فجایع بیپایان برخی پزشکان...
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
1394: پزشک اورژانس بیمارستان دولتی اشرفی خمینی شهر پس از بخیه صورت یک کودک، با توجه به عدم توانایی مالی خانواده برای پرداخت صورت حساب 150 هزار تومانی، بخیه ها را باز میکند! هر دو حادثه فوق الذکر در اصفهان و در بیمارستان رخ داده است و نقش اصلی آن را پزشکان بر عهده داشتهاند، اما فاجعهای که به دست پزشک و پرستار ایرانی! اتفاق افتاده به اعتقاد کورش محمدی، آسیب شناس، «یک جنایت» در حق جامعه است. وی معتقد است این اتفاق حاصل سالها ورود نگاه مادی به حرفه مقدس پزشکی است، حرفهای که مملو از اخلاق و فرهنگ مددکاری است و مردم در تمام جهان پزشکان را به عنوان یک مددکار میبینند. اما متاسفانه سالهاست که شاهد نگاه مادی به این حرفه هستیم و این نگاه به شدت با حرفه پزشکی عجین شده است. محمدی ادامه میدهد: متاسفانه مادیگرایی یکی از اهداف اجتنابناپذیر در حرفه پزشکی شده و مدنظر اغلب پزشکان قرار گرفته است و امروز این رویکرد به سمتی میرود که اخلاق پزشکی را کمرنگ میکند و متاسفانه مصیبت بزرگتر اینجاست که متولیان امور بهداشت و درمان با این قضیه کنار آمدهاند. این آسیب شناس تصریح میکند: «زیرمیزی» به عنوان یک امر غیراخلاقی، آن
هم از مردمی که در بدترین شرایط مالی بسر میبرند، اگرچه مدتی در جامعه مطرح میشود اما پس از مدتی فروکش میکند و مسئولان با اینکه از این امر آگاهی دارند با قضیه کنار میآیند و حتی در برخی موارد عنوان میکنند که «زیرمیزی» بحثی است که نتوانستیم با آن برخورد کنیم! کنار آمدن با تخلفات و زندگی مسالمتآمیز در کنار آن نتیجهای جز رفتارهای غیراخلاقی که امروز در خمینی شهر شاهد آن هستیم، ندارد. از سوی دیگر حسن پوربافرانی، حقوقدان و استادیار گروه حقوق دانشگاه اصفهان وقوع چنین حوادثی را به دلیل عدم آگاهی بیماران به حقوق خود عنوان میکند و میگوید: به فرض صحت خبر و بر اساس آنچه در رسانهها مطرح شده است رفتار کادر درمان و پزشکان هم دارای ضمانت اجرای کیفری و هم دارای ضمانت اجرای انتظامی است. وی با اشاره به ضمانت اجرای کیفری بند دو ماده واحده قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومان و رفع مخاطرات جانی مصوب 1354، تصریح میکند: بر اساس این بند هرگاه افرادی که حسب وظیفه یا قانون، مکلف هستند به اشخاص آسیب دیده یا اشخاصی که در معرض خطر جانی قرار دارند کمک کنند، از اقدام لازم و کمک به آنها خودداری کنند، به حبس جنحهای از شش ماه تا
سه سال محکوم خواهند شد. وی تاکید میکند: این بند فقط به عدم پذیرش مصدوم که نوعی ترک فعل است، ناظر میشود. این قانون عمل خودداری از پذیرش را جرم میداند، در حالی که در اتفاقی که در این بیمارستان افتاده، مسئله جدیتری است، یعنی پذیرش صورت گرفته و درمان انجام شده و پس از اینکه زخم دوخته شده مجدا شکافته شده است، بنابراین از حیث ضمانت اجرای کیفری میتوان گفت علاوه بر اینکه عمل مشمول این ماده واحده است میتواند نوعی ایراد جراحت عمدی نیز محسوب شود که ضمانت اجرایی خاص خودش را از لحاظ پرداخت دیه دارد. به گفته پوربافرانی، در خصوص تخلفات علاوه بر این ضمانت اجرایی انتظامی نیز وجود دارد که مرجع انتظامی پزشکی مربوطه مسلما برای چنین مواردی که خلاف موارد متعدد از نظام نامه پزشکی، خلاف سوگند پزشکی و خلافشان پزشکی است، مسلما ضمانت اجرای صنفی هم در نظر خواهند گرفت. در پی بمباران هوایی بیمارستانی در قندوز افغانستان 16 نفر از کارکنان سازمان پزشکان بدون مرز جان باختهاند و از سرنوشت دهها تن دیگر خبری در دست نیست. پزشکان بدون مرز سازمان غیردولتی بهداشتی و درمانی است که توسط برنارد کوشنر، وزیر پیشین خارجه فرانسه، تاسیس شده
