کد خبر: 608593
تاریخ انتشار :

انتقاد عباس عبدی از حداد عادل

انتقاد عباس عبدی از حداد عادل
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه نیوز، ايشان در اين توصيه گفته‌اند كه: «معلوم نيست در ماه‌هاي بهمن و اسفند و فروردين و ارديبهشت و خرداد چه اتفاق‌هايي بيفتد و پيوست تبليغاتي دشمن با افكار عمومي چه بكند، مسلما نظام سلطه راضي نيست كه ما در انتخابات 1400 دولتي از جنس مجلس داشته باشيم. بعيد نيست كه مقداري ارز آزاد كنند يا قولش را بدهند يا با معادلات پولي ‌و ‌مالي بازي كنند و قيمت ارز و سكه پايين بيايد و مردم به يك سمت و سوي بروند.» درست است كه يكي از معيارهاي اتحاد نيروها ترس و نگراني از پيروزي طرف ديگر است‌ و بايد وحدت ميان نيروها را حفظ كرد تا رقيب پيروز نشود ولي براي حضور انتخاباتي اين انگيزه كافي نيست. اين نگاه سلبي كه بكوشيم تا ديگران نباشند، راهبرد سازنده‌اي نيست، بلكه فقط مي‌تواند مكمل يك راهبرد ايجابي و سازنده باشد. لذا انتظار مي‌رود كه پس از چهل و چند سال فعاليت سياسي در كشور گفته شود كه، مشكلات كشور چيست؟ و راه‌حل آنها از نظر نيروهاي اصولگرا چيست؟ و چرا معتقدند كه اين راه‌حل‌ها منجر به نتيجه و حل مشكلات مي‌شود؟ و چرا در گذشته آنها را انجام نداده‌اند؟ به نظر بنده اگر هر نيروي سياسي كه سر كار مي‌آيد به اين چند مساله مهم اقتصادي پاسخ دهد، مي‌توان درباره آنها داوري كرد؟ 1- چگونه مي‌خواهد رشد اقتصادي ايجاد كند؟ 2- چگونه مي‌خواهد سرمايه‌گذاري براي اين رشد را تامين كند؟ 3- چگونه مي‌خواهد اشتغال را توسعه داده و بيكاري را كم كند؟ و 4- چگونه مي‌خواهد صادرات و واردات را افزايش دهد؟ بحث‌هاي ديگري نيز هست كه فعلا وارد آنها نمي‌شوم. از جمله اينكه چگونه مي‌خواهد جلوي تورم را بگيرد و فقر و نابرابري و فساد را كاهش دهد؟ به علاوه بايد توضيح دهند كه در گذشته درباره اين مسائل چه كرده‌اند؟ پس از اقتصاد بايد درباره ايده‌هايش درباره مشاركت مردم، آزادي رسانه و فضاي مجازي، روابط خارجي، حقوق زنان، حل مساله گرايش به مهاجرت و... را پاسخ دهد. اين پاسخ‌ها نبايد كلي‌‌گويي‌هاي رايج باشد. شخصا اگر ببينم يك نيروي اصولگرا نيز به اين پرسش‌ها پاسخ معقولي بدهد، حتما از آنان حمايت خواهم كرد، هر چند بعيد مي‌دانم كه در اين صورت ديگر اصولگرا باقي بماند. نكته بعدي اينكه منطق آقاي حداد‌عادل را اگر تعميم دهيم نتيجه مي‌گيريم كه بيگانگان و نظام سلطه با افزايش قيمت ارز و تحريم‌ها خواسته‌اند دولت وحاميان آن را از چشم مردم بيندازند كه ظاهرا مطابق تحليل ايشان در اين كار موفق شده‌اند. اگر اين نتيجه‌گيري درست است، در اين صورت انگيزه آنان براي مخالفت با اين دولت چه بوده است؟ چرا دوستان اصولگراي آقاي حدادعادل در دفاع از اين دولت در برابر نظام سلطه اقدامي نكردند، سهل است كه به نوعي آن فشارها را تشديد هم كردند؟ و اگر اين برداشت غلط است، بايد بفرمايند چرا بيگانگان و نظام سلطه هنگام فشار براي افزايش قيمت ارز هدفي براي زدن دولت ندارند ولي در كاهش يافتن آن در پي تقويت گروه مقابل اصولگرايان هستند؟ مهم‌ترين نكته گزاره ايشان اين است كه نظام سلطه در حال مديريت سياست و امور در اينجا هستند. فارغ از اينكه ادعاي ايشان درست يا نادرست باشد، نفس اينكه به وجود چنين دخالتي اقرار مي‌شود به منزله شكست است. چرا بايد پس از چهل و دو سال كارمان به جايي رسيده باشد كه سرنوشت انتخابات ما و بالا و پايين رفتن ارز به دست خارجي‌ها تعيين شود؟ آن‌هم با اين همه احتياط براي جلوگيري از حضور ديگران در قدرت از طرق رد‌صلاحيت و حذف؟! آيا در انتخابات گذشته هم اين دخالت رخ داده بود؟ به نظرم اين شايسته نيست كه براي ترساندن تعدادي جوان اصولگرا كه از دست فسادهاي موجود و ناكارآمدي پدران اصولگرا به تنگ آمده‌اند، داستان‌سرايي كنيم و آنان را از افتادن خيالي در بازي بيگانگان و نظام سلطه ترساند. اين نشانه‌اي از نداشتن ايده و از آن مهم‌تر فقدان اعتماد به نفس و صداقت سياسي است. نكته آخر اينكه نمي‌دانم چگونه جناب دكتر حدادعادل، متوجه بيان تبعات اين توصيه خود نشده‌اند؟ اين نكته براي من عجيب‌تر از ساير نكات است. شايد كسي اين سخنان را در جمعي محدود و به صورت غيررسمي بيان كند، ولي اظهار آن به صورت آشكار و عمومي معناي جملات را نيز به كلي دگرگون مي‌كند، مثل اظهارنظري كه خانم فائزه هاشمي درباره انتخاب ترامپ گفت. اگر هم نمي‌گفت بسياري مي‌دانستند كه ايشان چه انتخابي را ترجيح مي‌دهد، ولي بيان عمومي آن چيزي اضافه بر آن خواست دروني بود.

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها