آیا این شایعات صحت دارد؟
خبرهای جدی از نامزدی محمد جواد ظریف
آرمان ملی: فراخوان ملی از وزیر امور خارجه برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری 1400 به شدت بالا گرفته است گرفت. ازسوی جبهه اصلاحات با بیشترین رای در صدر است اما مطابق نظرسنجیها ، قشرهای و نحلههای مختلف فکری خواهان به صحنه آمدن او هستند.
از شخصیتهای مرجع گرفته تا بزرگان جریانهای سیاسی و نخبگان همه خواهان به میدان آمدن او در انتخابات هستند. هرچند آقای ظریف تاکنون د خصوص کاندیداتوری نظر رسمی اعلام نکرده است اما با حضور او شرایط برای همسان سازی و اجماع هموار خواهد شد و قطعا روی مشارکت مردم تاثیر مثبت خواهد گذاشت. از سوی دیگر برخی انتشار فایل صوتی ظریف را عامل برای مانع شدنش در انتخابات تحلیل میکنند. تجربه نشان داده است ایشان هر کجا که کمک به ایران و مردم بوده دریغ نکرده است و دراین مسیر هزینههای فراوانی هم داده است . برای او سربلندی ایران و ایرانی اولویت دارد و چنانچه به نتیجه برسد که با حضورش کمک به این مسیر میکند حتما وارد میدان خواهد شد. محمدجواد ظریف هر کجا که اقامت «برای ایران» است، مقیم بوده. اتفاقا او بیشترین زخم ها را از دشنه مدعیانی میخورد که عملا به غرب، گرا میدهند. از پشت هم زخم می خورد در حالی که همه حواسش به میدان رو به روست. باید سردار دیپلماسی را با حمایت تمام، باز به میدان جدید گسیل داریم تا معبر بگشایند و شرایط را برای بهتر شدن اوضاع فراهم کنند.
خرداد 1400 متفاوت
خرداد 1400 متفاوت با خرداد سالهای قبل است؛ خردادی که قرار است سیزدهمین رئیسجمهور کشور انتخاب شود. یکی از دغدغههای اصلی هم برخلاف گذشته میزان مشارکت پای صندوقهای رای است. بخشی از حامیان جریان اصلاحات با توجه به عدمتاییدصلاحیت کاندیداهایشان در انتخاباتهای گذشته بهویژه انتخابات مجلس سال 98 و عدمتاییدصلاحیت اصلاحطلبان برای انتخابات ششمین دوره شوراهای شهر اعلام کردهاند قصد شرکت در انتخابات ریاستجمهوری را ندارند چرا که معتقدند کاندیدای جریان اصلاحطلب با ردصلاحیت مواجه میشود و دیگر تکلیفی برای آنها وجود ندارد. موفقیت در این مسیر متضمن بهبود وضعیت اقتصادی، سیاسی و... کشور است؛ اما باید در نظر داشت شخصیتی باید بر طی مسیر درست نظارت کند که بهخوبی با پیچوخمهای داخلی و خارجی راه آشنایی داشته باشد که به اذعان بسیاری از آگاهان و کارشناسان محمدجواد ظریف گزینه مطلوبی است.
مردی بیادعا با موفقیتهای تاریخی
17 دی 1338 در تهران متولد شد و شاید همان زمان که در مدرسه علوی درس آموخت مسیر زندگی خودش را مشخص کرد؛ چنانکه برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و چنان عمل کرد که خیلی زود مورد اعتماد مسئولان کشور قرار گرفت و فعالیت شغلی خود را از سال ۱۳۵۷ در کنسولگری ایران در سانفرانسیسکو آغاز کرد. اعتماد به ظریف با گذشت زمان بیشتر شد تا جایی که دستیار ارشد وزیر امور خارجه، معاون حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه، سفیر ایران در سازمان ملل متحد و وزیر امور خارجه در رزومه او ثبت شد. در کنار این فعالیتهای رسمی رئیس تیم مذاکرهکننده هستهای هم بوده و در مذاکراتی که با کشورهای 1+5 داشته، توانسته است از موضع قدرت به موفقیتهایی برای کشور دست پیدا کند که این تلاشها و تواناییها از چشم جامعه دور نمانده و طیفهای زیادی از او خواستهاند با جلوس بر کرسی ریاستجمهوری این موفقیتها را در حوزههای دیگر گسترش دهد. ظریف مرد روزهای سخت بوده و هست. هر چه برای تخریبش تلاش کردهاند او در مسیر خودش مصممتر گام برداشته چرا که بارها گفته سنگی به لوکوموتیو ایستاده پرتاب نمیشود و سنگها به سمت قطاری پرتاب میشوند که به سوی نقطه پیروزی در حرکت است.
چرا ظریف؟
در این ماهها که بحث ریاستجمهوری ظریف جدی شده، حجم مخالفتها و هجمهها به او افزلیش یافته که نمونه آخر آن انتشار فایل صوتی مصاحبه ظریف بوده؛ مصاحبهای که هیچگاه قرار نبوده پخش شود و برای آرشیو ضبط شده بود. نکته قابلتامل اینجا بود که تخریبگران ظریف، تیر را به سمتی پرتاب کردهاند که اتفاقا نقطه قوت ظریف بوده؛ یعنی همراهی و همفکری با شهید سردار قاسم سلیمانی. هیچ شخصی نمیتواند منکر احترام ظریف به سردار سلیمانی شود؛ چنانکه بهاروند معاون حقوقی و روابط دیپلماتیک وزارت خارجه میگوید: «بنده در طول خدمت خود در دستگاه دیپلماسی شاهد رفاقت و همفکری دکتر ظریف و شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی بودهام. هر روز صبح سهشنبهها شاهد این بودم که حاجقاسم با چهرهای بشاش و مصمم از اتاق ملاقات واقع در ساختمان شهید حاج قاسم وزارت امور خارجه به همراه دکتر ظریف خارج شده و تا جلوی در ورودی بدرقه میشد. هیچگاه در جلسات خصوصی و عمومی شاهد نبودهام که دکتر ظریف جز تکریم و تعظیم بر شهید عزیز سلیمانی روا داشته باشد.» ظریف هم بعد از بلوای ساخته شده از سوی دلواپسان چنین به توضیح پرداخت: «من برای شهید سلیمانی گریه کردم و هر دفعه که او را میدیدم در آغوش میگرفتم و معتقدم کشور بعد از رفتن شهید سلیمانی ضربه بزرگی را تحمل کرد و این با زدن یک شهر برابری میکرد اما باید بدانیم برخلاف تصوری که دوستان ما دارند، صدا و سیما گاه نقش زیادی در شکلگیری افکار عمومی دارد» او بهرغم اطلاع از شیطنتها در تقطیع سخنانش با هدف تخریبش لازم دانست از خانواده شهید سردار سلیمانی هم عذرخواهی کند تا نشان دهد ظریف از خود میگذرد تا آرامش در کشور حاکم باشد. ظریف از آن دسته مسئولانی نبوده و نیست که برای حفظ منافع و دور شدن از هجمهها اقدام به کنارهگیری کند و خوبتر میداند کنار رفتن یعنی کمک به مخالفان داخلی و خارجی برای رسیدن به اهدافشان که تضعیف کشور است. او در میدان ماند و خطاب به رهبری نوشت: «به عنوان یک کارگزار و پژوهشگر روابط خارجی، همواره باور داشتهام برای قوام این مرز و بوم خدایی، سیاست خارجی باید موضوع وفاق و انسجام ملی باشد و از بالاترین سطح مدیریت و هدایت شود و بر این اساس پیروی از نظرات و تصمیمات رهبری ضرورتی غیرقابلانکار برای سیاست خارجی است. امیدوارم به یاری خدا اینجانب و همکارانم بتوانیم در کنار دیگر خدمتگزاران در اجرای بیکم و کاست منویات مقام معظم رهبری برای پیشرفت ایران عزیزمان یکدل و یکصدا کوشا باشیم.»
ظریف در امتحانی تعیینکننده
شاید آنچه سبب توجه و خواست مردم برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری شده، شفافیت او باشد. هجمهها به ظریف از همه سو جریان دارد و ظریف این موارد را با مردم در جریان میگذارد و ابایی از آگاهی مردم ندارد. مانند روزی که هجمهها به تیم مذاکره با ساخت و نمایش سرسال گاندو به اوج رسید و وزیر امور خارجه صریح گفت: «گاندو را علیه من ساختند» با نگاهی به تیترهای رسانههای مخالف ایران و دلواپسان داخلی و رسانههایشان یک موضوع عیان میشود و آن هم هدف مشترک آنها برای توقف روابط دیپلماتیک ایران و بهبود شرایط مردم است. مثلا سایت مشرق مینویسد: «تقلا برای ریکاوری انتخاباتی ظریف پس از خطای بزرگ» یا در یک برنامه تلویزیونی به تمسخر ظریف میپردارند که دیروز معاون ارتباطات دفتر رئیسجمهوری با انتشار فیلمی از یک مسابقه تلویزیونی در توئیتر نوشت: این همه سال تقلا برای نفرتپراکنی و هجوگویی علیه صلح و دیپلماسی، آتش کینه را سرد نکرده بود تا این روزها که شاید ترور سیاسی ظریف همان مباحی که مستحب شده، آرامشان کند. و از سوی دیگر بیبیسی گزارشی با تیتر «آیا کار محمدجواد ظریف در سیاست ایران به پایان رسید؟» منتشر میکند. اکنون امتخان بزرگی پیشروی ظریف قرار دارد. او میتواند برخلاف تصوری که از او وجود دارد عقب نشینیکند و در انتخابات شرکت نکند یا اینکه به خواست اکثریت مردم، که تداوم سیاستهای تعاملی ظریف را راه خروج کشور از مشکلات میدانند، پاسخ مثبت داده و کاندیدا شود. در رایگیری میان اصلاحطلبان ظریف با اینکه در چارچوب جریانی اصلاحات تعریف نمیشود بیشترین امتیاز را کسب کرده است. پیش از او آیتا... سیدحسن خمینی این جایگاه را داشته که منصرف شده و ظریف میتواند جایگزین خوبی برای یادگار امام باشد.
ظریف درصدر است
جامعه خواستار حضور ظریف است، محمدجواد ظریف در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام صدرنشین و جلوتر از برخی کاندیداهای احتمالی چون احمدینژاد و ابراهیم رئیسی است. اصلاحطلبان تاکید زیادی به کاندیداتوری ظریف دارند. به عنوان نمونه محمود صادقی نماینده سابق مجلس گفت: جواد ظریف نه قبل از قضایای اخیر و نه بعد از آن چیزی اعلام نکرد، درخصوص آمادگی و تمایل او برای کاندیدا شدن هنوز شک و تردید وجود دارد. اگر حاضر به حضور در انتخابات شود یکی از گزینههایی است که مجموعه میتواند روی او به اجماع برسد.
ظریف بپذیرد، روی او اجماع میکنیم
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در ارتباط با احتمال کاندیداتوری وزیر امور خارجه اظهار داشت: فضایی که در جبهه اصلاحات و خصوصا بدنه این جریان و جامعه نسبت به آقای ظریف وجود دارد کاملا مثبت است. آقای ظریف در بحث برجام ، تنشزدایی و تعامل با دنیا گامهای خوبی برداشته و اکنون نیز با توجه به شرایطی که کشور با آن مواجه است و تنگناهای اقتصادی و معیشتی که جامعه با آن دستوپنجه نرم میکند یکی از مسائل پیشروی ما استفاده از ظرفیت دکتر ظریف است. جواد امام به«آرمان ملی» گفت: اگر آقای ظریف وارد این عرصه شود و کاری جمعی، برنامهمحور و با تیمی کارآمد صورت دهد، میتواند یکی از گزینههای موفق این عرصه باشد. دبیر کل مجمع ایثارگران اصلاحطلب افزود: من فکر میکنم اگر آقای ظریف خودش نامزدی در انتخابات را بپذیرد میتواند با تیم توانمندی که درکنارش قرار میگیرد با یک برنامه مناسب حتما موفقیتهایی هم برای دولت و هم گشایش برای مردم ارائه دهد. عضو جبهه اصلاحطلبان در خصوص اجماع اصلاحطلبان روی ظریف در انتخابات پیشرو تصریح کرد: ظریف جزو گزینههای اجماعی اصلاحلات است و اگر بپذیرد حتما بر روی ایشان اجماع خواهیم کرد.
دیدگاه تان را بنویسید