آیا با رستاخیز جوکرها روبهرو خواهیم شد؟!

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، بعد از اوج گیری اعتراضات اخیر در آبان 98 بسیاری از این گفتند که فقر علت اصلی این اعتراضات بود. شاید این حرف تا حدی درست باشد اما باید کمی موشکافانه تر به این قضیه نگریست. برای فهم بهتر بیایید واژگان مربوط به "فقر" را تحلیل کنیم.
واژه شناسی فقربه طور کلی فقر یا تهیدستی یا تنگدستی به معنای وضعیتی است که فرد فاقدِ میزان معینی داراییهای مادی یا پول باشد. اما واژه "فقر" معنایی وسیعتر را به ما عرضه میکند. فقر در لغت به معنی فرودآمدن حادثه بر کسی و شکستن مهره های پشت او است به نحوی که شخص مربوطه نتواند از جای خود تکان بخورد. در حقیقت به لحاظ لغوی، شخص فقیر قصد ایستادن و حرکت را داشته و نسبت به وضعیت خود نیز شعور دارد اما به علت مشکل کمر نمیتواند حرکت کند. همچنین طبق گفته برخی لغت شناسان، فقر به معنی عمل استخوان بریدن بینی شتر بوده تا حیوان رام گردد.
عبارات شبیه به فقر نیز معنای لغوی خاصی دارند که کمتر به آن توجه شده است. بسیاری برای اشاره به فقرا از کلمه مستضغف استفاده میکنند. واژه "مستضعف" از ریشۀ (ض ع ف) و در باب استفعال است و به معنای کسی است که او را به ضعف کشانده و در بند و زنجیر کردهاند. این شخص آگاه است؛ دیگران را میبیند که آزادانه حرکت میکنند اما قادر نیست اقدامی انجام دهد. طبق روایتی دیگر، مُسْتَضْعَفْ در لغت به کسی گویند که دیگران او را ضعیف میشمارند. این شخص خود احساس میکند قدرتمند است و میتواند با قوت کارهایی را انجام دهد اما دیگران اجازه شکوفایی استعدادهای او را نمیدهند.
برخی مفسرین معتقدند این واژه در قرآن به کسانى تعلق میگیرد که از نظر فکرى، یا بدنى، یا اقتصادى، آن چنان ضعیف باشند و چنان در محدودیت قرار گرفته باشند که بر اثر ناتوانى جسمى یا ضعف مالى و یا محدودیتهایى که محیط بر آنها تحمیل کرده، قادر به انجام وظائف خود به طور کامل نبوده و نتوانند مهاجرت کنند.
با بررسی واژه لاتین فقر میتوان به نتیجه مشابهی رسید. در مورد ریشه واژه poverty به معنی فقر(در زبان انگلیسی)، دو حدس زده شده است. برخی گویند این واژه از ریشه لاتین Pauper است که با واژه یونانی- لاتینی Penia به معنی گرسنه و واژه Ponos به معنی درد هم ریشه است. برخی دیگر، ریشه این واژه را اصطلاح یونانی aporia میدانند. Aporia در اصطلاح فلسفی به معنی دغدغه، مساله و ابهام است اما پیش از شکل گیری واژگان فلسفی به معنی "راه به جایی نداشتن" بوده است. به این معنی که شخص دارای aporia علی رغم میل شدید به رهایی، قادر نبود خود را از وضعیتی که در آن گرفتار است برهاند.
جامعه شناسی فقراگر این جستار کوتاه در "لغت شناسی" را با تبیینات و نظریات جامعهشناسی در باب فقر ترکیب کنیم، میتوانیم به نتایج جالب توجهی برسیم. فقر در اصطلاح جامعه شناسی و اقتصاد به دو معنای مطلق و نسبی به کار میرود. فقر مطلق مربوط به نیازهای انسان در پایینترین سطح ممکن یعنی نیاز به خوراک، پوشاک، آب و سرپناهی برای زندگی است. اگر کسی از این منابع محروم شود فقیر مطلق نامیده میشود. گونه دوم فقر، فقر نسبی است که مفهومی به مراتب عامتر دارد. این دسته توانایی برآوردن نیازهای اولیه خود را دارند اما نسبت به سایر افراد توانایی تامین سایر نیازهای خود را به دلیل محدودیت مالی ندارند. برای مثال ممکن است کارمندی که برای خرید امکانات عرفی در جامعه مثل خرید کامپیوتر یا تدارک برای یک مسافرت یا دعوت مهمان به خانه، مجبور باشد بیشتر از حد معمول کار کند فقیر بهحساب میآید. به قول یک اقتصاددان، حتی اگر شخصی میلیاردر هم باشد باز اگر درآمد ماهیانهاش 10دلار کمتر از باجناقش باشد، فقیر به حساب میآید.
پدیدهای نو؛ اعتراض جمعیت باهوش اما خشمگینجمع مباحث بالا به ما این نکته را یادآور میشود که هر چند ریشه اعتراضات امسال فقر بود اما نباید این فقر را به معنای عامیانهاش گرفت. فقیر در معنای جدیدش متفاوت از معنای کلاسیکش شده است. فقیر آن کسی است که نمیتواند توانایی هایش را شکوفا کند. او از فرصتهای برابر با سایرین بهره مند نیست؛ دائما تحقیر میشود؛ کوچک شمرده میشود و پایین نگه داشته میشود اما میداند و به این باور رسیده که جایگاهش فوق همه است. این شخص درد آب و نان ندارد؛ درد دیده شدن دارد. در آرزوهایش خود را در قامت یک سلبریتی، سیاستمدار، کارآفرین، جهانگرد و... میبیند اما جایگاه اجتماعیش به نحوی است که حتی به این موقعیتها نزدیک هم نمیشود.
حاشیه شهرها؛ مرکز اعتراضات طبقه فقیر جدیدحاصل خروج چنین طبقه نوینی (که بدون شک در اعترضات کلاسیک سابقه نداشته) بسیار نو و عجیب خواهد بود. اعتراضات اخیر ایران به خوبی این را نشان داد. مرکز شلوغی ها نه شهرهای بزرگ بود و نه روستاها؛ مرکز فعالیت حاشیه شهرهای بزرگ و شهرکهای نوین بود. بیشتر این شهرکها به شدت مهاجرپذیر بودند. این مهاجرها چه کسانی هستند؟ کسانی هستند که نتوانسته اند جایگاه خود را در شهر پیدا کنند و به همین دلیل پس زده شدهاند. این اتفاقی است که تا پیش از این نیفتاده بود.
معترض جدید موبایل دارد، اینترنت دارد، صاحب خودرو است و رانندگی میکند؛ حتی دانشگاه و مدرسه رفته است. هیچ کدام از المانهای فقر مطلق را ندارد اما آرزوهایی در سر دارد که همگی نابود شدهاند. او مصداق همان کسی است که ضعیف نگه داشته شده است؛ همان کسی که راه به جایی ندارد؛ همان کسی که کمرش طوری شکسته که علیرغم زنده بودن نمیتواند زندگی کند.
مشخص است که اعتراضات این طبقه خشن هم خواهد بود. جمعیتی که آرزو و هدف دارد اما به اهدافش نمیرسد. این آرزوهای پر پر شده به عقده تبدیل میشود و این عقده گشایی خشونت به بار میآورد. خشم این جمعیت در صورت سرکوب بیشتر هم خواهد شد. این خشم کم کم تبدیل به تنفر میشود. تنفر از که؟ از هر شهروندی که به گمانش جایگاه او را اشغال کرده است؛ از سیاستمدار گرفته تا تاجر میلیاردر و حتی سلبریتیها.
جوکرها در حال تکثیر هستند
نباید فراموش کرد که اتفاقی که درحال وقوع است، خاص ایران نیست. بی جهت نبود که در اعترضات اخیر در لبنان، عراق ، شیلی، بولیوی و... معترضین از ماسک "جوکر" استفاده میکردند. به نظر میرسد جوکرها در حال زنده شدن هستند؛ جماعتی خشمگین اما ترحم برانگیز که با خشمشان همه چیز را میسوزانند.
منبع:خبرفوری
دیدگاه تان را بنویسید