در گفتوگو با «نامهنیوز» مطرح شد؛
مرتضی طلایی: جلیلی حاضر نیست با شورای وحدت به ائتلاف برسد/ قالیباف به تنهایی نمیتواند لیدر اصولگرایان باشد
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
مهرشاد ایمانی: هرچه به انتخابات مجلس نزدیكتر میشویم انتظار ائتلاف و وحدتی جامع در میان دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب بیشتر میشود، با این حال به نظر میرسد كه هنوز چنین وحدتی میسر نشده است.
مرتضی طلایی، فعال سیاسی اصولگرا، ازمنظر اصولگرایی درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «تجربه سالیان گذشته نشان داده است كه اصولگرایان نمیتوانند به یك وحدت جامع دست یابند و تا به اینجای كار نیز برای انتخابات پیشرو وحدتی مشاهده نمیشود و كماكان شاهد چنددستگی هستیم و بهصراحت میگویم كه به ایجاد وحدت میان اصولگرایان خوشبین نیستم اگرچه آرزوی ما وحدت است».
او علل بهوحدتنرسیدن اصولگرایان را اینطور عنوان كرد: «در جریان اصولگرا همه خود را برحق میدانند و به دیگر اصولگرایان با دیده شك و تردید نگاه میكنند. از سوی دیگر در این جریان یك رهبری واحد دیده نمیشود و این خلأ بزرگی است».
طلایی درباره نقش و جایگاه جبهه پایداری در ائتلاف احتمالی اصولگرایان تصریح كرد: «اگر نیروهای جبهه پایداری را منهای آقای احمدینژاد بدانیم، تصور نمیكنم سرمایه خاصی داشته باشند. آنها مجموعهای از نیروهای انقلابی هستند كه با نگاهی بسته به مسائل مینگرند، اما اگر همچنان آقای احمدینژاد را در زمره آنها بدانیم، بله باید پذیرفت كه از سرمایه اجتماعی قابل توجهی برخوردارند اما معتقدم كه دیگر نمیتوان جبهه پایداری و احمدینژاد را در یك ظرف گنجاند. پایداریها همیشه قواعد بازی را برهم زدهاند و حاضر نشدهاند كه برای اتحاد میان تمام اصولگرایان قدری از خودگذشتگی به خرج دهند یا از بعضی مواضعشان كوتاه بیایند. متأسفانه آنها همواره دیگر اصولگرایان را تا دقیقه90 معطل میگذارند و درنهایت هم به وحدت رضا نمیدهند. اكنون هم همین است و زمزمههایی مطرح شده است كه آقای جلیلی به عنوان نماد جبهه پایداری حاضر نیست با شورای وحدت به ائتلاف برسد و این موضوع یعنی آنكه همچنان باید شاهد انشقاق باشیم. همه جریانهای اصولگرایی باید بدانند كه اگر قدمی برای جدایی میان نیروهای اصولگرا بردارند، به اصل انقلاب اسلامی ضربه زدهاند».
او در پاسخ به این پرسش كه نقش قالیباف در ایجاد این اتحاد چگونه است، اظهار كرد: «آقای قالیباف سرمایه اجتماعی و ظرفیتهای فردی خوبی دارد البته كه با پایداریها زاویههای مهمی دارد. او در مقطع كنونی بحث نواصولگرایی را مطرح كرد. این طرح اگر به معنی آن باشد كه از جوانان بااستعداد و آشنا به امور سیاسی استفاده و ذیل عنوان كلی اصولگرایی فعالیت شود امر پسندیدهای است و همه اصولگرایان باید به او كمك كنند اما اگر قرار است این طرح زمینه گسترش انشقاق میان اصولگرایان باشد، همان انتقادهایی كه پایداریها وارد است به آقای قالیباف هم وارد میشود».
مرتضی طلایی درباره توان اصولگرایان در برابر اصلاحطلبان در كارزار انتخابات گفت: «یك نگاهی در میان جریان اصولگرایی حاكم است كه چون اصلاحطلبان در مجلس و شورای شهر عملكرد خوبی نداشتند و از سوی دیگر دولت هم چندان موفق نبود، رأی نمیآورند و با این شیوه اصولگرایان پیروز انتخابات میشوند. به نظر من چنین رأیآوری فاقد ارزش است زیرا رأی باید به برنامهها داده شود نه آنكه رأی «نه» به اصلاحات باعث پیروزی اصولگرایان شود. این مهم در حالی است كه اصلاحطلبان هم بازی خود را میكنند و با دوقطبیكردن جامعه سعی میكنند مردم را قانع كنند كه به اصولگرایان رأی ندهند و پوست موز زیر پای اصولگرایان میاندازند. نباید حریف را دست كم گرفت زیرا اصلاحطلبان هیچ خط قرمزی ندارند و برای پیروزی دست به هر اقدامی میزنند. آنها در هر انتخابات در موضع اپوزیسیون قرار میگیرند و سعی میكنند مردم را تهییج كنند. این شیوه مرسوم آنهاست كه در هر انتخابات به اشكال مختلف اجرایش میكنند. اینكه تصور كنیم مطلقا جبهه اصلاحات رأی نمیآورد، سادهاندیشی است».
نائبرئيس پيشین شورای شهر تهران درباره ضرورت وجود رهبری در جبهه اصولگرایی گفت: «اصولگرایان برای رقابت اخلاقی و قانونی در انتخابات باید در وهله نخست تكلیف رهبری در جبهه اصولگرایی را معلوم كنند. فرد یا افرادی باید رهبری اصولگرایان را در دست بگیرند كه خودشان در انتخابات ذینفع نباشند. نمیشود كسی راهبرد انتخابات را معلوم كند كه خود نامزد نمایندگی مجلس است. دیگر آنكه باید به ارائه برنامههایی منسجم اندیشيد. قابل قبول نیست كه اصولگرایان در اتاقی در بسته یك لیست انتخاباتی بدهند و بگویند تكلیف شرعی است كه همه رأی بدهند و اگر كسی انتقاد كند به او اتهام خروج از ولایت و انقلاب بزنند. در مقطع كنونی اصولگرایان باید دچار یك پوستاندازی جدی شوند تا بتوانند در انتخابات پیروز باشند».
مرتضی طلایی در پایان در پاسخ به اینكه آیا محمدباقر قالیباف میتواند نقش رهبری جبهه اصولگرایی را ایفا كند، گفت: «به نظر من قالیباف بهتنهایی نمیتواند لیدر جریان اصولگرایی باشد. او توانمندیهای قابل توجهی دارد اما اگر میخواهد نقش تأثیرگذاری داشته باشد، باید دایره اطرافیانش را گسترش دهد و از افرادی استفاده كند كه كارنامه درخشانی دارند. اكنون مشاهده میشود كه تمام بار طرح نواصولگرایی بر دوش خود قالیباف است و فرد دوم سرشناسی در كنار او مشاهده نمیشود».
دیدگاه تان را بنویسید