باهنر: از مردم سالاری دینی در غیبت احزاب فراگیر بیمناک هستم/ نمایندهها فکر میکنند مهمترین وظیفهشان دعوا با دولت است / گرفتن عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور توهم است/ نمره دولت نمره ردی نیست/ اصلاح طلبان دنبال درگیری اصولگرایان و دولت هستند
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، محمدرضا باهنر دبیرکل جبهه پیروان در گفتوگویی تفصیلی با خبرآنلاین درباره وضعیت سیاسی کشور و انتخابات آتی سخن گفته است.
اهم اظهارات وی به شرح زیر است:
- متاسفانه ما در کشورمان یک ساختار و سازمان حزبی رسمی تعریف شده نداریم، بنابراین این جریانات و جبههها و .. بسیار شناور هستند، یعنی مثل استخری میماند که ورودیها و خروجیهای آن زیاد است و به یک ثبات نمیرسد که شاید در همه جریانات سیاسی این وضعیت وجود دارد که بعضی از دوستان از یک نردبان بالا میروند و بعد که به قله میرسند دیگر کاری با نردبان و آن تشکیلاتی که آنها را حمایت کرده است ندارند و بعضا اعلام برائت هم میکنند. من فکر میکنم این داستان همچنان ادامه داشته باشد. مثلا آقای احمدی نژاد زمانی که در سال ۸۴ به قدرت رسید در سال ۸۶ اعلام کرد که من اصلا این نمونه اصولگرایی را قبول ندارم. اصولا روابط حزبی و جریانات سیاسی روابط یک طرفه دارند، یعنی اغلب فعالان سیاسی منافع حزب را میخواهند، اما حاضر نیستند هزینههای حزب را بپردازند، یعنی اگر الان فکر کنید که مجلس تحویل یک جریان اصولگرایی شده و این جریان اصولگرایی یک پدرخوانده یا یک مرکز سیاسی یا یک اتاق فکر بیرون داشته باشد و اینها با هم کار میکنند، متاسفانه از این خبرها نیست و این جریانات سیاسی بیشتر در زمان انتخابات مقداری به جنب و جوش میآیند و فعالیتهایی میکنند و بعد هم ارتباط، ارتباط تشکیلاتی حزبی تعریف شده نیست و ما این گرفتاری را داریم.
- من از مردم سالاری دینی در غیبت ۳ الی ۴ حزب فراگیرِ ضابطه دار پاسخگو، بیمناک هستم و نمیدانم که به ساحل مقصود میرسد یا خیر! زمانی میتوانیم مقداری امیدوار باشیم و با ثبات حرکت کنیم که نظام انتخابات ما و اداره کشورمان یک نظام حزبی باشد.
- خیلی از هم نسلیهای ما و نسل بعد از ما به قدرت چسبیده اند و رها کننده نیستند و باید آنها را با یک تشر کنار گذاشت. مثلا خود من همچنان امکان رای آوری در مجلس را دارم، اما اعلام کردم که دیگر نوبت من نیست و نسلهای بعدی باید سرکار بیایند.
- نماینده مجلس در جبهه سیاسی یک سردار است، در نیروهای نظامی زمانی که یک نفر میخواهد سردار شود باید اول ستوان، سروان، سرگرد، سرهنگ۲ و سرهنگ تمام باشد و اگر کار چشمگیر و اساسی کرد بتواند سردار شود. اما نماینده مجلس ما معلمی بوده است که درس هایش را خوب خوانده ونیروی خوبی بوده است و مردم هم او را دوست داشتند و یکدفعه نماینده مجلس شده است، یا یک سپاهی یکدفعه نماینده میشود یا امام جمعهای یکدفعه نماینده میشود و اصلا دوران حکمرانی خوب را هیچ کجا نگذرانده اند و با ذهنیات غیر علمی و غیر واقعی خودش نماینده شده است.
- همین حالا ببینید که در مجلس چه غوغایی است، چون مشکلات مملکت پیچیده است و عوامل زیادی دارد، نمایندهها هم یک طرح روشن و مشخصی برای برون رفت از این وضعیت ندارند و فکر میکنند مهمترین وظیفه شان دعوا کردن با دولت است. من ممکن است خیلی نقدها به دولت بکنم، اما اصلا این قوای سه گانه نباید فکر کنند که میتوانند در تقابل با هم دیگر مشکلات مملکت را حل کنند، اینها باید همگرا، همراه و همفکر باشند و یکدیگر را اصلاح کنند تا بتوانند بعضی از مشکلات را حل کنند.
- مشکلات مملکت زیاد است و کسی نمیتواند آن را نفی کند، از بیکاری و گرانی وتورم گرفته تا کرونا و...؛ تصور بعضی از نمایندهها این است که دولت کم کار است و باید دولت را اصلاح کرد، بعضیها میگفتند از رئیس جمهور سوال کنیم، بعضیها میگفتند که سوال فایده ندارد و ما باید عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور را مطرح کنیم، اینها یکسری توهمات است، یعنی الان در فاصله یک سال و نیم پایان دولت، گرفتن عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور نه ممکن است و نه مصلحت، ساختار دولت را هم نمیشود عوض کرد، چون دولت آقای روحانی یک تعاریفی دارد و ممکن است تأنیهایی در حرکت کردن داشته باشد.
