اصرار بر هويت اصلاحطلبی يا ادامه ائتلاف راهبردی؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) : به گزارش نامهنیوز، روزنامه شرق نوشت: سياست انتخاباتي جبهه اصلاحات در شرايطي که فقط چند روز به ثبتنام نامزدهاي انتخابات باقي است، هنوز مشخص نشده است. قرار بود که طرح «سرا» فهرست نهايي نامزدهاي اصلاحطلب را مشخص کند که گويا آن هم به بعد از اعلام نتايج صلاحيتها موکول شد؛ اما مهمترين موضوعي که هنوز معلوم نشده است، چگونگي حضور اصلاحطلبان در انتخابات و چگونگي چيدمان فهرست انتخاباتي است؛ به معناي ديگر هنوز معلوم نيست که آيا اصلاحطلبان برخلاف چند انتخابات پيشين با هويت اصلاحطلبي به ميدان ميآيند يا آنکه ميخواهند مانند گذشته در يک ائتلاف به پيروزي نسبي دست يابند. اصلاحطلبان در اين مهم نهفقط تعيين تکليف نکردهاند؛ بلکه گويا در ميان ايشان وحدت نظري هم وجود ندارد. چنانکه صداهايي که از حزب کارگزاران شنيده ميشود، حکايت از تمايل اين حزب به ائتلاف با نيروهاي اصولگراي ميانهرو دارد. اين گزاره را از ادامه حمايت حزب کارگزاران و نيروهايش از دولت نيز ميتوان دريافت؛ بهنحويکه بارها حسين مرعشي، سخنگوي حزب کارگزاران يا محمد عطريانفر، از اعضاي اصلي اين حزب، انتقاد همهجانبه به دولت را غيرمنصفانه دانستهاند. اين موضوع در حالي است که در شرايط فعلي بسياري از اصلاحطلبان و حتي تعداد درخورتوجهي از اعضاي شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان منتقد عملکرد دولت فعلياند؛ بنابراين به نظر ميرسد که کارگزاران در چنين شرايطي هنوز مدافع عملکرد نيروهايي است که در سالهاي 92، 94 و 96 تحت حمايت اصلاحطلبان قرار گرفتند و توانستند کرسيهاي دولت و مجلس را تصاحب کنند. با چنين گزارهاي و با توجه به اظهارات چند وقت اخير نيروهاي کارگزاران ميتوان دريافت که حزب کارگزاران تمايل نسبي به ائتلاف دارد؛ برخلاف ديگر احزاب اصلاحطلب که بارها بر ضرورت حضور اصلاحطلبانه تأکيد کردهاند.
شاهد مثال اين مدعا سخنان اخير محمدعلي نمازي، يکي از اعضاي حزب کارگزاران، است که در گفتوگو با سايت خبري-تحليلي «نامهنيوز» با تشريح اوضاع فعلي کشور گفته است: «بايد از چند منظر به قضيه نگاه کنيم؛ نخست آنکه انگيزه شرکتکنندگان در انتخابات پايين آمده است و اين گمان ميرود که مشارکت با ميزان شرکتکننده بالا محقق نشود و دوم آنکه سياست کلي نظام همواره بر تحقق مشارکت حداکثري است و رهبر انقلاب هم هميشه بر اين مهم تأکيد کردهاند. با درنظرداشتن اين دو موضوع بايد دانست که ضرورت دارد همه احزاب، تشکلها و کانديداها در انتخابات قوي حاضر شوند. در چنين شرايطي زمينه ائتلاف بيش از گذشته فراهم شده است... . من تصور ميکنم ردصلاحيتها در اين دوره کم نباشد و اميدواريم که مسئولان تصميمگيرنده درباره صلاحيت نامزدها تدبيري به خرج دهند تا صلاحيت تعداد بيشتري از نيروهاي اصلاحطلب تأييد شود. اگر ردصلاحيتها زياد باشد، زمينه ائتلاف کاهش مييابد؛ زيرا اصلاحطلبان براي نامزدهاي اصلاحطلبي که در فهرست قرار ميگيرند، سه معيار را تعيين کردهاند؛ یکم توانايي و اهليت فرد، دوم اصلاحطلببودن شخص و سوم قابليت شخص مدنظر براي رأيآوري و ميزان مقبوليتش. اگر اين معيار فراهم شد، فردي بهعنوان نيروي اصلاحطلب وارد فهرست ميشود. وقتي تعداد افراد زيادي ردصلاحيت شوند، دست اصلاحطلبان براي گنجاندن نيروهاي کارآمد خود در لیست انتخاباتي محدود ميشود و در اين شرايط احتمال ائتلاف با نيروهاي اصولگرا کم ميشود؛ زيرا بعيد است فهرستي متشکل از نيروهاي ضعيف اصلاحطلب با نيروهاي اصولگراي معتدل بسته شود». اين عضو کارگزاران آنقدر بر موضوع ائتلاف مصمم است که حتي از سيدمحمد خاتمي هم استمداد ميطلبد که در تجميع نظرات نيروهاي اصلاحطلب بر موضوع ائتلاف کمک کند: «شورايعالي اصلاحطلبان بايد در همه استانها، شهرستان و بهويژه تهران خوب فعاليت کنند و شخص آقاي خاتمي هم کمک کنند تا مواضع همه اصلاحطلبان به يکديگر نزديک شود». در مقابل محمود ميرلوحي، يکي از اعضاي شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان احتمال ائتلاف را ضعيف دانسته و گفته است: «هنوز سياست نهايي انتخاباتي اصلاحطلبان مشخص نشده و در حال تدوين است اما از قرائن موجود ميتوان دريافت احتمال ائتلاف نيروهاي اصلاحطلب با اصولگرايان معتدل چندان قوي نيست؛ بهویژه آنکه اکنون در شرايطي قرار داريم که آحاد مردم از جمله جوانان از شرايط فعلي راضي نيستند و اصلاحطلبان نميتوانند دوباره اين ريسک را بپذيرند که مسئوليت عملکرد نيروهاي غيراصلاحطلبان به نام ايشان نوشته شود. در مجلس فعلي مشاهده کرديم چه تعدادي با نردبان ليست اميد وارد مجلس شدند اما در بزنگاههاي مختلف نهتنها بر قرار خود با اصلاحطلبان استوار نماندند، بلکه وارد مواجهه شدند و کار تا جايي پيش رفت که رضايت دادند رياست کميسيون امنيت ملي يا کميسيون بهداشت مجلس به نيروهاي جبهه پايداري واگذار شود اما در اختيار اصلاحطلبان قرار نگيرد. واقعيت اين است وقتي به چند سال اخير نگاه ميکنيم، درمييابيم آن اتفاقي که انتظارش را داشتيم محقق نشد اما به هر روي، معلوم نيست در آينده چه اتفاقاتي ميافتد و مقوله انتخابات سازوکار خودش را دارد و ممکن است در سياستگذاريهاي انتخاباتي هر اتفاقي بيفتد. شوراي عالي سياستگذاري و بزرگان جبهه اصلاحات به صورت مدام با استانهاي مختلف در تماس هستند و مشغول ارزيابياند که سياست نهايي انتخاباتي چه بايد باشد. نميگويم امکان ائتلاف ناممکن است اما احتمالش را ضعيف ميدانم. در حال حاضر ارزيابيها حاکي از آن است که ما بايد بتوانيم نيروهاي واقعا اصلاحطلب را وارد مجلس کنيم؛ ولو آنکه با نامزدهاي حداقلي اما اصلاحطلب به ميدان بياييم و نتوانيم فهرستهاي انتخاباتي در حوزههاي انتخابيه را به صورت کامل پر کنيم». او ادامه داده است: «در همه اينسالها ديدهايم جريان اصولگرايي هم يکپارچه نيست؛ از يکسو نيروهاي معتدل اصولگرا حضور دارند و از سوي ديگر، اصولگراياني که