گروه سری که پشت پرده کرونا و انفجار بیروت قرارد دارد/ ایلومیناتیها چه کسانی هستند؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، اتفاقات هولناک و ناگوار در یک سال اخیر باعث شده بسیاری به فکر فرو رفته و این سوال را از خود بپرسند که چرا سرنوشت دنیا به این سو رفته و آیا واقعا جهان به سمت نابودی در حرکت است؟
برای بسیاری که تا یک سال قبل به راحتی بیرون رفته، کار میکردند و درس میخواندند، شبها به میهمانی رفته و آخر هفته هم آسوده خاطر به دشت و صحرا میزدند، شیوع کرونا و محدودیتهایش غیر قابل هضم است. اما فقط کرونا نیست که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است. در این چند ساله اتفاقات بسیاری به خصوص در خاورمیانه رخ داد.
تا چند ماه قبل ایران و آمریکا تا آستانه جنگ پیش رفتند. سوریه اوضاعش بیش از پیش به هم ریخت و در عراق و لبنان تظاهرات بزرگی به وقوع پیوست که چند دولت را مجبور به استعفا نمود. انفجار مهیب و آخر الزمانی بیروت به مثابه تیر آخری بود که به پیکر بیجان خاورمیانه اصابت کرد و بسیاری را قانع نمود که گویی واقعا ماجرایی در حال وقوع است.
اما این ماجر چیست؟ تاریخ نشان داده که در زمان سختی انسانها به تئوریهای آخرالزمانی عجیب بسیاری متمسک میشوند(اینجا بخوانید). در این باب توضیح بیشتری خواهیم داد. در حال حاضر فقط این را بگویم که شیوع کرونا و حوادث مهیب لبنان باعث شده بار دیگر بسیاری به تئوریهای توطئه چپ و راست بپردازند.
دست قدرتهای پشت پرده در کار است؟
از همان زمان شیوع کرونا بسیاری از این گفتند که ویروس ناشناخته کووید 19 نه یک فرآیند طبیعی بلکه محصول آزمایشگاههای غربی یا شرقی است. بسیاری انگشت اتهام را به سمت چین، آمریکا و حتی روسیه بردند و مدعی شدند اینها برای کسب سود بیشتر خود به دنبال نابودی اقتصاد کشورهای حریف و بلکه دنیا هستند. در همین مدت شواهد بسیاری در تایید این بحث بیرون آمد. در راس این شواهد مانند همیشه سریال انیمیشنی سیمسونها بود.
هر روز عکس یا پلانی از این سریال بیرون میآمد. پلانی که نشان میداد این سریال پاندمی کرونا را زودتر حدس زده است. انتشار چند کتاب مختلف در این زمینه نیز بسیاری را به تعجب انداخت. کتابها و رمانهایی که همگی شیوع یک بیماری تنفسی حاد در سال 2020 را پیشبینی میکردند.
از این قبیل پیشبینی ها اما در فضای مجازی و کانالهای تلگرامی نیز به وفور یافت میشد و هنوز هم میشود. بسیاری از کاربران این کانالها در یک نظریه شبه فرانکفورتی معتقدند قدرتمندان و صاحبان ثروت کرونا را به وجود آورده اند تا بتوانند داروها و ماسکهای خود را بفروشند.
قدرتی که به دنبال تعادل سازی جمعیت استبرخی از کاربران نیز به نظریه جمعیت مالتوس متمسک شده وشیوع کرونا را حاصل دستکاری جمعیت قدرتمندان میدانند. یکی از کانالهای تلگرامی در توجیه این بحث مطلب زیر را در کانال خود گذاشته است. به جملات منتشر شده توسط این فرد به خوبی دقت کنید:
" یه روز مثل همیشه از خواب بیدار شدیم که بریم کارای تکراری هر روزمون رو انجام بدیم که یه دفعه گفتن کرونا اومده ، گفتن یه بنده خدا سوپ خفاش خورده الان کل دنیا باید جواب پس بدن!! یکم عجیب نیست ؟ یعنی بخاطر خوردن سوپ خفاش کل دنیا بره سرکار و هیچکس نتونه یه واکسن درست کنه؟!
