در گفتوگو با «نامهنیوز» مطرح شد
ابوذر ندیمی: معلوم نیست دولت چهقدر به اهدافی که برای بورس تعیینکرده وفادار باشد/ با شکستهشدن حباب بورس طبقه متوسط نابود و متلاشی میشود/ مردم از هزینههای ضروری خود برای ورود به بورس نزنند
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
گروه سیاست نامهنیوز: شرایط این روزهای اقتصادی مردم را به سرمایهگذاری در بورس راغب کرده است زیرا مردم در وضعیت نابسمان اقتصادی میخواهند اولا سرمایههای معمولا اندک خود را حفظ کنند و در وهله بعد کسب درآمدی هم داشته باشند. دولت هم از چنین شرایطی استقبال میکند زیرا با ورود سرمایههای نقدی مردم به عرصه سرمایهگذاری در بورس میتواند قردی با دست بازتر به مدیریت و البته کنترل اقتصادی بپردازد اما در کنار اینها برخی میگویند که سرمایهگذاری ناگهانی بسیاری از مردم در بورس میتواند پیامدهای منفی قابل توجهی داشته باشد.
ابوذر ندیمی، اقتصاددان در تحلیل آنچه اینروزها در بازار بورس میگذرد به «نامهنیوز» گفت: «دو دیدگاه در قبال شرایط این روزهای بورس وجود دارد؛ برخی آن را مفید میدانند و برخی نیز نسبت به پیامدهای منفی آن هشدار میدهند. مدافعان ورود سرمایه مردم به بورس چهار دلیل ارائه میکنند؛ نخست میگویند که ورود سرمایه به بورس باعث ایجاد تعادل بین بازار بورس و سرمایه میشود زیرا در گذشته بخش سرمایهگذاری ضعیف بود اما وضعیت پولی شرایط مساعدی داشت. دومین علت مدیریت نقدینگی مردم است تا این نقدینگی به حوزه سرمایهگذاری و در نهایت تولید برسد. سومین دلیل مدیریت دلالی است. تا پیش از این مردم برای سرمایهگذاری به بازارهای دیگری مانند طلا، مسکن یا ارز روی میآوردند که در تمام اینها امکان دلالی وجود داشت که در نهایت باعث بالارفتن قیمتها میشد اما وقتی مردم سرمایه خود را در بورس بیاورند عملا امکان دلالی وجود ندارد. چهارمین دلیل مدیریت وارادت بیرویه و قاچاق است زیرا دیگر سرمایه در بازار نیست بلکه در حوزه سرمایهگذاری و تولید وجود دارد».
او ادامه داد: «در مقابل تعداد زیادی از کارشناسان نیز میگوید که ورود اینچنینی مردم به بورس پیامدهای منفی قابل توجهی دارد. در وهله نخست حاکمیت بر طبقه متوسط سرمایهگذاری کرده است و فقط همین طبقه یا طبقه مرفهان جامعه هستند که به بورس میآیند زیرا عملا طبقات فرودست میل و توان ورود به بور را ندارند. بنابراین هدفگذاری صرفا بر طبقه متوسط است و به دلیل آنکه قیمتگذاریها با واقعیت سازگار نیست یعنی میزان مبلغ سهامی که عرضه میشود با ارزش واقعی سهام شرکتها و کارخانه همخوان نیست و معمولا بالاتر از ارزش واقعی است، یک حبابی شکل میگیرد و این احتمال بسیار قوی است که این حباب از بین برود و در نهایت طبقه متوسط نابود و متلاشی شود. طبقه متسوط همیشه یک حامی مهم برای اهداف اقتصادی حاکمیت بوده است و اگر سرمایه این طبقه از دستشان خارج شود دیگر نمیتوانند در بزنگاههای مختلف در حوزه سرمایهگذاری وارد شوند؛ علاوه بر این دیگر انگیزهای هم برای مشارکت در سرمایهگذاری نخواهند داشت. در وهله دوم این خطر وجود دارد که اساسا دولت به اهدافی که ذکر میکند پایبند نباشد و واقعا این سرمایه جذبشده در حوزه سرمایهگذاری و تولید مصرف نشود و برای مثال دولت بخواهد با پول مردم بدهیهای خود را بپردازد که در این صورت هم مردم ضرر غیرقابل جبرانی میکنند. واقعیت این است که اکثر کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی در زمره منتقدان ورورد اینچینی مردم به بورس هستند اما کسانی که خود به بورس وارد شدهاند یا از سوی دولت سخن میگویند، ورود مردم به بورس را مثبت قلمداد میکنند».
ندیمی در پایان در پاسخ به این پرسش که در مقطع کنوین چه توصیهای میتوان به مردم کرد، گفت: «ورود به بورس نیاز به دو مشخصه دارد؛ نخست آنکه سرمایه مردم، سرمایه غیرضروری باشد؛ یعنی آنکه مردم از هزینههای اصلی زندگی نزنند تا وارد بورس شوند. دومین مشخصه آگاهی به بورس است؛ یعنی آنکه فردی که میخواهد وارد این بازار شود باید به تمام فنون آن آشنا باشد و در صورتی که واقعا در بورس حرفهای بود، سرمایه خود را وارد کند؛ در غیر این صورت وارد شدن به بورس با ضرر همراه خواهد بود».
دیدگاه تان را بنویسید