تخریب جهانگیری از درون دولت؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
آفتاب یزد : به قول «عطریانفر»، بحث گرانیها «آشکارا تر»از دولت است و حال اگر میخواهیم به این مسئله «بی توجهی» نشان دهیم و همه ی معضلات را بر سر دولت آوار سازیم از حوصله ی بحث خارج است اما در این که «کل دولت» در «بخشی از مشکلات» سهم دارد تردیدی وجود ندارد که در این میان، جهانگیری یکی از اضلاع مهم در دولت است که در جایگاه «معاون اول» وظایف معینی ندارد به جز دستیاری آقای رئیس جمهور و در این میان وزارت خانهها و وزرا هستند که باید به امور بپردازند و پاسخگو باشند. > معدنکارزادهای صبور او را اگرچه «سیرجانی ـ کرمانی» میدانند اما زاده ی «کوه شاه» در شمال شرق استان هرمزگان است که دوران دبیرستان را در سیرجان سپری کرد و سپس راهی دانشگاه کرمان شد. کارشناسی فیزیک را از دانشگاه کرمان، کارشناسی ارشد مهندسی صنایع را از دانشگاه صنعتی شریف و دکترای مدیریت صنعتی را از دانشگاه آزاد (علوم تحقیقات»اخذ کرد. اسحاق جهانگیری دارای گرایش اصلاحطلبی و از موسسان حزب کارگزاران سازندگی و عضو بنیاد باران است، یکی از 6 نامزد نهایی انتخابات ریاست جمهوری 96 که بعدِ مصاحبه ی«حسین مرعشی» با خبرگزاری آنا، به نقل از مرحوم هاشمی رفسنجانی؛ به عنوان نامزد «پوششی» لقب گرفت نامزدی که با مناظرههای طوفانی به اعتقاد برخی تحلیلگران، حتی حسن روحانی را نیز نگران کرده بود که اگر جهانگیری بنای کنارهگیری نداشته باشد چه بسا مبارزه را واگذار کند. بعد مصیبت مناظرهها و باقی ماندنِ عنوان«پوششی»، از 20فروردین97 با اعلام این که:«عرضه ی دلار بالاتر از 4200 تومان قاچاق است» دلار جهانگیری نیز به ادبیات سیاسیِ محدوده ی اسحاق جهانگیری اضافه شد و این روزها، پیغام و پسغام که آقای روحانی دستور دادهاند به جهانگیری برای فیصله دادن به بحث گرانیها از جمله گرانی تخم مرغ تا بعد «دلار جهانگیری» نوبت برسد به«تخم مرغ جهانگیری». > علی صوفی: برخوردها با جهانگیری، تخریبی است علی صوفی در گفتگوبا آفتاب یزد میگوید:«متاسفانه چنین به نظر میرسد که برخوردها با جهانگیری، تخریبی است اما اینها برای معاون اول حسن روحانی که دلسوز نظام و مردم است، اصلاً مسئله پیش پا افتادهای است.» این فعال اصلاحطلب ادامه میدهد:« اگر یادتان باشد در فقره سیل استان گلستان نیز این جهانگیری بود که قدم در میدان گذاشت و ضمن مدیریت بحران سیل و کنار گذاشتن استانداری که در بحبوحه ی سیل راهی مسافرت خارج از کشور شده بود، التیامی بر جراحات مردم سیل زده ی استان گلستان گذاشت. آن جا نیز جهانگیری ثابت کرد انسان فعالی است که در خدمت به مردم خیلی به مسائل حاشیهای و جانبی کاری ندارد.» > نقش جهانگیری در دولت اول روحانی پررنگتر بود علی صوفی معتقد است:«چون روحانی در دور اول تمرکز اصلیِ خود را روی مسائل سیاست خارجی و حل و فصل مسئله ی هستهای گذاشته بود به طور طبیعی، اسحاق جهانگیری بیشتر دیده میشد تا جایی که بیشتر استانداران و برخی مناصب مهم با نظر مستقیم معاون اول انتخاب و مشغول به کار شدند البته این مسئله به نفع آقای روحانی نیز تمام شد چون چندان دغدغهای برای مسائل داخلی نداشت زیرا هم جهانگیری، چهره ی شناخته شده و موجهی بود هم روحانی اطمینان خاطر داشت که با وجود وی دولت در مسائل داخلی از جمله تعامل با احزابِ به ویژه اصلاحطلب دچار مشکلی حاد نخواهد شد.» مسئله ی مهم دیگر از منظر صوفی این است که:«اگر چه تحریمها بود اما اوضاع اقتصادی به بدی الان نبود که دولت نتواند با فراغ بال روی برجام متمرکز شود ضمن آن که چون وزرا نمیتوانستند خیلی با رئیس جمهوری ارتباط برقرار کنند، بودنِ جهانگیری کمک میکرد تا خلایی احساس نشود.» > مناظرهها زنگ خطر را برای حواریون حسن روحانی به صدا درآورد! علی صوفی اظهار میدارد:«همانطور که گفته شد اوضاع در دولت نخست آقای روحانی چندان بر خلاف میل و خواست جهانگیری نبود اما با اتمام چهارسال نخست و آغاز مبارزات انتخاباتی، حضور جهانگیری به عنوان یکی از کاندیداها و حضور فعال و تاثیرگذار در مناظرهها که چشمگیر بود اطرافیان آقای روحانی را و حتی شخص رئیس دولت را نگران کرد و چه بسا همان مناظرهها باعث شد تا اندک اندک جهانگیری به حاشیه رانده شود. چرخش عجیب و غریب آقای روحانی و جا به جاییهایی در چند وزارت خانه و آمدن آقای واعظی به عنوان رئیس دفتر حسن روحانی، مجموعه اتفاقاتی بود که حکایت از برخی تغییر دیدگاهها میداد اما بازهم تاکید میکنم جهانگیری مردم سرد و گرم چشیده و سلیم النفسی است که چندان به این مسائل توجه نشان نمیدهد و صرفا برای خدمت و گره گشایی از امور مدیریتی کشور خود را موظف میداند نه در افتادن در چالشها و حاشیههایی که گاه به منزله ی دام و حفرههای ویرانکننده است.» > برخی، روحانی را یکی از کاندیداهای رهبری میدانند! علی صوفی در تبیین چرایی چرخش و تغییر دیدگاه حسن روحانی در دور دوم ریاست جمهوری و کمرنگتر شدن حضور اصلاحطلبان و نیز بایکوت اسحاق جهانگیری میگوید:« از طرف برخی از چهرههایی که حلقه ی اول محسوب میشوند چنین به آقای روحانی القاء شده که وی ممکن است یکی از کاندیداهای رهبری باشد و چه بسا تغییر دیدگاههای وی به این مسئله بازگردد که نمیخواهد با بدنه ی اصلی قدرت زاویهای داشته باشد.» این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه میدهد:« در چنین وضعیتی که نگاهها عوض شده بود به طور طبیعی جهانگیری در سایه قرار خواهدگرفت مضافاً این که کسی در کابینه به حرف آقای جهانگیری توجهی نشان نمیدهد چون نظرات اقتصادی غالب در بدنه ی دولت به سمت آزادسازی قیمتها است و این سیاست دنبال میشود که شاید جهانگیری را مجاب کرد با قبول اعلام دلار 4200 تومانی به بهتر شدن اوضاع کمک کند.» صوفی تاکید میکند:«دولت خود با ساز و کارهایی که برگزیده به گرانیها دامن زده، حتی وقتی دلار در نوسان و اوجگیری بود هرچه میگفتند این گرانی روی بازارهای موازی اثر خواهد گذاشت کسی گوشش بدهکار نبود و اما در نهایت همه دیدند گرانی دلار مساوی با گرانی همه چیز شد و در این میانه جهانگیری چه میخواهد یا میتواند که انجام دهد اما همین قبول مسئولیت هم نشان میدهد وی در تلاش است تا گرهای گشوده شود.» > اگر بتواند عالی است اما اگر نتواند نگرانیم! این فعال سیاسی در پایان متذکر میشود:« در 7-6 ماه باقیمانده از دولت اگر جهانگیری بتواند اوضاع گرانیها را سر و سامان ببخشد به عنوان کسی که نامزد بالقوه ی اصلاحطلبان برای انتخابات ریاست جمهوری است، قطع به یقین روی آینده ی سیاسی او اثر مثبت و حتی تعیینکننده برجای خواهد گذاشت اما در این که پشت صحنه انتخاب جهانگیری برای چنین مواقع خطیری میتواند تفکرات تخریبگرانه وجود داشته باشد دور از ذهن نیست و این نقد به خود آقای جهانگیری نیز وارد است که با تمرکز بیشتری به این امور ورود کند تا خدای ناکرده دچار تخریب جایگاهی و شخصیتی نشود.» > رابطه ی جهانگیری و دولت، اتوبانی یکطرفه است! این تحلیلگر مسائل سیاسی تاکید میکند:« هم اعتماد به نفس کافی دارد، هم توان مدیریتی قابل قبول پس دولت هم دارد از وجود جهانگیری علی رغم تمامی بیمهریها سود میبرد پس اگر موفقیتی کسب شود همه از مردم گرفته تا نظام و دولت سود خواهند برد اما اگر نتواند باید برای آینده ی سیاسی جهانگیری به شدت نگران بود!» صوفی خاطرنشان میکند:« در باب گرانیها باید توجه داشت عدم توجه به اقتصاددانانی که رهاسازی قیمتها را به صلاح نمیدانستند و نیز سپردن امور به دست کسانی که از علم اقتصاد بیبهره بودند در کنار بیتوجهی به مهرههایی چون جهانگیری که کوهی از تجربه و متانت است دست به دست هم داد تا اوضاع غیر قابل کنترل شود حال به سراغ جهانگیری آمدن و مدیریت گرانیها را به او سپردن چه معنایی جز تخریب میتواند داشته باشد و این جا است که باید اعتراف کرد رابطه ی جهانگیری و دولت و شخص حسن روحانی اتوبانی یکطرفه است که در آن هر آن هر اتفاقی ممکن است رخ دهد که میتواند به نفع طرفین نباشد اما متضرر اصلی اسحاق جهانگیری است.»
دیدگاه تان را بنویسید