مروری بر تاریخ جنگهای داخلی و اختلافات داخلی نژادپرستی در سالهای اخیر؛
رستاخیز ارتش مردگان در آمریکا؛ آیا اگر ترامپ عزل شود جنگ داخلی راه میافتد؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، دونالد ترامپ، رئیس جمهور جنجالی آمریکا که اخیرا با حواشی بسیاری دست و پا زده و خطر استیضاح را هم حس میکند، در توییتی از این گفت که اگر برکنار شود ممکن است در آمریکا جنگ داخلی راه بیفتد. شاید این توییت تهدیدی توخالی مانند بسیاری از توییتهای ترامپ باشد اما نباید فراموش کرد که بسیاری معتقدند با ورود ترامپ به کاخ سفید وقوع جنگ محتمل است، چراکه او تاریخ آمریکا را بار دیگر به عقب برگردانده است.
جنگ داخلی آمریکا و دو دستگی در بین آمریکاییهابررسی تاریخ ایالات متحده آمریکا و به خصوص جنگهای داخلی (انفصال) این کشور میتواند این مساله را بر ما روشن کند. جنگ انفصال یا جنگ داخلی آمریکا، جنگی بین ایالتهای شمالی به رهبری آبراهام لینکلن از حزب جمهوریخواه و یازده ایالت جنوبی تحت فرمانروایی جفرسون دیویس رئیسجمهور کنفدراسیون کشورهای آمریکا بود که در ایالات متحده آمریکا در بین سالهای ۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵ رخ داد.
آغاز جنگ انفصال به این صورت بود که چند هفته پس از انتخابات ریاست جمهوری در ۲۰ سپتامبر ۱۸۶۰، کارولینای جنوبی با رأی مجلس قانونگذاری خود، خروج از ایالات متحده را اعلام کرد. بلافاصله پس از مراسم سوگند لینکلن در ۴ مارس ۱۸۶۱ ایالات متحده تجزیه شد. در این روز ایالتهای کارولینای جنوبی، جورجیا، فلوریدا، آلاباما، میسیسیپی، لوئیزیانا و تگزاس کنفدراسیون کشورهای آمریکا را تشکیل دادند. اندک زمانی بعد، آرکانزاس، کارولینای شمالی، ویرجینیا و تنسی نیز به ایالتهای شورشی پیوستند و تعداد ایالتهای تجزیه طلب به ۱۱ ایالت رسید.
یکی از مهمترین علتهای آغاز جنگ "بردهداری" بود. بعد از ورود لینکلن به کاخ سفید، قانون الغای برده داری تصویب شد. جنوبیها که بر عکس شمالیها از درآمد کافی برخوردار نبودند و اصولا کشت و زرعشان وابسته به نیروی انسانی اصلی خود یعنی بردهها بود، این قانون را نپذیرفتند و جنگ آغاز شد.
جنگهای انفصال که سرانجام با پیروزی لینکلن و شمالیها تمام شد و برده داری را از آمریکا حذف کرد، یکی از فاجعهبارترین جنگها برای آمریکا بود. کافی است به ارقامی که نشان دهنده ابعاد فاجعه بار اين جنگ بود نگاهی بياندازيم. در طول اين جنگ که حدود چهار ميليون سرباز در آن شرکت داشتند حدود ۶۲۰ هزار نفر کشته و قريب يک ميليون نفر معلول يا به شدت مجروح شدند.
اگر اين ارقام را با درصدی مشابه از جمعيت فعلی آمريکا مقايسه کنيم معادل شش ميليون کشته و ده ميليون مجروح و معلول خواهد بود. ايالت های جنوبی به شدت ويران شدند، ۲۰ درصد از مردان سفيد پوست اين مناطق در طول جنگ کشته شده و ۹۰ در صد از کارخانجات و خطوط آهن اين ايالات ويران شدند.