است و هدف آن فراهم کردن کمکهای پزشکی برای شهروندان جنگ زده، بیخانمان و محروم است. 1390: یک بیمارستان در تهران دو بیمار را بدلیل نداشتن هزینه درمان سوار بر آمبولانس و در کنار خیابان رها میکند. این بیماران که یکی از آنها دارای شکستگی پا و عفونت و دیگری دارای سوختگی بودهاند، توسط یک دستگاه آمبولانس مزدا خاکی رنگ با سه نفر سرنشین، در کنار جاده رها شدهاند. هر دو حادثه ذکر شده در بیمارستان رخ داده است، در یکی از بیمارستانها پزشکانی که شاید هیچ یک افغان نبودهاند، در حال کمک کردن به مصدومان در یک منطقه جنگی جان خود را از دست دادهاند و در دیگری کادر درمانی یک بیمارستان هموطنان خود را به دلایل مالی در کنار جاده رها کردهاند. به اعتقاد محمدی -آسیب شناس- دولت باید در بحث اخلاق، کیفیت و محتوای کار پزشکان تغییراتی ایجاد کند تا محتوای رفتارهای جامعه بهداشت و درمان متحول شود و نه اینکه تنها به تغییر کمی و کیفی آمارها بسنده شود. وی تاکید میکند: به عنوان یک جامعه اخلاقی و اسلامی کمترین انتظار از صنوف خدماتی مانند پزشکان و پرسنل بهداشتی و درمانی این است که بیماران با اخلاق حسنه و با پذیرش و همدلی رو به رو شوند اما
در سیستم بهداشت و درمان چیزی به نام همدلی جایی ندارد. اینجاست مواردی مانند فاجعه بیمارستان اشرفی خمینیشهر هم اخلاق را قربانی میکند و هم نشان دهنده نوعی از عدم همبستگی و جامعه عاری از اخلاق در حوزه بهداشت و درمان است که امیدواریم قابل تعمیم به تمام بخشهای بهداشتی و درمانی کشور نباشد. به گفته این آسیب شناس، اعتماد عمومی در یک جامعه یعنی اعتماد به متولیان و گردانندگان امور جامعه که از همدلی و خدمات صادقانه به وجود میآید، اما زمانی که مردم میان گفتههای مسئولان و واقعیت خدماتی که ارایه میشود تناقض میبینند به سمت بیاعتمادی میروند که هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت بر ارکان نظام تاثیرات منفی میگذارد. محمدی تصریح میکند: رسانهای شدن این مسئله تلنگر جدی به سیستم بهداشت و درمان است تا به مسئولانی که خود را در محاقی از شعارها و افکار مثبت محصور کردهاند و حاضر نیستند وارد واقعیتها شوند تلنگری جدی بزند و متوجه شوند که مردم با چه مشکلاتی رو به رو هستند و چه رفتاری با مردم میشود. وی ادامه میدهد: زمانی که ارکان نظام حقوقی یک مجموعه دو رویکرد فضاسازی و تبلیغ به جای خدمات رسانی و انکار وجود مشکل در سیستم را
در پیش میگیرند مشکلاتی مانند آنچه در خمینی شهر اتفاق افتاد ایجاد میشود که علاوه بر جریحهدار کردن احساسات مردم اعتماد عمومی را خدشهدار کرده است. این آسیبشناس معتقد است فاجعه بیمارستان اشرفی خمینیشهر یک جنایت است، زیرا در آن تنها یک کودک و یا یک خانواده آسیب نمیبیند بلکه احساسات کل جامعه جریحهدار میشود و از این جهت یک جنایت است که به یک جامعه آسیب میرساند. پوربافرانی، استادیار گروه حقوق دانشگاه اصفهان، تاکید میکند: این مردم هستند که باید از حقوقشان آگاه شوند. چند نفر از افرادی که بعضا کار حقوقی هم میکنند از همین بند دو ماده واحده قانون مجازات مطلع هستند؟ اگر بیمار ازحق خود مطلع باشد و درصورت نقض قانون، حقوق خود را پیگیری کند پزشک نیز یاد میگیرد چنین قانونی وجود دارد و میتواند سلاحی باشد که بیمار از آن علیه او استفاده میکند؛ طبیعتا وقتی پزشک این موارد را بداند در مراحل درمان بیشتر احتیاط و قانون را رعایت میکند، در نتیجه جامعه پزشکی منزهتر خواهد شد. وی با بیان اینکه قانون نیز باید بازدارندگی داشته باشد، خاطرنشان میکند: در مورد قتلهای غیرعمدی مجازات مختصر حبس در قانون لحاظ شده است که اصلاحا
گفته میشود این مجازات بازدارنده است به این معنی که شخصی که قرار است کاری را انجام دهد احتیاط کامل را میکند که خود را در معرض چنین مجازاتی قرار ندهد. این حقوقدان میگوید: در مورد قتلهای غیرعمدی یک مجازات خاص در حقوق کیفری وجود دارد، که عام است و فرقی نمیکند که متخلف رانندهای باشد که در اثر بیاحتیاطی فرد درگیری را زیر میگیرد، برق کاری که در اثر بیاحتیاطی فردی را میکشد و یا پزشکی باشد که در اثر بیاحتیاطی موجب مرگ یک بیمار شود، هیچ تفاوتی میان پزشکان و افراد دیگر نیست و اگر بخواهیم پزشک را جدا کنیم، اولا مرتکب بیعدالتی شدهایم و ثانیا این کار موجب میشود که بازدارندگی این مجازات در مورد پزشکان برداشته شود. پوربافرانی تصریح میکند: قانون جدید تا حدی این اقدام که مجازات حبس در قتلهای غیرعمدی برای پزشکان به جزای نقدی تبدیل شود را منع کرده و دادگاهها دیگر نمیتوانند این مجازات را تبدیل به جزای نقدی کنند؛ در چند سال محدودی که این قانون اجرا میشود بر حسب شنیدهها تعداد جراحیهایی که انجام میشود در سطح کشور کمتر شده و این بازدارندگی قانون است؛ در واقع نشان میدهد مجازات میتواند پزشک را محتاط تر کند،
جراحیهای غیرضروری را به حداقل برساند و این یعنی موفقیتآمیزبودن سیاستهای کیفری مقنن که هم به نفع مردم و هم به نفع پزشک است. حجتالاسلام سیدمحمد غروی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم «مسئولان امدادی و انتظامی عربستان به جای اینکه به داد افراد نیمهجان برسند، مانند لاشههای گوسفند با جنازهها رفتار میکردند.» (خبرگزاری تسنیم 6 مهر 1394)؛ رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت هلال احمرجمهوری اسلامی «نیروهای سعودی حاضر در محل فاجعه امدادگر نبودند بلکه سربازهای جوان بی تجربه و فاقد تجربه در مدیریت بحران بودند، آنها در ساعات اولیه هیچ عکس العملی نداشتند، حتی به امدادگران ایرانی اجازه دخالت نمی دادند» (خبرگزاری مهر یکشنبه 26 مهر ماه 1394) 1383: در بیمارستان مطهری صورت آمنه بهرامی قربانی اسیدپاشی شستوشو میشود و دستهای وی و چشمش شستهنشده باقی میماند، اما به درخواستهای خواهر او برای شستشوی صورت پاسخ داده نمیشود. خانواده آمنه با پرداخت هزینه آمبولانس در ترافیک ساعت شش عصر او را به بیمارستان سوانح و سوختگی منتقل میکنند در این بیمارستان مسئولی بعد از دیدن آمنه با خونسردی تمام در حالی که در حال جویدن غذا بود با افسوس
