پاسخ پر از کنایه روزنامه دانشگاه آزاد به محسن رضایی
روزنامه فرهیختگان پاسخی پر از کنایه به محسن رضایی نامزد انتخابات ریاست جمهوری داد.
فرهیختگان: در پی انتشار مطلبی کارشناسی و منتقدانه در خصوص وعدههای جناب محسن رضایی در روزنامه «فرهیختگان»، که روزنامهای دانشگاهی است و وظیفه خود میداند ایدههای نادقیق را نقد کند، سایت تابناک وابسته به ایشان در مطلبی تند و با ادبیاتی خشن و سرشار از عصبیت که نشان از اثربخش بودن این گزارش دارد، اتهاماتی را متوجه مسئولان دانشگاه و نگارندگان گزارش کرده است که نظر به اعتقاد و التزام به اصل آزادی بیان از پیگیری حقوقی این اتهامات صرف نظر میکنیم.
اما در بخشی از این متن دوستان و مشاوران آقای رضایی ما را متهم به تخریب شخصیت ایشان کردهاند، ضمن دعوت از همه مخاطبان به مطالعه مجدد گزارش فوق و بعد مرور واکنش عصبی جناب رضایی و قضاوت در این خصوص فعلا فقط یک سوال مطرح میکنیم؛ "به راستی چه کسی در این سالها شخصیت جناب رضایی را تخریب کرده است؟"
منتقدان دلسوز تخریبگرند یا مشاورانی که ۱۶ سال است شغلشان تحریک و تهییج جناب رضایی برای نامزدی در انتخابات است؟
پژوهشگران اقتصادی تخریبگرند یا مشاورانی که فرمانده سپاه دفاع مقدس را ۴ سال یکبار راهی آرایشگاه و پیرایشگاه و سالن زیبایی و... میکنند؟ ما مقصریم یا مشاورانی که هر ۴ سال عملیات فریب روی آقامحسن اجرا میکنند و نوستالژی بسیاری از بچههای حزبالهی را سوژه جکسازی خاص و عام کردهاند؟ جامعه نخبه دانشگاهی مقصر است یا جناب رضایی و مشاورانش که اصرار دارند به گفتمان انقلاب پشت پا بزنند؟
در پایان مشاوران جناب رضایی را دعوت به گفتگوهای کارشناسی در حوزه اقتصاد میکنیم. سوژه نخست هم میتواند بررسی موانع قاچاق باشد!
گزارش فرهیختگان درباره طرحهای اقتصادی محسن رضایی را با عنوان متخصص سادهانگاری منتشر شد.
اما اصل ماجرا چه بود؟
در یادداشت انتقادی روزنامه فرهیختگان که با عنوان «متخصص سادهانگاری» منتشر کرده، آمده است:
طرحهای اقتصادی محسن رضایی متناقض و تعمیقکننده چالشهای معیشتی است. یکی از نقصهایی که در صحبتهای محسن رضایی وجود دارد کلیگویی و ارائه هدف و متغیر بهجای برنامه است که اجراییشدن اغلب آنها میتواند پیامدهای نامطلوبی برای اقتصاد ایران داشته باشد.
وعدههای وی درمورد تورم و مالیات از این جنس است. بهنظر میرسد محسن رضایی در دام سیاستهای عوامفریبانه افتاده و با ضرب و تقسیمها و رسیدن به اعدادی جذاب، خواسته یا ناخواسته میخواهد حواس فقرا را جمع کند.
کاندیدی که قول افزایش ۱۰ برابری یارانه نقدی را میدهد باید بداند عملی شدن این وعده حداقل در سال ۱۴۰۰ و با وجود قانون بودجه امسال شدنی نیست زیرا رئیسجمهور سیزدهم از ۱۲مردادماه که سکان اجرایی کشور را بهعهده میگیرد بایستی تا پایان امسال تکالیف قانون بودجه ۱۴۰۰را عمل نماید و در این بودجه اعتباری برای افزایش ۱۰برابری یارانه دیده نشده است.
واکنش محسن رضایی به تیتر انتقادی روزنامه فرهیختگان
این یادداشت فرهیختگان با واکنش محسن رضایی مواجه شد و او در توئیتی نوشت: دانشگاه آزاد اسلامی، یادگار امام راحل (ره) و متعلق به مردم ایران است.پول روزنامه دانشگاه آزاد نباید صرف تخریب کاندیداها شود.
این توئیت با پاسخ "محمدامین ایمانجانی" مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان مواجه شده که در صفحه توئیتر خود نوشت: آقا محسن! اگر دنبال خط تخریب میگردید به اطرافتان خوب نگاه کنید! ما فعلا فقط یک نقد معمولی درباره ایده پوپولیستی شما که صدها برابر بدتر از شوک درمانی آبان ۹۸ است، نوشتیم
پاسخ تند سایت تابناک به یادداشت متخصص ساده انگاری
همچنین سایت تابناک متعلق به محسن رضایی نیز به یادداشت روزنامه فرهیختگان واکنش نشان داد و آن را نوعی تسویه حساب سیاسی خواند.
تابناک نوشت: البته قرار دادن افراد کوتوله در مناصب بزرگ که در تسویه حسابهای سیاسی، تصادفی قرعه به نام یکی میافتد و مدیر مجموعهای میشود، همیشه اینگونه عواقب را داشته که آن مدیر در کسوت داروغهای برای ولی نعمتان خود خوش رقصی و خودشیرینی کند. از آقای طهرانچی که با این مکانیزم به این منصبی که بر قامتش زار میزند، رسیده، نمیشود انتظار بیشتری داشت.
انحراف دانشگاه آزاد اسلامی، در دوره جدید ابعاد تازهای یافته و مجموعه امکانات و رسانههای این نهاد ـ که قاعدتاً باید کارکرد علمی داشته باشد ـ همراستا با اهداف یک فرقه سیاسی شد که کشور را برای دورهای تا لبه پرتگاه پیش برده بود؛ انحرافی که حتماً ظلم به دانشجویان دانشگاه آزاد به عنوان مالکین واقعی این نهاد است.
به گزارش «تابناک»؛ پس از تغییرات مدیریتی در دانشگاه آزاد اسلامی، برخی عناصر یک جریان با جهت گیریهایی که کشور را به سمت پرتگاه برده، نقش پررنگی در این مجموعه یافتهاند و پررنگترین بخشی که از طرف رییس دانشگاه کنترلش را به دست گرفتند، مجموعه رسانههای دانشگاه آزاد بود؛ رسانههایی که فلسفه وجودی آنها، نقش پوشش رویدادهای علمی، فرهنگی و اجتماعی مرتبط با دانشگاه بوده، ولی به مرور به رسانههای سیاسی تبدیل شدند.
این انحراف که با اهداف دانشگاه آزاد به عنوان یک نهاد علمی همخوانی نداشت، در دوره مدیریت محمدمهدی طرانچی عمق و تداوم یافت و رسانههای این مجموعه ـ که قاعدتاً باید در موضوع دانشگاه فعالیت کنند ـ به تریبونهای سیاسی یک جریان خاص تبدیل شدند. این موضوع از این جهت انحراف محسوب میشود که رسانههای دانشگاه آزاد با بودجه این نهاد، که از محل شهریه دریافتی از دانشجویان تامین میشود، در حال اداره است و قاعدتاً باید در راستای منافع تامین کنندگان منابع بودجه باشد.
این تحرکات در چند سال اخیر مشهود بود؛ اما اکنون به سطح بیسابقهای رسیده، به گونهای که شاهد یک مجموعه ترورهای سیاسی با اهداف انتخاباتی در رسانههایی هستیم که قاعدتاً قرار بوده منتشرکننده مطالب علمی و فرهنگی تقویت کننده بنیه دانشجویان باشد. این وضعیت این شائبه را در پی دارد که مجموعه مدیریت دانشگاه آزاد برای به دست آوردن یک پست سیاسی یاحفظ کرسی اش، سرمایه رسانهای این مجموعه را با منابع میلیاردی در اختیار یک گروه سیاسی قرار داده و بدین ترتیب تداوم حضورش را در این منصب قطعیت بخشیده است؛ آن هم با روشهای ناجوانمردانه و تخریبی رقبای خود که البته خلاف قانون هم هست.
البته این مجموعه رسانهای به واسطه شیوه غیرحرفهای مخاطب چندانی ندارد، ولی با اقدامات شبکهای در فضای مجازی میکوشند گلولههای کاغذی که به سمت شخصیتها شلیک میکنند، تا جای ممکن منجر به بداندیشی و قلب حقیقت شود؛ رفتاری که یادآور رفتار برخی گروهکهایی است که در سالهای ابتدایی انقلاب با انتشار مجله، ترور شخصیتها را شروع کردند و در نهایت وقتی نتوانستند با این ابزار چهرههای انقلابی را به حاشیه برانند، اسلحه به دست گرفتند و سرمایههای نظام را به گلوله بستند.
در شرایطی که دانشجویان به ویژه دانشجویان رشتههای فنی و تجربی نظیر رشتههای پزشکی با پرداخت شهریههای شدید دانشگاه مواجه هستند، اینکه انرژی این مجموعه به جای آنکه صرف مدیریت منابع برای کاهش فشار از روی جوانان دانشجو شود، در چنین اموری که هیچ ارتباطی با اهداف این دانشگاه ندارد صرف شود، یک ظلم مضاعف به جمعیت میلیونی دانشجویان دانشگاه آزاد است.
البته اوضاع بحرانی رسانههای دانشگاه آزاد نوک کوه یخ وضعیت فاجعه بار این دانشگاه بوده و کافی است هشتگ #به_داد_اساتید_دانشگاه_آزاد_برسید را در توییتر جستجو کنید تا با حجم عظیم مطالبات اساتید دانشگاه آزاد و هیات علمی دانشگاه آزاد مواجه شوید که به واسطه حقوق اندکشان و نرسیدن صدایشان به جایی، دست به دامان شبکههای اجتماعی شدهاند تا شاید مسئولین دانشگاه آزاد وقعی بنهند؛ اما دریغ که آنها امور مهم تری دارند! از قضا تنها خط قرمز رسانههای این مجموعه بازتاب حجم انتقادهای جامعه علمی فعال در دانشگاه آزاد در رسانههای دانشگاه آزاد است که اساساً یکی از اهداف تاسیسش همین امر بوده است.
البته قرار دادن افراد کوتوله در مناصب بزرگ که در تسویه حسابهای سیاسی، تصادفی قرعه به نام یکی میافتد و مدیر مجموعهای میشود، همیشه اینگونه عواقب را داشته که آن مدیر در کسوت داروغهای برای ولی نعمتان خود خوش رقصی و خودشیرینی کند. از آقای طهرانچی که با این مکانیزم به این منصبی که بر قامتش زار میزند، رسیده، نمیشود انتظار بیشتری داشت. بهتر است این مدیران نا لایق را متولیان امر از صحنه مدیریتی این مجموعه بزرگ علمی فرهنگی کشور حذف کنند تا ضمن اینکه راه را بر سوءاستفاده جریانات سیاسی از این مجموعه ببندند، زمینه تعالی و رشد اساتید و دانشجویان و کارکنان فرهیخته دانشگاه آزاد را فراهم کنند.
دیدگاه تان را بنویسید