حوادث بعد از جنگ داخلی و کشتار سیاه پوستان ا
گرچه جنگ انفصال سرانجام با پیروزی شمالیها به پایان رسید اما این تازه آغاز یک راه پر پیچ و خم بود. بعد از لغو برده داری، سفید پوستان عمدتا جنوبی که تاب دیدن آزادی بردگان دیروز خود را نداشتند، دست به شورش زده و با ارائه قوانین عجیب و تشکیل گروههای زیرزمینی مخوف، سیاهپوستان را آزار و اذیت کردند.
کو کلاکس کلان نام سازمانهای همبستهای در کشور ایالات متحده آمریکا در گذشته و امروز میباشد که پشتیبان برتری نژاد سفید، یهودستیزی، نژادگرایی، ضدیت با آئین کاتولیک، بومیگرایی و نفرت نژادی هستند. این گروه نخستین بار در ۱۸۶۵ میلادی به دست کهنهسربازان ارتش کنفدراسیون آمریکا بنیاد نهاده شد. کوکلاکس کلان در طول سالهای بعد از جنگ بسیاری از سیاهان را قتل عام کردند. اهداف آنها جلوگیری از بازسازی و سنگ انداختن در کار جمهوریخواهانی بود که در جنگ پیروز شده و بردهداری را لغو کرده بودند. آنها به تندی راه خشونت را پیش گرفتند.
در آغاز دهه ۱۸۷۰ رئیس جمهور وقت ایالات متحده یعنی گرانت با بهرهگیری از زور و اعلامیه حق شهروندی ۱۸۷۱ آمریکا این جنبش را نابود ساخت اما در ابتدای دهه دوم قرن 20 مجددا سازمان دهی شده و آغاز به فعالیت کردند. نخست فیلمی ساخته شد به نام تولد یک ملت که در آن سیاهان را وحشی، ظالم و متجاوز و آدمکش معرفی میکرد. بعد از مدتی گروههای کوکلاکس کلان نه فقط به سیاهان بلکه به هر غیر سفیدپوست آمریکایی حمله میکرد. مدتی بعد از سال 1916 روزنامهای سامیستیز تاسیس شد و به یهودیان تاخت. این روزنامه با شور و حالی عجیب به دادگاهی که در آن یک یهودی به تجاوز جنسی به کودکی محکوم شده بود پر و بال داد و موجی تازه و پرشور در آمریکا به راه انداخت.
دهه ۱۹۲۰ اوج کامیابی کوکلاکسکلان بود. جریان دومی که از آن سخن گفته میشود به ویژه نژادگرا، کاتولیکستیز، بومیگرا و یهودیستیز و پیرو کمونیسم ستیزی بود. برخی از شاخههای بومی این گروه دست به پارهای به دار کشیدنهای بیدادرسی و دیگر کنشهای خشن زدند. در اوج رکود اقتصادی آمریکا و تا پیش از جنگ جهانی دوم این گروه با پذیرش همگانی روبرو شد. در این زمان نازیها نیز به آنها یاری میرساندند.
قوانین نژادپرستانه در آمریکا و جنبش سیاه پوستان
در همین دوران قوانین سفت و سختی علیه سیاهان به کار بسته شد که تا دهه 70 و 80 هم ادامه داشت. با آغاز جنگ جهانی دوم و اوج گرفتن تب ملی گرایی مدتی تب درگیری خوابید. اما بعد از آغاز جنگ سرد و رشد گروههای چپ و ضد لیبرال، سیاه پوستان نیز علیه قوانین و رفتار برخی سفید پوستان دست به قیام زدند.
با شکل گیری جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان آمریکا (۶۸-۱۹۵۵) این مبارزات هدفمند شد. این جنبش شامل یک سری حرکتهای اجتماعی در ایالات متحده است که هدف آنها پایان دادن به تفکیک و تبعیض نژادی علیه آمریکاییهای سیاهپوست و برخورداری سیاهان از حق رأی دادن در قانون اساسی بود.
ابتدا هرف این جنبش مبارزه مسالمت آمیز بود اما با ورود اندیشه های تند چپ، گروههای مسلحی مانند "پلنگهای سیاه" شکل گرفتند که هدفشان ترور مخالفان بود.