- نحوه بررسی صلاحیت ها، عملکرد مجلس دهم و عملکرد دولت حتما روی این مساله (کاهش مشارکت در انتخابات) اثر گذاشت، مساله کرونا حتما تاثیرگذار بود، داستانهای شلوغیهای آبان ماه و گرفتاریهای امنیتی هم حتما اثرگذار بود، مساله فشار سخت به افراد کم درآمد هم تاثیر گذاشت مجموعه این عوامل بودند که در این عدم حضور، مؤثر بودند. خواهش من این است که شما رسانهها یک پژوهش میدانی کنید و این عوامل را ردیف کنید و به هرکدام وزن عادلانه دهید، قرار نباشد یکی بگوید همه علت بخاطر صلاحیتها بود، مساله امنیت کشور و امنیت نظام مهتر از میزان حضور مردم در انتخابات است، اما میزان حضور مردم در انتخابات هم برای ما یک اصل بسیار مهم است.
- رئیس مجلس تنها رئیس قوهای است که معاونینش و اعضای هیئت رئیسه اش را هم خودش انتخاب نمیکند، ممکن است لابی کند، اما رئیس مجلس باید بر دل و قلب نمایندهها ریاست کند. آقای قالیباف یک نکته مثبت و خوب دارد و آن این است که عقل حکومتی خوبی دارد. بعضی از دوستانمان هستند که عقل سیاسی خوبی دارند، اما عقل حکومتی ضعیفی دارند. در این مشکلات پیچیده کشور سه قوه باید با هم مشکلات را حل کنند و علیه هم نباشند، این را باید مدیر مجلس بفهمد و بداند، نه اینکه کوتاه بیاید و تسلیم دولت شود، اما باید دولت را تاتی تاتی کند و هل دهد و کاری انجام دهد؛ اگر قرار باشد چوب بردارد و دنبال تهدید باشد مشکل حل نمیشود. از این جهت روحیه آقای قالیباف روحیه مناسبی است، اما تا بر مدیریت مجلس عادت کند ممکن است مقداری طول بکشد، هرچند عملکرد آقای قالیباف با توجه به اینکه مدیریت کردن نمایندههای مجلس کار سختی است تاکنون خوب بوده، چون اگر نمایندهها نخواهند کاری انجام شود هیچ کس نمیتواند آنها را مجبور کند مگر اینکه رئیس مجلس آنها را قانع کند. در مجلس اصولا کارها باید اقناعی و لابی گری باشد و دستوری کاری پیش نمیرود.
- من همیشه به شوخی میگفتم که اگر شورای نگهبان مقداری کوتاه بیاید، با این تبلیغات تلویزیونی حتما یک شومن در تلویزیون انتخاب و رئیس جمهور میشود؛ بنابراین متاسفانه شرایط انتخابات ۱۴۰۰ اصلا قابل پیش بینی نیست.
- ما زمانی به شوخی میگفتیم که اگر بخواهیم در انتخابات ایران ۸۰ درصد مردم پای صندوق رای بیایند باید آقای خاتمی و آقای احمدی نژاد را تایید کنند، ببینید این دو چکار میکنند، آن موقع دیگر انتخابات نبود و جنگ و جدل و دعوا میشد، البته این شوخی است و امنیت در انتخابات و ثبات کشور حتما باید مد نظر باشد، بنابراین اگر دو فرد کاملا متضاد اصلاح طلبی و اصولگرایی را نگاه کنیم باز باید ببینم که مصداق آن کیست.
- درست است که رئیس شورای عالی امنیت ملی، رئیس جمهور است، ولی این شورا ۱۰ الی ۱۵ نفره است که در قانون اساسی هم آمده و عموما سیاست خارجی ما را شورای عالی امنیت ملی تعیین میکند و تصمیم میگیرد که مذاکره شود یا نه، ارتباط داشته باشیم یا نه و... پس یکسری از عوامل در اختیار رئیس جمهور نیست و یکسری از عوامل ذاتی است و اصلا قابل تغییر نیست و یکسری از عوامل هم قابل تغییر است. اما نمیتوان دنبال یک علت بگردیم که چرا دولت اینگونه شد.
- اگر بخواهیم با همه وجود عوامل محیطی به عملکرد دولت نمره دهیم، نمره این دولت از نظر من نمره ردی نیست.
- تحلیل من این است که اتاق فکر اصلاح طلبان تندرو دنبال این هستند که با اصولگرایان تند هم جهت شوند (من نمیگویم مینشینند و باهم مذاکره میکنند و توطئه میکنند) بلکه به نظر من اصلاح طلبان تندرو دنبال کاری هستند که بتوانند این اصولگرایان را با آقای روحانی به درگیری شدید و خون و خونریزی بکشانند.
- چین دنبال استعمار و تغییر حکومت ایران نیست، ممکن است جایی تضاد منافع داشته باشیم، اما در بسیاری از موارد هم منافع مشترک داریم و میتوانیم باهم کار کنیم و معامله بین ما معامله متقابل است و زورگویی نیست. آمریکا شش لول را کشیده است و میگوید این کار را بکن و این کار را نکن! اما چین این روحیه را ندارد و به خودش اجازه نمیدهد اینگونه با ایران صحبت کند و نه ایران اجازه میدهد که کسی اینگونه با او صحبت کند؛ بنابراین آمریکا با چین خیلی متفاوت است.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید