همه آنچه از جنگ داخلی لبنان نمیدانید
فالانژها، داعشیهای مسیحی / گروهی که حاج احمد متوسلیان را ربود، بهتر بشناسید
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، بنا به روایتی امروز سالگرد آغاز جنگ داخلی لبنان است. جنگی خانمانسوز که جان و مال بسیاری از لبنانیها را گرفت و این کشور زیبا را چند سالی به عقب برد. جنگ داخلي 15ساله لبنان از تاريخ 13 آوريل 1975 (24 فروردين 1354) تا 13 اكتبر 1990 (21 مهر 1369) در جريان بود. طي سالها جنگ چندين جنايت خونين در لبنان صورت گرفت كه نقاط سياهي را در تاریخ این کشور برجاي گذاشته است.
در میان گروههای درگیر جنگ، بدون شک فالانژیستهای لبنانی نقشی اساسی در شکل گیری این جنگ داشتند. گروهی که مسئول کشتار بسیار بوده و به خصوص مسئول اصلی ربودن حاج احمد متوسلیان و همراهانش در لبنان نیز بوده اند.
به این مناسبت مروری بر نحوه شکل گیری این گروه و نقشش در جنگ داخلی لبنان داریم:
فالانژیست کیست؟حزب کتائب یا همان حزب فالانژ لبنان، حزبی دست راستی و تندرو به شمار میرفت که پس از تاسیس در سال 1926 به دست «پیر جمیل» برای به قدرت رسیدن مسیحیان مارونی در لبنان تلاش میکرد. این جریان بعدها با همراهی اسرائیل دست به اقدام مسلحانه علیه سازمان آزادیبخش فلسطین و نهضت ملی زد که منجر به جنگ داخلی لبنان بین سالهای 1975 تا 1990 شد.
فالانژ از واژهٔ یونانی Φάλαγγα گرفتهشده که معنای انگشت میدهد و شیوه آرایشی فالانژها هم نمادی از جای گرفتن انگشتهای دست و پا در کنار یکدیگر بود. فالانژ نام نیروی جنگجویی بود که در یونان باستان و سپس در میان مقدونیان در جنگها به کار گرفته میشد. فالانژها پیادهنظامهایی سنگیناسلحه بودند که از نیزه، ژوبین و جنگافزارهایی همانند آن بهره میبردند و از شیوه آرایش رزمی فالانژ که آرایشی مستطیلگونه بود پیروی میکردند.
از المپیک تا جنگ داخلی؛ حزبی که الگوی نازیها را در لبنان پیاده کرد
مدل اجرایی حزب کتائب کاملا از فالانژهای اسپانیای عصر فرانکو و فاشیستهای ایتالیا و نازی آلمان گرفته شده است. جمیل یک ورزشکار لبنانی بود(عضو تیم ملی فوتبال لبنان) که در سال 1936 برای بازیهای المپیک به برلین رفت و آنجا محو حزب نازی، نظم آلمانها و شخص آدولف هیتلر شد. جمیل بلافاصله پس از بازگشت به لبنان با 4 جوان دیگر تحت تاثیر آلمان نازی حزب جوانان کتائب را ایجاد میکنند.
در ابتدا (سالهای دهه 30 و 40 میلادی) هدف سازمان کوچک فالانژیست این بود که مانع نفوذ پان عربیستها و فرانسویها در فرهنگ لبنان شوند. با این حال، تا بحران سال 1958 فعالیت این گروه کوچک زیاد جدی و قابل اعتنا نبود. بحران سال 1958 یک بحران سیاسی بود که در نتیجه تنشهای سیاسی و مذهبی در کشور بوجود آمد و به دخالت نظامی آمریکا انجامید. پیش از شکلگیری این بحران رئیس جمهور غرب گرای لبنان یعنی کمیل شمعون تصمیم گرفت به بلوک غرب نزدیک شده و به پیمان بغداد بپیوندد. این تصمیم باعث خشم جمال عبدالناصر(رئیس جمهور مصر) و طرفداران پان عربیستش در لبنان شد.
