگیر نشده است و در رابطه با مرگ مادرش لابد میدانید که روزها قبل از این حادثه وضعش وخیم بود ولی آقای محمودی در مرگ مادرش فریاد میزند که امام مادر او را کشته.
6-نوشتهاید پخش شایعههای بیاساسی و القاء كلمات تفرقهانگیز. باید عرض کنم که اساس شایعههای بیاساس، تعدادی از مرتبطین با این گروه در بیت حضرتعالی است.
7- نوشتهاید در اطلاعات به بعضی از افراد احضار شده که آزادشده است گفتهشده ... خوب بود مینوشتید طبق گفته یکی از افراد آزادشده تا این اشکال وارد نباشد که چگونه شما به حرف یکی از متهمین این باند که لااقل احتمال میرود که برای ایجاد حساسیت در جنابعالی این را ساخته، اعتماد کردید؟! بنده که از بازجوها سؤال کردم آنها انکار مینمودند.
8-نوشتهاید میترسم در اطلاعات خطی باشد که بخواهند بنام حضرتعالی کارهایی را انجام دهند که عاقبت آن جز ضربه زدن به انقلاب و حضرتعالی و تصفیهحساب اینجانب نباشد. بهخدا سوگند که چنین خطی در وزارت اطلاعات نیست. بنده به شما اطمینان میدهم. جنابعالی هیچ ترس و واهمه از چنین خط موهوم نداشته باشید. خدا را شاهد میگیرم که تلاش کردهام که کاری در این وزارتخانه حتی بر اساس هوس انجام نگیرد چه رسد به خلاف شرع و آنهم ضربه به انقلاب و امام و تصفیهحساب با شما. انصاف دهید؛ آخر گرفتن چند متهم باآنهمه اتهاماتی که در همهجا شایع است چه ربطی با این حرفها دارد؟
9-نوشتهاید و شایعات بیاساس همه درنتیجه بدعمل کردن مسئولین است. باید عرض کنم این شایعات درنتیجه بدعملکردن مسئولین نیست، بلکه درنتیجه خوب عملنکردن جنابعالی است. اگر وقتی امام به شما نوشتند که شما به وزارت اطلاعات پیشنهاد رسیدگی بدهید و یا لااقل عکسالعمل نشان ندهید اطاعت میکردید، ملاقاتها را تعطیل نمینمودید و... قطعاً این شایعات به وجود نمیآمد.
10-نوشتهاید عاقبت کار معلوم نیست. اگر جنابعالی افراد این خط را از خود دور کنید و تسلیم محض دستور امام باشید، عاقبت کار این است که متهمین پس از تحقیق به دادگاه میروند و به اتهامات آنها رسیدگی میشود یا تبرئه و یا محکوم میگردند ولی اگر خداینکرده مخالفت کنید دلسردی مردم و مسئولین از انقلاب و اسلام، سرد شدن جهبهها، زیر سؤال رفتن تز «ولایتفقیه» که هماکنون تا حدودی هم زیر سؤال رفته، خوشحالی ضدانقلاب و دهها حادثه دیگر قابل پیشبینی و غیرقابلپیشبینی و آخرین سخن در مورد نامه شما به امام که فرازهایی از آن گذشت اینکه اگر به پاسخهای اینجانب قانع نیستید فردی که از خط مهدی هاشمی نباشد و قدری هم تعهد و تقوا داشته باشد را مامور نمایید درباره آنچه نوشتهاید تحقیق کند و نتیجه را به شما گزارش نماید و خود قضاوت کنید که گزارش شما به امام دورتر است از واقعیت یا گزارش ما؟ صریحتر سخن بگویم، اگر جنابعالی اینگونه با امام برخورد کنید و خداینکرده با القائات مهدی هاشمی و امثال او امام را متهم کنید که دیگران بر اندیشه وی حاکماند، فکر کنید که با شما که هماکنون متهم هستند که اندیشه مهدی هاشمی بر شما حاکم است و سند این اتهام را موضعگیریها و نوشتهها و گفتههای او مطرح میکنند، چگونه برخورد خواهد شد؟ و چه پاسخی خواهید داد و آنوقت آینده جمهوری اسلامی با سستشدن پایههای ولایتفقیه چه خواهد شد و که پاسخگوی خون آنهمه شهید و... خواهد بود؟ مدارکی در دست هست که ثابت میکند همه شایعات دروغ علیه مسئولین، اعلامیههای تحریکات در جبهه و... از تعداد معدودی در بیت جنابعالی ریشه میگیرد و رأس همه فتنهها در جریان اخیر پس از دستگیری مهدی هاشمی، آقا هادی هاشمی است. پیشنهاد عاجزانه اینجانب برای خدا و حفظ حرمت روحانیت و مرجعیت و رهبری این است که قبل از اینکه مسئولین مجبور شوند درباره وی اقدامی انجام دهند از ایشان بخواهید لااقل برای چند ماهی در قم نباشند. صریح بگریم وجود آقا هادی و تعدادی دیگر در بیت حضرتعالی دفتر شمارا تبدیل به مرکزی علیه امام و مسئولین کشور کرده و این به صلاح اسلام و انقلاب و مرجعیت و روحانیت نیست و اگر آن خط رادیکالی که در نامه مهدی هاشمی به شما آمده لااقل برای شش ماه از بیت شما جدا شود، مطمئن هستم تغییری اساسی در موضعگیریهای جنابعالی حاصل خواهد شد و اگر این عمل اثری جز خوشبینی قاطبه روحانیت به بیت حضرتعالی نداشته باشد، برای اثبات ضرورت آن کافی است. باید تأکید کنم مسئله مهدی هاشمی و خط فکر او چیزی نیست که تنها امام احساس خطر کند یا جامعه مدرسین و دفتر تبلیغات و ... و هر کس که کمترین اطلاعی از ماهیت این گروه و سوابق و لوا حق آنها دارد، بهاستثناء حضرتعالی، بلکه حتی رفقای او که طبق مدارك موجود مأمورین اجرا قتل آقای شمسآبادی و دیگران بودهاند، از موضعگیریهای وی احساس جنابعالی دارم مرا وادار به این نوشتار کرد. نیتم جسارت نبود، بلکه قلمم ناتوان بود که مكونات خود را به شیوهای دیگر نگارش دهم. والسلام علیکم و رحمة الله و بركاته. اللهم قد بلغت. (محمدی ریشهری65/8/6)
ضمناً طبق گزارشات واصله، مقداری قابلتوجه از اسنادی که در رابطه با فعالیتهای غیرقانونی و انحرافات این گروه است و برای تحقیقات ما و روشن شدن مسائل آنها ضروری است بهطور مخفیانه به بیت حضرتعالی آورده شده. خواهش اینجانب این است که فردی که مورد اعتماد شما و تأثیر ما باشد را مشخص فرمائید که این اسناد را در اختیار ما بگذارد. لازم است عرض کنم که راضی نیستم از مضمون این نامه کسی جز حضرتعالی مطلع گردد. (ریشهری)
بسمهتعالی، امشب65/8/8 منزل آقای مشکینی مهمان بودم. ایشان نامه حضرتعالی را به اینجانب داد. ضمن عرض تشکر پاسخ آنرا بعداً خدمتتان خواهم نوشت. (ریشهری)
دیدگاه تان را بنویسید