مناقشه پدرخوانده!
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پدرخوانده در زماني ظاهر ميشود که قرار است انتقادي مطرح شود و تقصيرها به گردن ديگران انداخته شود. فرار به جلو منش شناختهشده در جريان اصولگرايي است؛ بهعنوان نمونه، در اواسط عمر رياستجمهوري احمدينژاد بود که عملکرد او به مذاق اصولگرايان خوش نيامد، بنابراين بازي «کي بود، کي بود، من نبودم» روال فرار از حمايتهاي سال 84 شد و جالب اينکه هيچ گروهي از اردوگاه اصولگرايي حاضر به پذيرش حمايت از رئيس دولت نهم و دهم نشدند و جالب اينکه مخالفان دروناردوگاهي خودشان را حامي احمدينژاد معرفي ميکردند تا سپري براي خودشان بسازند. اکنون هم عمر زيادي از مجلس يازدهم نگذشته و پشت پردههاي انتخاب نمايندگان در اظهارات اصولگرايان فاش ميشود مانند ديروز که صادق کوشکي از ساکنان اردوگاه اصولگرايي چنين گفت: «بخش زيادي از اين مجلس برآيند خواست پدرخواندههاي اصولگرايي بود که براي آن پدرخواندهها خيلي مهم نبود که چهرههاي توانمند انقلابي به مجلس راه يابند، آنچه برايشان اهميت داشت اين بود که تيم خودشان را در مجلس بچينند. البته ناگفته نمانده که چهرههاي انقلابي توانمند در اين مجلس هستند اما غالب نيستند.» از اظهارات کوشکي چنين برميآيد که طيف معروف به انقلابيهاي مجلس برخلاف تصورشان در مواجهه با اصولگرايان ديگر قرار گرفتهاند که کوشکي از آنها بهعنوان پدرخوانده ياد ميکند. جالب اينجاست که کوشکي اکنون به بيان انتقاداتش از ترکيب اصولگراي مجلس يازدهم ميپردازد و مشخص نيست چرا در زمان تنظيم ليست انتخاباتي سکوت پيشه کرده بود. اما بخش قابلتاملتر اظهارات کوشکي در آنجاست که ميگويد: «محافظهکار شدن مجلس يازدهم به علت آن است که از پدرخواندههاي اصولگرايي تاثير ميگيرد. آن پدرخواندههاي اصولگرايي سياسيکار و سياستباز هستند و دليلي نميبينند که انقلابي عمل کنند تا الان هم انقلابي نبودند؛ به همين خاطر جو محافظهکاري و جو رفتارهاي غيرانقلابي در مجلس فعلي وجود دارد.» طبيعي است که اصولگرايان بهخوبي پي به عملکرد غيرقابل تحسين مجلسيان يازدهم برده و در تلاش براي توجيه آن هستند اما جرات ندارند که از پدرخواندههايي که مدعي نقش آنها در عملکرد نمايندگان مجلس يازدهم هستند نامي به ميان بياورند و تنها پيام آنها از ذکر چنين جملاتي در وهله اول تبرئه خودشان و در وهله دوم متهم کردن ديگر ساکنان اردوگاه اصولگرايي است. کاش پدرخوانده داشتيم! تعريــف و کــارکــرد پــدرخوانده در ميان اصولگرايان متفاوت است؛ بهعنوان نمونه، 29 تير سال جاري بود که محمدرضا باهنر دبيرکل جامعه اسلامي مهندسين چنين گفت: «آقاي احمدينژاد زماني که در سال 84 به قدرت رسيد در سال 86 اعلام کرد که من اصلا اين نمونه اصولگرايي را قبول ندارم. اصولا روابط حزبي و جريانات سياسي روابط يکطرفه دارند، يعني اغلب فعالان سياسي منافع حزب را ميخواهند اما حاضر نيستند هزينههاي حزب را بپردازند، يعني اگر الان فکر کنيد که مجلس تحويل يک جريان اصولگرايي شده و اين جريان اصولگرايي يک پدرخوانده يا يک مرکز سياسي يا يک اتاق فکر بيرون داشته باشد و اينها با هم کار ميکنند، متاسفانه از اين خبرها نيست و اين جريانات سياسي بيشتر در زمان انتخابات مقداري به جنبوجوش ميآيند و فعاليتهايي ميکنند و بعد هم ارتباط، ارتباط تشکيلاتي حزبي تعريفشده نيست و ما اين گرفتاري را داريم.» باهنر نظري مخالف کوشکي دارد و معتقد به لزوم حضور پدرخوانده در جريان اصولگرايي است و باز هم برخلاف ديدگاه کوشکي بر اين اعتقاد است که پدرخوانده سبب نظمبخشي به عملکرد اصولگرايان ميشود.
دیدگاه تان را بنویسید