میگوید در حال افطار است. در اتفاق بالا فرد یا افرادی نیاز به کمک دارند با این تفاوت که کمک گنندگان در فاجعه منا سرباز بودند اما در خصوص آمنه بهرامی، در خواست کمک از پزشکان است.همه انتظار دارند در موقع بروز هر حادثهای مسئولان، بخشهای مربوطه بدون فوت وقت و با دقت تمام به وظایفی انسانی و شغلی خود عمل کنند. کورش محمدی - آسیب شناس- میگوید: اخلاق، تعهدات و حتی سوگندنامه جامعه پزشکی و پرستاری کلا مبتنی بر منش و روحیات انسانی است، فراموش نکنید هر پزشکی در دوران فارغالتحصیلی سوگندی یاد میکند که به موجب آن متعهد میشود به مردم و به هر انسانی صرف نظر از گرایشهای سیاسی، نژادی و... صادقانه خدمت رسانی کند و این تعهد مبتنی بر منش انسانی است. به گفته محمدی، یک منش انسانی زمانی دچار آسیب میشود که افراد جدای از رفتارها و وظایفشان به سمت منافع فردی حرکت کنند. ما نمیگوییم پزشکان حق ندارند مزایای بالا دریافت کنند اما این موضوع علاوه بر ایجاد یک فاصله طبقاتی میان کادر درمانی، یک توقع مالی ایجاد میکند؛ در کنار این موضوع جامعه امروز ایران از یک جامعه همبسته با نگاه به منافع جمعی تبدیل به یک جامعه فردگرا شده است. وی
ادامه میدهد: مجموعه عوامل بالا نشان میدهد وقتی پای منافع مالی به میان میآید روحیات انسانی، اخلاق و منش انسانی آسیب میبیند تا جایی که یک فرد هم نوعش را به دلیل عدم استطاعت مالی در ورطه بیماری، آسیب و مجروحیت رها میکند و این مصیبتی است که تنها از افراد فاقد روحیه و اخلاق انسانی برمیآید؛ یعنی تعهد زیر چتر مادیات گم میشود و چنین رفتاری در یک جامعه انسانی ننگ است. محمدی ابراز عقیده کرد: همه میدانیم که بدنه دولت و ارکان آن اراده لازم برای خدمت رسانی را دارند، اما زمانی که یکی از بدنه اجرایی جایی خطا میکنند دولت باید با آن با جدیت برخورد کند و در چنین فاجعهای که بسیار آزار دهنده است و زیبنده جامعه نیست، انتظار است که به جای هر توجیهی وزیر بهداشت شجاعانه و صادقانه استعفا دهد. چنین اقدامی به معنای صداقت و شهامت یک وزیر است و میتواند بر روی کارکرد سایر دستگاهها و ساختارهای اجتماعی کشور تاثیرگذار باشد. پوربافرانی - حقوقدان- در گفتوگو با ایسنا معتقد است عدم آگاهی بیماران از حقوقشان مشکلات اصلی بروز چنین حوادثی است؛ بیمار، پزشک را عالم به همه چیز و ابزاری در دست خدا میداند و به این اعتماد کامل دارد.
بنابراین شما میبینید فردی که در معرض مرگ قرار دارد و چند پزشک میگویند به لحاظ پزشکی کاری نمیتوان برای او کرد، زیر تیغ جراحی میرود که گفته 10 درصد احتمال نجات وجود دارد! وی ادامه میدهد: جراحی انجام و هزینه کلانی پرداخت میشود اما بیمار سه روز پس از ترخیص از بیمارستان جان خود را از دست میدهد؛ چرا چنین حوادثی اتفاق میافتد؟ چون بیماران پزشک را عقل کل میبینند. وقتی جامعه پزشک را عقل کل میبیند پزشکان هم باید خدایی کار کنند، یعنی خدمت کنند، مثلا جراحی غیرضروری نکنند، به یک بیمار سرطانی که به سختی قادر به حرکت است نگویند جراحی کن! این موضع یعنی در واقع نشان میدهد برخی پزشکان بیمار را پول میبینند؛ بیماران باید از حقوقشان آگاه شوند، زیرا اگر حقوقشان را پیگری کنند پزشکان محتاط تر میشوند.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید