خبری که آیت الله هاشمی تکذیب کرد / عبدالله نوری نگران بود به نتیجه کار آنها توجه نشود

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه نیوز، آیت الله هاشمی رفسنجانی در کتاب «پایان دفاع، آغاز بازسازی» خاطره‌ای از ۲۶ شهریور ۶۷ یعنی دقیقاً ۳۲ سال پیش بازگو می‌کند خاطره‌ای که از مخالفت با صیاد شیرازی درباره طرح سازمان نیروهای مسلح تا مشورت جهانگیری درباره کاندیداتوری‌اش در آن نهفته است. در این خاطره که مرکز اسناد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی آن را منتشر کرده آمده است:

ساعت نه صبح به مجلس رسیدم. تا ساعت ده گزارش‌ها خوانده شد. آقای صیاد شیرازی آمد. او خواست مأمور تهیه طرح سازمان نیروهای مسلح شود که گفتم رسماً لازم نیست؛ اگر نظری دارد بیاورد. [آقای محمد رئیسی] نماینده شهرکرد آمد. درباره فعال کردن مجلس صحبت شد و از عدم وجود دستور مهم در مجلس اظهار نگرانی کرد.»

آقای [اسحاق] جهانگیری نماینده سابق جیرفت آمد. در خصوص کاندیدا شدن از جیرفت در انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس مشورت کرد و گفت شایع است سیاست نظام، میدان دادن به دولتی‌ها و کم اثر کردن مجلس است که گفتم شایعه و دروغ است. در منطقه دو برج با عراقی‌ها احتمال درگیری وجود دارد. توصیه کردم که سعی کنند جنگ نشود و با تدبیر تمام کنند.

[آقای ذبیح الله صفائی] نماینده اسدآباد آمد و درباره مشکلات مردم اهل حق منطقه گفت که در دستگاه‌های دولتی به کار گرفته نمی‌شوند و به دانشگاه راه نمی‌یابند، با اینکه آنها وفادارند، در جنگ شرکت می‌کنند و شهید زیادی داده‌اند.

مدیر عامل کارخانه پیام آمد. قرار بود کارخانه تحویل سپاه برای صنایع موشکی شود. گفتم اگر امکان اداره کارخانه را دارند، نگه‌دارند.

ظهر آقای عبدالله نوری آمد. درباره طرح نیروهای مسلح صحبت شد. نگران است که به نتیجه کار آنها توجه نشود و نظر امام و من را خواست. گفتم اگر طرح قابل قبولی تهیه شود، آن وقت می‌شود با امام به طور جدی صحبت کرد. چون هنوز طرح قابل توجهی نداریم، نمی‌دانیم به امام چه بگوییم.

عصر آقای [گودرز] افتخار جهرمی آمد. گفت در سفر به روسیه، دادستان روسیه از ایشان خواسته است که ایران به آزادی اسرای روسی از دست افغان‌ها کمک کند. مدعی بوده که تعدادی اسیر روسی در ایران نگهداری می‌شوند. گفتم اطلاع از چنین مطلبی ندارم؛ قرار شد تحقیق کنم. نظر ایشان این است که بهتر است در لاهه با آمریکا کنار بیاییم و پرونده‌ها را مختومه کنیم.

تیمسار دادبین فرمانده لشکر ۲۸ سنندج آمد. از فرماندهی نزاجا [= نیروی زمینی ارتش] به خاطر ضعف همکاری شکایت داشت. به جلسه ستاد کل [نیروهای مسلح] رفتم. فرماندهان سپاه و ارتش احضار شده بودند. وضع خطوط بررسی و درباره طرح دفاع بحث شد. اول شب فرمانده سابق سپاه مازندران آمد. او از فرماندهان فعلی سپاه شکایت دارد.