نه نه نمیخوام بگم شدنی نیست ولی یکم که فکر میکنم با ذهن خودم جور در نمیاد .... بنظرم زوده الان تصمیم بگیریم اول باقی تئوری رو بخونیم بعد تصمیم بگیریم.
جمعیت کل جهان بیشتر از 7.5 میلیاردنفر هست و این امار نشون داده که تا سال 2023 جمعیت به 8 میلیارد میرسه و در سال 2050 به 10 میلیارد!
خب حالا شاید بپرسید مگه این افزایش جمعیت بَده؟ حساب کنید همین الان میگن آب کمه و درحال حاضر نزدیک 11 درصد کره زمین مزرعه هستش و وقتی جمعیت بره بالا به چی نیاز داریم؟ غذا و آب بیشتر .
حالا این رشد جمعیت رو به چی مدیونیم؟ به سالخورده ها ؛یعنی مرگ و میرشون کم شده و در حال حاضر حدود 8.5 درصد جهان رو افراد سالخورده تشکیل دادن یعنی حدود 600,000,000 میلیون .
بذارید بخش بعدی توضیح بدم بعد نتیجه گیری کنید... فروش ماسک و دارو چند برابر شده یعنی حساب کنید ماسکی که اصلا فروش نمیرفت الان داره به 3 {یا} 4 برابرقیمت به فروش میره.
حالا سوال اینجاست چی میتونست جمعیت رو که خیلی داشت رو به افزایش میرفت کنترل کنه، کهنسال ها و افراد ضعیف که زیاد بودن رو بکُشه و حتی این وسط پول هم تولید کنه؟
درسته کرونا!!!!
حدود 130 هزار کشته و فروش بسیار زیاد ماسک
حالا کِی قرار واکسن درست شه؟
داستان اینکه طبق تئوری واکسن امادست ولی پخش نمیکنن، بنظر شما ممکن هست اصلا بین این همه کشور پیشرفته یدونه کشور هم الان واکسن نداشته باشه!؟
واکسن وجود داره ولی نمیدن یعنی تا وقتی میزان کشته ها به جایی نرسه که جمعیت کنترل شه و درامد خوبی رو کسب نکنن واکسن رو نمیدن
یادتونه یه پست گذاشتم راجع به اینکه فقط با 32 بیلیون میتونن فقر رو از بین ببرن و جالبتر اینکه سالیانه حدود 64 بیلیون برای ناسا خرج میکنن در اصل نمیخوان فقر از بین بره و همین الا هم نمیخوان کرونا از بین بره .
وقتی داشت در هر ثانیه 6 نوزاد به دنیا میومد بهترین راه بود که جمعیت کنترل شه و درامد خوبی داشته باشن
حالا این همه کار برای کنترل جمعیت و افزایش درامد زیر سر کیه؟
ایلومیناتی ها!!!
تنها قدرتی که میتونه این همه کار رو برنامه ریزی کنه ایلومیناتی ها هستن و یکی از عضو های ابر قدرت ها ترامپ؛ کسی که همش در معرض مبتلا شدنه ولی نمیشه جالب نیست !!"
ایلومیناتیها کرونا و ماجرای عجیب نشریه اکونومیستدر متن بالا نام ایلومیناتیها به عنوان اربابان جهان و اداره کنندگان آن آمده است. اما این گروه چه کسانی هستند؟ نام این گروه از دهه 60 میلادی بر سر زبانهای مختلف افتاد. با این حال، بعد از شیوع کرونا و به خصوص انفجار بیروت بیش از پیش مطرح گردید.
بعد از انفجار بیروت بود که ابتدا فیلمی از میشل حایک پیشگوی لبنانی منتشر شد که در آن وقوع انفجار و حتی سفر مکرون به لبنان را پیش گویی کرده بود. همچنین انتشار یک تصویر از سریال سیمپسونها که تصویر بیروت ویران شده را تداعی میکرد خیلی سر و صدا به پا کرد. بعد از آن بود که دو گروه به این حادثه پرداختند. برخی آن را درون دینی دیدند و گفتند این حادثه مقدمه جنگ آخر الزمانی سفیانی است که طبق روایات شیعه در نزدیکی لبنان و سوریه رخ میدهد. مهدی خزعلی در مصاحبه با بی بی سی فارسی از این موضع دفاع کرد. در مقابل، برخی دیگر حادثه بیروت را هم مربوط به ایلومیناتیها دانستند.
در این مدت نام این گروه رمزآلود بیش از پیش مطرح شد تا جایی که در این دو هفته اخیر ایلومیناتی جای فراماسونری را نزد توطئه گرایان گرفت. از نظر بسیاری ایلومیناتیها گروهی مخوف و ضد دین و شیطان پرست هستند که کانون قدرت های دنیا را در دست گرفته و با اقدامات خود دنیا را به سمت طرحهای خود پیش میبرند. برخی کاربران در شبکه های اجتماعی تاکید دارند که رسانههای اصلی دنیا همگی در دست اعضای این گروه مخفی است.
یک کاربر در کانال خود مدعی است نشریه مشهور اکونومیست یکی از بزرگترین ابزارهای رسانهای ایلومیناتیها است. این کاربر عکسی را از صفحه اول این نشریه منتشر کرده و مدعی است حوادث بزرگ و مخرب دنیا در این سالها از جمله کرونا و انفجار بیروت در این عکس پیش بینی (و به اصطلاح بهتر افشا) شده است.
همچنین ادمین این کانال تلگرامی یک عکس دیگر را از نشریه اکونومیست منتشر کرده و سعی دارد مسائل مختلفی را از دل آن بیرون بیاورد:
این کاربر در باب تفسیر این عکس مینویسد: "به عکس شماره 2 دقت کنید یکی از عکس های مجله ی Economist هست که چند ماه قبل ویروس کرونا پخش شد. یکی از چیزایی که توی این عکس به چشم میخوره 2020 هست. یکی از 20 ها قرمز و یکی از 20 ها سبزه.
بیشتر کسایی که تئوری میگن، معتقدن که 20 قرمز نشونه اینه که یکی از نیمه های سال 2020 ناگوار و 20 سبز میخواد بگه یکی از نیمه های سال 2020 آرامش داره. ولی اشتباه اینکه این تصویر خیلی شبیه به تست های چشم پزشکی ساخته شده
حالا چه ربطی داره؟داستان اینه که اگر این 2020 تو مجله رو از چشم کسی که کور رنگی داره نگاه کنیم نه رنگ سبز میبینیم نه قرمز بلکه زرد میبینم چون کسایی که کور رنگی دارن رنگ سبز و قرمز رو زرد میبینن.
حالا رنگ زرد به چه معنیه ؟
رنگ زرد به معنی بیماریه ، پس 2020 تو مجله داره میگه سال 2020 سال بیماریه و تا اخر سال قرار نیست از این بیماری راحت شیم و این نشون میده ممکنه در اوایل سال 2021 واکسن منتشر بشه ."
همچنین این کاربر با انتشار یک عکس دیگر از صفحه اول مجله اکونومیست چنین مینویسد:
"این عکس مربوط به مجله سال 2019 و خب اگر همون سال که منتشر شد بهش نگاه میکردین چیزی نمیفهمیدین ولی وقتی به گوشه پایین سمت چپ نگاه کنید عکس یه مورچه خوار رو میبینید که الا جدیدا میگن کرونا از مورچه خوار بوده نه خفاش ، پس ببینید حتی اینم از قبل پیش سازی کرده بودن."
اربابان دنیا یا یک مشت هیپی؛ ایلومیناتیها کیستند؟اما گروه ایلومیناتی که معتقدان به تئوری توطئه اینقدر به آن متمسک میشوند چه گروهی هستند؟ طبق گزارش برخی رسانهها آنچه به طور قطع مشخص است این است که این گروه دو بار در تاریخ ظهور داشته است. یک بار در زمان تشکیل اولیه و بار دیگر در دهه 60 میلادی.
