آخرین ترکش آمریکا بر اقتصاد ایران
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
اقدام آمریکا که بهاصطلاح خودش چکاندن ماشه قطعنامه ۲۲۳۱ است، فقط یک شکل کاریکاتوری برای آمریکاست. به عبارت سادهتر وقتی که متحدان تاریخی آمریکا یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان از آن تبعیت نمیکنند و همچنین سایر اعضای شورای امنیت سازمان ملل، این بیانگر یک نکته کلیدی است که بهصورت شکلی حداقل کسی نمیخواهد با آمریکا همراهی کند یا این قطعنامه تاریخی را بپذیرد که شورایامنیت سازمان ملل خودش قانون مصوب خودش را اصطلاحا نقض بکند. قطعا اگر سایر اعضای شورای امنیت با آمریکا همراهی میکردند یک افتضاح بینالمللی شکل میگرفت و آنگاه کسی دیگر به نهادهای بینالمللی مثل سازمان ملل و شورای امنیت اعتماد نمیکرد. بنابراین به نظر میرسد سایر اعضای شورای امنیت سازمان ملل خواستند که اعتماد جامعه جهانی را با عدم همراهی جلب کنند. اما در واقعیت چه اتفاق افتاده است؟ آنچه مسلم است بیش از دو سال از تحریم یکجانبه آمریکاییها میگذرد.
چالشهای پرونده قضائی نوید افکاری/آخرین ترکش آمریکا بر اقتصاد ایران/تله قیمتگذاری و نظام چندنرخی
اگر تحریم آمریکا از منظر آمریکاییها اثرگذار بود آمریکاییها بهسراغ شورای امنیت نمیرفتند. دوسال مقاومت اقتصاد ایران در مقابل تحریم غول اقتصادی جهان یک مساله را ثابت کرد و آن این است که آمریکا بهتنهایی نمیتواند کار تعیینکنندهای را در جهان انجام دهد. این مطلب به معنی این نیست که اقتصاد ایران ضعیف نشده یا حال اقتصاد ایران خوب هست یا شرایط عادی است بلکه به معنی این است که آمریکا همه خسارتهای یک جنگ کامل را بر اقتصاد ایران تحمیل کرده ولی نتیجه دلخواه خودش را کسب نکرده است و، چون نتیجه موردنظر حاصل نشده سراغ شورای امنیت رفته، سراغ احیای شش قطعنامه سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷ رفته است. به نظر میرسد آمریکا از دو منظر بیآبرو شده است؛ یکی اینکه دو سال تحریم کامل آن نتیجهای برای آمریکا نداشته است و دوم اینکه جامعه ملل که همواره چماقی بود در دست آمریکاییها برای تحقق اهداف آمریکایی، اینبار با آمریکا همراهی نکرد. اما درعمل چه اتفاقی خواهد افتاد؟ به نظر میرسد اگر وضعیت کرونا نبود، آثار تحریم در اقتصاد ایران سال ۹۸ تخلیه شده بود. کرونا باعث شد آثار تحریم به درازا بکشد. اقتصاد ایران به دلیل اینکه درونزاست و وابستگیاش به اقتصاد جهان حداقلی است، یک نماد این حداقلی این است که کمترین بدهی خارجی را دارد. یعنی تقریبا همه کشورهای همسایه و بهویژه ترکیه صدها میلیارد دلار بدهی خارجی دارند ولی ایران تقریبا میتوان گفت که شاید به اندازه کمتر از چهار، پنج درصد بدهی ترکیه، بدهی دارد. اگر اقتصاد ایران به بدهکار دنیا بود، حتما امروز آن ابزاری برای فشار بیشتر بود. در نتیجه این عدم وابستگی جدی اقتصاد ایران به جهان امروز منجر به تابآوری اقتصاد ایران شده است. به نظر میرسد هرچه زمان بگذرد، به معنی این نیست که آمریکاییها به پیروزی نزدیک بشوند بلکه به معنی این است که اقتصاد کمکم به نقطه احیای خود خواهد رسید؛ لذا در یک جمعبندی کلی به نظر میرسد باوجود اینکه اقتصاد ایران هم شرایط تورمی دارد و هم شرایط رکود را تجربه میکند و هم شرایط کاهش سرمایهگذاری را، اینها منجر به این شده که اصطلاحا اقتصاد از شرایط عادی خارج بشود، اما این همه هزینه مقاومت در مقابل تحریمهای یکجانبه ظالمانه آمریکاست که این تحریمها نمیتواند در بلندمدت ادامه پیدا کند.
دیدگاه تان را بنویسید