نخست وزیر وقت لبنان گرایشات ناصریستی داشت و به همین دلیل در سال 1956 و 1958 از رئیس جمهور مصر حمایت کرد. مسلمانان لبنان به رئیس جمهور فشار می آوردند تا به جمهوری متحد عربی ملحق شود در حالیکه مسیحیان خواهان حفظ اتحاد لبنان با دولتهای غربی بودند. این اختلافات سرانجام باعث شورش داخلی و آغاز جنگ بین مسلمانان و مسیحیان در لبنان شده و در نهایت منجر به ورود آمریکاییها به خاک لبنان گشت.
بحران 1956 باعث زنده شدن حزب کتائب شد. فعالیتهای ضد اسلامی این گروه روز به روز بیشتر گشته و از گرایش ضد پان عربیستی و ضدیت با جمال عبدالناصر به مخالفت با فلسطین و گروههای حامی آن درآمد. در نهایت در سال 1968 کتائب از طریق ائتلاف با سه حزب مسیحی دیگر توانست وارد گود سیاست شده و در انتخابات مجلس لیست دهد. این ائتلاف مسیحی توانست 9 نماینده در پارلمان به دست آورد. بعد از این حادثه، این گروه مانند نازیها از قدرت سیاسی خود سواستفاده کرده و گروههای میلیشیا (شبه نظامی) مختلفی در محلات مسیحی نشین شکل دادند. گروههای شبه نظامی فالانژیست به زودی درگیریهای شدیدی را با گروههای حامی فلسطین و جنبش آزادی فلسطین آغاز کردند. درگیریهای که سرانجام لبنان را وارد جنگ داخلی کرد.
جنگ داخلی لبنان و ورود میلیشیا فالانژیست به شهرها
در فرودین 1975 میلادی وقتی پیر جمیل مؤسس و رهبر حزب کتائب در حال بازدید از مراحل ساخت کلیسایی در عین الرُمّانة بود هدف حمله سرنشینان مسلحِ خودرویی ناشناس قرار گرفت. این سوء قصد به سازمان آزادیبخش فلسطین(که در آن زمان در لبنان زیاد بودند) نسبت داده شد، اگرچه صحت آن هرگز ثابت نشد. پیر جمیل از سوءقصد جان سالم به در برد، ولی این رویداد به بهانهای برای اقدامات متقابل و در نهایت به جنگ داخلی 15 ساله در لبنان منجر شد.
در طول جنگ داخلی لبنان، حزب فالانژ با همراهی دیگر احزاب ملیگرای لبنانی با سازمان آزادیبخش فلسطین و نهضت ملی لبنان به جنگ خیابانی میپرداخت و متحد استراتژیک اسرائیل بهشمار میرفت. در سال 1982 آریل شارون با محاصره بیروت راه را برای به قدرت رسیدن فالانژها هموار کرد. در همین هنگام مجلس لبنان، بشیر جمیل فرزند پیر جمیل را به عنوان رئیسجمهور برگزید.
در 14 سپتامبر 1982 میلادی، بَشیر جمیل نه روز پس از تحویل گرفتن مقام ریاست جمهوری لبنان و قبل از ادای سوگند رسمی، به همراه 25 نفر از همراهانش، در مقر حزب فالانژ لبنان در منطقه اشرفیه، بیروت به وسیله انفجار بمب، به قتل رسید. قتل بشیر جمیل ضربه بزرگی بر حزب فالانژ بود. برادر بشیر به نام امین جمیل رئیسجمهور بعدی لبنان شد. اما با افزایش نفوذ سوریه، موقعیت مسیحیان مارونی در صحنه سیاسی لبنان متزلزل شد. امین جمیل در سال 1988 میلادی، به همراه خانواده خود لبنان را ترک گفت و وارد تبعید خودخواسته شد.
کشتار صبیرا و شتیلا؛ هیتلر زنده میشوداصلیترین اقدام تروریستی و در حقیقت جنایت حزب کتائب(فالانژیست) که هیچگاه از صحنه تاریخ محو نمیشود و مایه تنفر جامعه جهانی حتی از نام فالانژها شد، قتلعام "صبرا و شتیلا" بود. این قتل عام پس از ترور بشیر جمیل توسط فالانژیستها در یکی از اردوگاههای پناه جویان فلسطینی رخ داد. ایلی حبیقة، یکی از رهبران نظامی این حزب در سال 82 و با مشارکت ارتش رژیم صهیونیستی دست به قتلعام حدود 3500 فلسطینی که به مرزهای لبنان پناه آورده بودند، زدند.
فالانژیستها همیشه این واقعه را تکذیب کرده اند اما امروزه مشخص شده که نیروهای فالانژ پس از مهیا کردن مقدمات از سوی ارتش رژیم صهیونیستی، در شامگاه 16 آوریل 1982، به اردوگاه فلسطینیها یورش برده و طی 48 ساعت به طور مستمر، به کشتار آوارگان فلسطینی پرداختند.
سایر جنایتهای جنگیدر يكي از نخستين و بزرگترين جنايت هاي تاريخ جنگ داخلي، روز شنبه 6 دسامبر 1975 (15 آذر 1354) شبه نظاميان حزب الكتائب در پي پيداشدن جسد 4 تن از اعضاي وابسته به آن در نقاط نزديك بندرگاه اصلي بيروت، با برپايي ايست و بازرسي هايي، هر كس كه در كارت شناسايي او در مقابل دين، اسلام نوشته شده بود كشتند و صدها مسلمان لبناني و فلسطيني در این واقعه که به شنبه سياه مشهور است، در خون خود غلتيدند و بسياري از آنها حتي پيكرشان نيز يافت نشد.
بر اثر اين حادثه بيروت به دو بخش شرقي (مسيحي) و غربي (اسلامي) تقسيم و شعله جنگ برافروخته تر شد.
چنين جنايتهايي در اين سالها كم صورت نگرفت. بر اساس برخي گزارشها، طي 15 سال جنگ داخلي در لبنان، نزديك به 150 هزار نفر كشته شدند، در حدود 200 هزار نفر زخمي بر جاي ماند و دستكم 17 هزار نفر مفقود شد و همچنان از سرنوشت شان خبري نيست.
پایان جنگ و زوال فالانژ
در سالهای پایانی جنگ اوضاع لبنان به شدت به هم ریخته بود مخصوصا اینکه پای چندين كشور هم با حمايت از حزب و گروه هایشان به جنگ در لبنان كشيده شده بود. از سويی بخشهايي تحت تصرف ارتش سوريه و جنوب لبنان هم در اشغال رژيم صهيونيستي بود. از سوي ديگر پس از پايان رياست جمهوري امين الجميل در سال 1988 به دليل شدت اختلاف ها، پارلمان لبنان قادر به انتخاب رئيس جمهوري نبود.
الجميل قدرت را به جاي واگذاري به نخست وزير، به ميشل عون فرمانده وقت ارتش تحويل داد و همين به اختلاف ها دامن زد.
ميشل عون جنگي پس از اتحاد با فالانژیستها عملیاتی موسوم به آزادسازي لبنان از سوريه را آغاز كرد و با گروههايي مانند نيروهاي لبناني، جنبش امل، سوسياليست هاي ترقي خواه درگير شد و تخريب گسترده اي در مناطق شرقي بيروت بوجود آمد و ساكنين آن آواره شدند.
در اين اوضاع عراق كه از عون حمايت مي كرد به كويت حمله ور شد و جامعه جهاني تحرك خود را براي پايان جنگ در لبنان افزايش داد. در اين راستا نمايندگان مجلس لبنان با حضور در طائف عربستان سعودي، توافقي را امضا كردند كه به نوعي آغازي بر پايان جنگ داخلي مي توان دانست. در اين توافق لبنانيها طي يك ميثاق ملي قرار شد قدرت را بين همه طرف ها تقسيم كنند.
پس از آنكه نمايندگان پارلمان لبنان به بيروت آمدند، رينيه معوض را به رياست جمهوري برگزيدند، اما ميشل عون حاضر به تسليم قدرت نشد. معوض 16 روز بعد در انفجاري ترور شد و مجلس الياس الهراوي را برگزيد، اما بازهم عون سر باز زد، تا اينكه در جريان حمله 13 اكتبر 1990 به كاخ رياست جمهوري «بعبدا» كه تحت نظارت آمريكا و سوريه انجام شد، ده ها تن از ياران عون كشته شدند و وي نيز به سفارت فرانسه پناه برد، و با خروجش از كشورش و تكيه زدن الهراوي بر كرسي رياست جمهوري، و اجراي توافق طائف جنگ به پايان رسيد.
در مارس 1991 نيز قانون عفو عمومي به تصويب رسيد كه همه مرتكبين جنايت در جنگ داخلي بخشوده شدند و فرايند سياسي در لبنان از سر گرفته شد. پایان جنگ را میتوان به نوعی پایان فالانژیستها هم بدانیم. بعد از جنگ قدرت نظامی و سیاسی این حزب به سرعت پایین آمد و تا حد زیادی از صحنه سیاسی لبنان حذف شد.
ربودن دیپلماتهای ایرانییکی از اقدامات نابخشودنی فالانژیستها ربودن دیپلماتهای مستشاری ایران در لبنان بود. نیروهای حزب فالانژ لبنان در 14 تیرماه 1361 (1982)، سه دیپلمات و خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران ("سید محسن موسوی" (کاردار سفارت) "حاج احمد متوسلیان"(وابسته نظامی) "تقی رستگار مقدم" (کارمند سفارت) و "کاظم اخوان"(خبرنگار و عکاس ایرنا)) را در بیروت، در 40 کیلومتری شمال این شهر در حالی که عازم محل کار خود در سفارت ایران بودند، ربودند.
در آن زمان، ارتش اسرائیل به لبنان حمله کرده بود و حزب فالانژ، همکاری نزدیکی با این کشور داشت. اطلاعات آمریکا در آن روزها معتقد بود که نآنگروگانهای ایرانی در دست مارونیها در همان روزهای اول کشته شدهاند اما چندی پیش برخی منابع مانند مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت که اگرچه ابتدا گفته میشد که سید محسن موسوی کاردار جمهوری اسلامی ایران در بیروت و همراهانش کشته شدهاند؛ اما شواهد و مدارک موجود، حاکی از آن است که آنها در اسارت اسرائیل میباشند.
هنوز شواهد و مدارک مشخصی از زنده بودن مستشاران ایرانی یا شهادتشان در دست نیست.
ایدئولوژی فالانژیستها؛ هویت فنیقی بر عربی ترجیح دارد
ایدئولوژی فالانژیستها به طور کلی در 4گزاره خلاصه میشود:
الف. فالانژها طرفدار پر و پا قرص هویت وملیت لبنانی هستند. منتها این هویت را متعلق به نژاد و قومیت فنیقی میدانند. آنها معتقدند لبنانیها فنیقیایی هستند نه عرب. به همین دلیل ضدیت شدیدی با پان عربیستها و طرفداران فلسطین دارند.
ب. هر چند فالانژها داعیه ملی گرایی دارند اما در عمل گرایشات مسیحی آنها در رفتار و گفتارشان عیان است. فالانژیستهای لبنان مسیحی بوده و به کلیسای ارتودکس مارونی بسیار نزدیک هستند. کلیسای مارونی با نام کامل کلیسای مارونی سریانی انطاکیه شاخهای از کلیسای کاتولیک شرقی است.
ج. فالانژیستهای لبنان در سیستم حزبی و رفتار سیاسی وامدار فاشیستها هستند. آداب و رفتار حزبی آنها و به خصوص به کارگیری همزمان گروههای شبه نظامی و نیروهای سیاسی آنها را شبیه نازیهای آلمان و فاشیستهای ایتالیا میکند.
د.فالانژیستها به شدت مخالف کثرت احزاب و گروههای مختلف نظامی و سیاسی در داخل لبنان هستند. این امر باعث شده فالانژیستها دشمنی شدیدی با حزب الله و سایر گروههای لبنانی داشته باشند.
وضعیت کنونی فالانژیستهاهر چند قدرت و نفوذ کتائب پس از جنگ داخلی لبنان به شدت پایین آمد اما این گروه هنوز نیز تا حدی فعال است. با اوج گیری جریانات مختلف و تحولات منطقه فالانژیستها با کمی تعدیل شعارهایشان بار دیگر در صدد بازگشت به قدرت هستند. آنها در انتخابات شرکت کرده و لیست میدهند اما به نسبت گذشته کمتر و کمتر مورد توجه مسیحیان لبنان هستند.
منبع: خبر فوری
دیدگاه تان را بنویسید