طبق ادعای بی بی سی، ریشه این گروه به آلمان دوره روشنگری در قرن 18 باز میگردد. این انجمن سری باواریایی در سال 1766 برای گردهمایی مخفیانه روشنفکرانی تاسیس شد که مخالف تاثیر مذهبیها و نخبهگرایان بر زندگی روزمره بودند. در آن زمان تعدادی از شخصیتهای شناخته شده و پیشرو، همراه با فراماسونها، عضو این انجمن بودند؛ اما به تدریج از سوی منتقدان محافظهکار و مسیحی بیاعتبار شدند تا اینکه گروه کم کم از هم پاشید.
این گروه مجددا در اواسط قرن 20 و با رشد فزاینده هیپیگری در آمریکا مطرح میشود. در دهه 60 کتاب کوچکی به نام "پرینکیپیا دیسکوردیا" منتشر میگردد. در این کتاب ایدئولوژی به نام " دیسکوردینیسم " معرفی میشود. ایدئولوژی شبه مذهبی که نوعی دروغ گویی و شکاکیت عمدی را تشویق و ترویج میکند. طبق این کتاب، دنیا اسیر فضای بسته رسانهها است و قدرتها دائما در حال دروغ گفتن به ما هستند و به همین علت باید با آشوب راه انداختن و دروغ گفتن این فضای بسته را بشکنیم. یکی از نویسندگان این کتاب در تشریح هدف نویسندگان کتاب میگوید: "آنها میخواستند آشوب را به جامعه بازگردانند تا چیزها را تکان دهد و روش انجام این کار گسترش اطلاعات غلط بود. انتشار اطلاعات نادرست از طریق تمام ابزارهای موجود از جمله پادفرهنگ و رسانههای جریان اصلی. تصمیم گرفتند که این کار را با گفتن داستانهایی درباره ایلومیناتی شروع کنند. "
در واقع، هیپیهایی که به دنبال نوعی ایدئولوژی آنارشیستی بودند و کتاب پرینکیپیا را نوشتند برای نیل به هدف خود هر اتفاقی را که به باور عمومی تبدیل شده بود، به نوعی به اقدام ایلومیناتیها که جنبشی مخوف و زیرزمینی شناخته میشد نسبت میدادند. از قتل جان اف کندی تا ساخت اهرام ثلاثه و سفر به ماه همه و همه اقدام این گروه رازآلودی بود که قدرت دنیا را در دست داشته و به سمت اهداف خود هدایت میکرد.
تاثیر کتاب پرینکیپیا اما این از حوزه دهه 60 آمریکا فراتر رفته و به همه جوامع اروپایی و آسیایی راه یافت. در دو دهه بعد ایلومیناتیها تبدیل به بخشی از باور عمومی شده و در عرض فراماسونری قرار گرفتند. بدین ترتیب، یک دروغ ایدئولوژیک باعث شد یک گروه رازآلود در نظر برخی تبدیل به اداره کننده اصلی جهان شود.
چرا برخی به تئوری توطئه روی میآورند؟اما نکته مهم و اصلی در پرداخت به این موضوع این است که اصولا چرا چنین گرایشی در افراد وجود دارد که همه چیز را به نوعی قدرت برتر و ماورایی ربط میدهند؟ در واقع، ریشه تئوری توطئه چیست و چرا برخی به آن متمسک میشوند؟ دلایل بسیاری در این رابطه وجود دارد. فقر، بحران هویت، سطح سواد و به خصوص ساده بودن تئوری توطئه از جمله این دلایل هستند. اما مهم ترین علت در این زمینه نه اینها بلکه تئوری "گریز از آزادی" است.
کاربری که در ابتدای گزارش از او یاد کردیم به خوبی میتواند این مساله را برای ما مشخص کند. او در بخشی از تحلیلش میگوید " مگر میشود ویروسی بیاید و دانشمندان نتوانند واکسنش را درست کنند"؛ این جمله به خوبی رویکرد معتقدان به تئوری توطئه را نشان میدهد. آنها نمیخواهند باور کنند که دنیا از ید قدرت انسان خارج شده است. آنها از آشوب میترسند به همین دلیل سعی دارند با ساخت نوعی اقتدار توهمی این ترس و ضعف در برابر حوادث را جبران کنند.
این رویکرد از ابتدای تاریخ تا کنون وجود داشته است. طبق گفته سر جیمز فریزر در کتاب شاخه زرین، اعضاء جوامع اولیه سعی میکردند برای فرار از ترسشان از قدرتهای طبیعی مانند طوفان و سیل و زلزله، قدرت کنترل این حوادث را نیز به دست شاهشان بدهند تا از این طریق به نوعی آرامش برسند. آنها معتقد بودند که شاه تمام حوادث مربوط به دنیا اعم از رویدادهای طبیعی و غیر طبیعی را در ید اختیار خود دارد و به همین دلیل، اگر سیل یا زلزله ای آمده و یا خشکسالی میشد، به کاخ شاه حمله کرده و بعد از کشتن او دیگری را به جای او مینشاندند تا شاه جدید به سرعت جلوی سیل و طوفان و بلا را بگیرد.
دقیقا همین الگو در مورد معتقدان به تئوری توطئه مطرح است. آنها برای رهایی از نقطه ضعفشان سعی میکنند حوادث را به نوعی ابرقدرت ربط دهند. این چیزی است که اریک فروم(روانشناس و فیلسوف مشهور قرن 20) هم به نوعی دیگر بر آن تاکید میکند. او در توجیه گرایش مردم متمدن آلمان به نازیسم و آدولف هیتلر تاکید دارد که مشکلات اقتصادی، سیاسی و امنیتی وحشتناک آلمان در عصر جمهوری وایمار باعث شد که مردم دچار نوعی ترس همگانی شوند. این ترس به خصوص مربوط به پذیرش مسئولیت های اجتماعی و فردی میشد. به همین دلیل، مردم خودخواسته سعی کردند آزادی خود را به دولت فروخته و در عوض امنیت بگیرند. این شد که زمام همه امور را به هیتلر دادند تا حداقل از پذیرش مسئولیت طفره رفته و ترس به خودشان راه ندهند.
لازم به ذکر است که این ترس البته امری وجودشناسانه است نه منفعت گرایانه. بیایید این مساله را در همین نمونه کرونا بررسی کنیم. کسی که معتقد است کرونا توسط قدرت های جهانی به وجود آمده و فرایندی طبیعی ندارد معتقد است که این اتفاق کنترل شده است؛ چرا که توسط گروهی از انسانها یا موجوداتی دیگر اما به قصد و هدفی مشخص به وجود آمده و طرحی هم دارد. همین باور باعث میشود به نوعی دلش آرام بگیرد چرا که از فضای جهل( به قول خودش) بیرون آمده است. اگر قبول کنیم که ترس حاصل جهل است پس باید بپذیریم که هر نوع باوری که بتواند بلاهایی را که بر سرمان میآید و نیز حوادث مربوط به آینده را توجیه کند در واقع، این ترس را از بین میبرد. تئوریهای توطئه همین کارکرد را دارند. این باورها عنان همه حوادث را چنان به دست یک قدرت برتر میدهند که انسان گمان میکند در یک دنیای منظم و قابل پیش بینی قرار دارد و هر چند در راس این نظم یک دولت یا گروه شریر وجود داشته باشد اما حداقل نوعی قانون بر این جهان حاکم است که ما را از سردرگمی بیرون میآورد.
میل به نظم و قرار چیزی است که از زمان افلاطون بر آن تاکید شده و به قول ارسطو از میل های طبیعی انسان است. تئوری توطئه دقیقا به دنبال ارضاء این چنین میلی است و نوعی آرامش دروغین به باورمندان میدهد.
منبع: خبر فوری
دیدگاه تان را بنویسید