قائل به موازين پيشين اصولگرايي هستند که دسته اخير هم خود به دو دسته تقسيم ميشوند؛ پايداريها که نزديک به آقاي احمدينژادند و طيف ديگري که با احمدينژاد نيست اما با اصلاحاتهراسي براي خود مخاطب جذب ميکند. اصولگرايان غيرمعتدل ميخواستند مجلس نهم در مجالس بعدي هم تکرار شود و راضي نبودند که صدايي غير حمله به برجام و حمله اصلاحات از مجلس شنيده شود اما با اقبالي که مردم به برجام و جبهه اصلاحات نشان دادند، آرزوهاي آنها نقشبرآب شد. اينطور نيست که عدهای بنشينند و جامعه را مهندسي کنند و مردم هم يا بهناچار به ايشان رأي دهند يا از انتخابات کناره بگيرند. آنها چنين فضايي را ميپسندند اما همان زمان هم ميگفتيم اين مسير بادوام نيست و شرايط دنيا، شرايط کشور و فضاي مجازي اجازه تکصدايي نخواهد داد. اگر قرار مسير سالهاي 92، 94 و 96 ادامه يابد، بايد در سال 98 هم شرايط بازتر از گذشته شود تا نيروهاي اصلاحطلب بتوانند در انتخابات شرکت کنند که در اين صورت احتمالا شاهد يک انتخابات پرشور خواهيم بود اما اگر قرار بر اين باشد فضا بستهتر از سالهاي اخير شود و اصلاحطلبان با ردصلاحيت مواجه شوند، ترديد نکنيد مسير براندازها هموار ميشود زيرا اين اصلاحطلبان هستند که همواره توانستهاند آرای خاکستري را به ميدان انتخابات بياورند. ما تصور ميکنيم بزرگان کشور و تصميمگيرندگان شوراي نگهبان راضي به مشارکت حداقلي مردم در انتخابات و تکصدايي در کشور نشوند و اجازه حضور سليقههاي مختلف در انتخابات را ميدهند زيرا ميدانند مردم هنوز يگانه راه اِعمال نظر خود در تصميمگيريهاي کشور را صندوق انتخابات ميدانند که اگر اين نبود، با آشوبگران اخير که با هدايت عربستان، آمريکا و اسرائيل قصد ناامني در کشور داشتند، همراهي ميکردند». ميرلوحي به نحوي عامل برهمخوردن قواعد ائتلاف را نزديکان روحاني دانسته است: «قبل از بحث ائتلاف بايد آقاي واعظي و دوستانشان به حرفهايشان در سال 94 بازگردند و به ياد بياورند چه چيزهايي در آن زمان ميگفتند. براي ائتلاف مجدد بايد امثال آقاي واعظي و نوبخت که از مواهب ائتلاف استفاده کردند، به قولهاي خود بازگردند تا ببينيم در آينده چه ميشود». همه اينها در حالي است که محمدرضا عارف در اوايل امسال در جمع گروهي از انجمن اسلامي دانشجويي دانشگاه علوم پزشکي اصفهان گفته بود که «ما در سال ۹۴ در چه شرايطي بوديم که بهاجبار تعامل کرديم، با توجه به تجربه گذشته، تاکنون شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان بر اين نظر تأکيد دارد که ائتلاف نکنيم چراکه نتوانستيم به مطالبات مردم پاسخ دهيم». حال پرسش اين است که اگر صلاحيت تعداد زيادي از اصلاحطلبان احراز نشود و در حالي که گفته ميشود عارف هم در انتخابات مجلس شرکت نميکند، آيا نيروهاي اصلاحطلب باز هم به ائتلاف تن ميدهند يا خير؟ بهویژه آنکه همانطور که گفته شد، يکي از احزاب مهم اين جبهه يعني حزب کارگزاران تا حدي هنوز باور به ائتلاف دارد.
دیدگاه تان را بنویسید