اتفاقات و قوانینی که در آمریکا رواج داشت باعث شکل گیری جنبش سیاه پوستان شد. برخی از مهم ترین این حوادث به این شرح هستند:
الف. صندلیت را به یک سفید پوست بده تا به زندان نیفتی
در اول دسامبر ۱۹۵۵، ۹ ماه بعد از آنکه یک دانش آموز ۱۵ ساله دبیرستانی به نام کلودت کالوین حاضر نشد از صندلی خود در یک اتوبوس عمومی در مونتگمری در آلاباما برخیزد تا یک مسافر سفیدپوست روی آن بنشیند. رزا پارکز (مادر جنبش حقوق مدنی) نیز همین کار را کرد. پارکز منشی اداری شعبه مونتگمری انجمن NAACP بود و به تازگی از نشستی در مرکز هایلندر در تنسی بازگشته بود. در این نشست، نافرمانی مدنی خشونت پرهیز به عنوان یک استراتژی مورد بحث قرار گرفته بود. پارکز دستگیر، محاکمه و متهم به اخلال در نظم عمومی و نقض مقررات محلی شد.
ب. جای سیاه پوستان در مدرسه نیست؛ حتی اگر شاگرد اول باشند
شهر لیتل راک، آرکانزاس در یکی از ایالات نسبتاً مترقی جنوب واقع شده بود. اما زمانی که فرماندار ایالت آرکانزاس، اروال فاوبس در ۴ سپتامبر خواستار جلوگیری از ثبت نام ۹ دانش آموز آمریکایی آفریقایی در دبیرستان سنترال لیتل راک شد، یک بحران در این شهر شکل گرفت. ۹ دانش آموز یادشده، برای کسب حق قانونی خود جهت تحصیل در دبیرستان سنترال لیتل راک که یک مدرسه یکپارچهسازی شده بود، اقامه دعوی کرده بودند. این ۹ دانشآموز به خاطر نمرات عالی خود برای تحصیل در دبیرستان سنترال برگزیده شده بودند. در نخستین روز سال تحصیلی، فقط یک نفر از این ۹ دانش آموز به مدرسه رفت؛ او تماس تلفنی راجع به خطر رفتن به مدرسه را دریافت نکرده بود. جمعیت معترضان سفیدپوست در خارج از مدرسه این دختر دانش آموز را اذیت کردند، و پلیس مجبور شد برای محافظت از او، وی را سوار یک خودروی گشت کند. پس از آن، آنها مجبور بودند به صورت گروهی و با همراهی و اسکورت جیپهای ارتش به مدرسه بروند.
ج. عزای یک مادر برای دختر سیاه پوستش جامعه را دچار یک شوک کرد
امت تیل چهارده ساله آمریکایی آفریقایی اهل شیکاگو برای دیدن خانوادهاش تابستان به مانی در میسیسیپی رفت. او که ظاهراً با یک زن سفید پوست به اسم کارولین برایانت در یک بقالی کوچک و برخلاف اصول فرهنگی میسیسیپی در حال مراوده بود با بی رحمی توسط شوهراین زن و برادرناتنیاش مورد ضرب وشتم قرار گرفت و سپس با شلیک گلوله به سرش به قتل رسیده و جسدش در رودخانه تالاهاتچی غرق شد. سه روز بعد جنازه او را کشف کردند واز آب بیرون کشیدند. مامی تیل مادر امت جسد را به خانهاش برد وبا اصرار در تابوتی سرباز قرار داد. از بقایای تیل دهها هزار پرونده گذشت ولی انتشار اسف بار تصویرعزاداری مادرش که مظلومانه به بدن پاره پاره فرزندش خیره مانده بود دنیا را از سبوعیت نژاد پرستی امریکایی تکان داد. وان ار.نیوکرک در شماره 39 خود نوشت که محکمه این قاتلان به روشنی گویای ظلم ناشی از ارجحیت سفید پوستان به دلیل ظاهرشان است. دادگاه میسی سی پی دومظنون را دراین خصوص فراخواند ولی هردو با رأی هیات منصفه ای که تمام اعضای آن سفید پوست بودند به سرعت تبرئه شدند.
د. لینچ کردن؛ وقتی زور قانون میشود
جس واشینگتن نوجوان سیاهپوست و معلول ذهنی بود که سفیدپوستان با بیل و آجر او را مورد ضرب و جرح قرار دادند، عقیمکردند، گوشها و انگشتانش را قطع کردند و نهایتاً او را زندهزنده سوزاندند؛ بعد از آن روی یک کارت پستال نوشتند: "این باربکیویی است که دیشب داشتیم."
قتل جس چیزی بود که بعدا با نام لینچ کردن مشهور شد. لینچ کردن را عموماً «مجازات فراقانونی توسط گروهی غیررسمی» توصیف میکنند. این پدیده در تاریخ آمریکا بیشتر به معنای اعدام یک فرد معمولاً به روش حلقآویز کردن در نظر گرفته میشود که توسط گروهی از مردم عادی و بدون انجام هیچگونه تحقیق یا محاکمهای انجام شود این روش «اعدام سریع» گاهی توسط گروههای تبهکار برای زهرچشم نشان دادن هم انجام میشد.
چه قبل از جنگ و چه در سالهای بعد از جنگ، بسیاری از سیاه پوستان را به این روش به قتل رساندند.
این حوادث سرانجام باعث شد سیاه پوستان علیه سفیدپوستان قیام کرده و قوانین ضد نژادپرستی را تصویب کنند.
ترامپ در نقش شاه شب؛ آیا شاهد رستاخیز نژادپرستان هستیم؟با پایان جنگ سرد و نیز پیروزی جنبش سیاه پوستان برای مدتی اختلاف نژادی و فرهنگی از بین رفت. با پیروزی باراک اوبامای سیاه پوست بسیاری امیدوار شدند که اختلاف فرهنگی و نژادی برای همیشه از ایالات متحده رخت برکند. با این حال، پیروزی یک فرد عجیب به نام ترامپ باعث شد مجددا اختلاف نژادی در آمریکا مطرح شود.
ترامپ با شعارهایی نسبتا نژادپرستانه که باعث حمایت طبقات سفید پوست عمدتا جنوبی شد به قدرت رسید. به جز شعار، ترامپ در عمل هم نشان داد که یک نژادپرست است. قانون منع سفر به خاک آمریکا، ساخت دیوار در مرز آمریکا و مکزیک از جمله اقدامات نژاد پرستانه ترامپ محسوب میشود که به گسترش ناامنی اجتماعی، اضطراب و پریشانی بین جوامع مهاجران در آمریکا انجامید.
بسیاری معتقدند با ورود ترامپ جامعه اقلیت سفید پوست آمریکایی مجددا قدرت گرفته و احتمالا بار دیگر مانند سالهای بعد از جنگ انفصال به جان سایر گروهها و به خصوص مهاجران بیفتد.
بیایید مروری بر ایالات آمریکا داشته باشیم. نقشه زیر، مربوط به آغاز جنگهای انفصال است. رنگ صورتی مربوط به ایالاتی است که موافق برده داری بوده و در کنفدراسیون ایالات جنوب علیه لینکلن اقدام کردند. رنگ آبی اما مربوط به مخالفان برده داری و طرفداران لینکلن است.
حالا نگاهی به نقشه انتخابات 2016 آمریکا بیندازیم. رنگ صورتی ایالاتی را نشان میدهد که ترامپ در آنها پیروز انتخابات شد و رنگ آبی هم مناطقی را نشان میدهد که هیلاری کلینتون در آنها بیشترین رای را آورد.
نگاهی به دو نقشه بالا نشان میدهد که جمعیت شناسی جنگهای انفصال با جمعیت شناسی انتخابات 2016 میخواند. بیایید نگاهی جزئی تر به این واقعه بیندازیم. طبق اطلاعات، کسانی که به ترامپ رای دادند بیشتر از جمعیت زمین دار روستایی بودند که میانگین سنیشان نسبتا بالا است و سواد نسبتا پایینی دارند. بیشتر این افراد از ایالات جنوبی هستند، سفید پوستند و تمایلات محافظه کارانه دارند. مردان متاهل بیشتر از زنان یا جوانان به ترامپ رای داند و مهاجران وسیاه پوستان هم کمترین تمایل را به او داشته اند. مسیحیان کاتولیک و پروتستان(حتی فرقه هایی مانند انجیلیها) بیش از 60 درصد آراء شان را به ترامپ اختصاص داده اند؛ در حالیکه یهودیان و مسلمانان و سایر ادیان بیشتر هیلاری را انتخاب کرده اند.
این یعنی چه؟ یعنی جامعه آمریکا مانند آغاز و پایان جنگهای انفصال بار دیگر به دو دسته تقسیم شده است: سفیدپوستان محافظه کار زمین دار اکثرا جنوبی که روزی مخالف لغو برده داری بودند و شمالیهای نسبتا روشنفکر و ثروتمند که تمایلات لیبرالیستی بیشتری دارند.
حادثه شارلوتزویل و جرقه جنگ داخلی با ورود ترامپ به کاخ سفید گروههای نژادپرستانه تندرو هم رشد بی سابقه ای در کشور آمریکا داشته اند. به طوری که در سال 2018 تعداد بیشترین گروههای تندرو و نژادپرستانه در 30 سال اخیر به ثبت رسیده است.
شاید این امر، بالقوه خطری بزرگ برای آمریکا و آغاز جنگ نژادیش باشد اما فراموش نکنید؛ جرقهها قبلا خورده اند. حادثه شارلوتزویل به خوبی این را ثابت میکند.
گردهمایی اتحاد راستگرایان افراطی در سال ۲۰۱۷ که در شهر شارلوتزویل در ایالت ویرجینیای آمریکا به وقوع پیوست، تظاهراتی بود در اعتراض به حذف نمادهای ایالات بردهدار جنوبی در جنگ داخلی آمریکا به ویژه تندیس اسبسوار که مربوط به یکی از افسران جنوبی های حامیان برده داری بود.
در اثر به خشونت کشیدهشدن این گردهمایی با حمله یک خودرو به مخالفان گردهمایی یک زن ۳۲ ساله به نام «هیتر هییر» کشته و ۱۹ نفر زخمی شدند که حال پنج نفر از آنها وخیم گزارش شده بود. در دسامبر ۲۰۱۸ دادگاه با ۳۰ فقره اتهام جرایم نژادپرستانه، الکس فیلدز (زاده ۱۹۹۷)، راننده قاتل را به تحمل ۴۱۹ سال زندان و پرداخت ۴۸۰ هزار دلار آمریکا جریمه محکوم کرد. همچنین در اثر سقوط یک بالگرد پلیس ایالتی که ناظر به خشونت کشیدهشدن تظاهرات بود دو مأمور کشته شدند.
حمایتهای تلویحی ترامپ از گروههای سفیدپوست افراطی در این درگیریها باعث شد بسیاری او را به دمیدن در آتش نژادپرستی متهم کنند.
جنگ نژادی رخ میدهد؟
شاید وقوع مجدد جنگی(در صورت استیضاح و عزل ترامپ) در حد جنگهای انفصال در آمریکا بعید به نظر برسد چرا که نه ساختار سیاسی و نه چارچوب نظامی این کشور به نحوی است که این اجازه را دهد. با این حال، نباید فراموش کرد که درگیریها در ایالات متحده هر روز بیشتر و بیشتر میشود و با ورود ترامپ به قدرت نفسی تازه به گروههای افراطی سفیدپوست دمیده شده است. نفس تازه ای که نژادپرستی را زنده کرده و بعید است در مدت کوتاهی از بین برود.
منبع:خبرفوری
دیدگاه تان را بنویسید