صرافی گدایان
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، صبح است و عقربه ساعت هنوز عدد 7 را نپیموده است. پل سید خندان مثل همیشه شلوغ و پر هیاهوست و راننده تاکسی خط مثل همیشه فریاد میزند: فاطمی. راننده دیگری در به در به دنبال پول خُرد میگردد و آن دیگری راهنمایی اش میکند به سمت مرد ژولیده ای که زیر پل جا خوش کرده. مرد راننده به او میگوید: «چقدر پول خُرد داری؟» و او در پاسخ میگوید: «نزدیک یک میلیون، تو چقدرش را میخواهی؟» آن وقت پولهای خُرد را دسته شده از کیسه سفید چرک مردی بیرون میآورد و یکی یکی با پول های درشت مرد راننده معاوضه میکند. تبادل پول انجام میشود و هم مرد راننده خوشحال است و هم مرد گدایی که از شر پولهای خُردش راحت شده. راننده میگوید: «پول خُرد هم برای ما دردسری است، هنوز دشت امروز را نکرده مسافر 10 هزار تومانی به دست آدم میدهد» علیرضا مرد میان سالی است که رانندگی شغل شبانه روزی اوست و زیر پل سیدخندان با تاکسی خرج زندگی اش را در میآورد. او میگوید: «این کار همیشگی ماست. پول هایمان را با همین گدای زیر پل معاوضه میکنیم. برایش سود هم دارد. همیشه چند تومانی بیشتر از پول خردی که به ما میدهد به او پرداخت میکنیم» درآمدی
سالانه بالغ بر 70 میلیون تومان علیرضا با لحنی آمیخته به شوخی میگوید: «درآمد این گدا بیشتر از ماست. هر هفته حدود یک میلیون و نیم پول با ما معاوضه میکند که در ماه به 6 میلیون میرسد. یک کارمند هم درآمد هفته ای یک میلیون تومان ندارد» همین طور که در تاکسی نشسته ایم، یکی از مسافران میگوید که کارمند بانک است و گدایی را میشناسد که در بانک بیش از 3 حساب بانکی دارد. تکدی گری اتفاق تازهای نیست. تکدی گری پدیده ای است که سال هاست بسیاری از کشورها کم و بیش با آن دست و پنجه نرم میکنند اما در ایران با بالا رفتن تورم و افزایش شکاف طبقاتی روز به روز به شمار آنها افزوده میشود. شاید بهتر است بگوییم که همیشه پای پول درمیان است و ریشه بیشتر آسیب های اجتماعی به آن باز میگردد. ماجرای «فقر و نداری» نه به چند سال اخیر مربوط می شود و نه به یک قرن گذشته. از زمانی که پای پول به میان انسان ها کشیده شده بسیاری از آسیب های اجتماعی هم با آن همراه بوده، از تکدی گری گرفته تا دست فروشی. گدایی، شغلی پر درآمد هرچند کاشناسان میگویند فقر و تکدی گری دو مقوله جدا از هم هستند و نباید این دو را به هم پیوند داد و آنها را علت و معلول یکدیگر
دانست ولی عوامل اقتصادی در افزایش شمار متکدیان نقش چشمگیری دارد. با وجود این باید گفت که تکدی گری شغل پر در آمدی است و یک حساب سر انگشتی بسیاری از تفکرات شما را نسبت به متکدیان عوض میکند. هرچند که شاید درآمد سایر متکدیان مانند مرد متکدی زیر پل سید خندان نباشد اما گزارش موارد متعدد از دستگیری متکدیان پول دار زیاد است. تکدی گری در حال نزدیک شدن به یک شغل هرچند سازمان بهزیستی، استانداری تهران و ستاد مبارزه با مواد مخدر با گسترش کمپهای تهران نسبت به ساماندهی متکدیان اقدام کرده اند اما آمار غیررسمی میگویند که حدود 11 هزار نفر متکدی، معتاد، افراد سردرگم در شهر و کارتنخوابها در تهران وجود دارند. تکدی گری در جامعه ما یک اپیدمی است که هر روز بزرگ و بزرگ تر میشود. با وجود اینکه دولت و مسئولین در جهت کاهش این آسیب اجتماعی بر میآیند اما متکدیان بیش از گذشته به هدف خود نزدیک تر میشوند و روابط خود را در سطح شهر گسترده تر و عادی تر میکنند. گویا تکدی گری در جامعه ما به یک شغل و حرفه نزدیک تر میشود. تکدی گری، فقر یا نوعی از شارلاتانیزم؟ نیره توکلی، جامعه شناس در گفت و گو با «ابتکار» می گوید: تکدی گری از یک سیستم
و نظام اقتصادی ناسالم بر میخیزد که با عدم شفافیت دست و پنجه نرم میکند. وقتی شفافیت در جامعه ای وجود نداشته باشد یا به نوعی کم باشد، راه برای شارلاتانیزم باز می شود. تکدی گری نوعی شارلاتانیزم است چرا که تکدی گر نمی تواند یک حرفه یا شغل باشد. وقتی که تکدی گری به صورت یک شغل در میآید نشان می دهد که نه دیگران به دنبال این بوده اند که فرد مهارتی کسب کند و نه خود او به دنبال این بوده که مهارت و تخصصی داشته باشد. تکدی گری نوعی شارلاتانیزم است به خصوص زمانی که پای کودکان به میان میآید و وقتی این شارلاتانیزم کنترل نمی شود این معضل همچنان ادامه پیدا میکند. گداپروری نیست، تشخیص محتاج دشوار است توکلی در ادامه میگوید: کمک خوب است اما آنقدر انواع و اقسام تکدی گری زیاد است که تشخیص آن برای مردم هم مشکل می شود. مردم با هنرپیشه های حرفه ای مواجه هستند. اغلب متکدیان با سوء استفاده از کودکان، با ایجاد ترحم و نقش بازی کردن و نمایش دست و پای معلول یا صحنه های مشمئز کننده و ایجاد شوک مخاطبان خود را تحت تاثیر قرار میدهند. شما مدام با این صحنه ها مواجه هستی و نمی دانی که چقدر درست و چقدر غلط است. ممکن است افرادی که در
مقابل متکدیان قرار می گیرند بار اول با آن مبارزه کنند ولی در بارهای بعد بالاخره مقلوب احساسات خود می شوند. این جامعه شناس میگوید: ما دچار یک مشکل بزرگ هستیم و آن این است که نقض قانون در جامعه ما با بی اعتنایی مواجه میشود. نقض قوانین در آسیب های اجتماعی مانند تکدی گری و اعتیاد این مجال را به وجود میآورد که تکدیگری ادامه یابد. شاید بهتر است با این تفکر مبارزه شود که پرداخت بخشی از درآمد به صورت غیر شفاف به فقرا نقض قانون است. در حالی که اگر افراد جامعه به صورت سامان مند و متمرکز به سوی مراکز و نهادهای مددکاری برای دریافت کمک سوق داده شوند بهترین راه برای کاهش این آسیب اجتماعی باشد. چه باید کرد؟ نیره توکلی بیان کرد: باید نهادهای دولتی این افراد را سامان دهی کند و در درجه اول پوشش بیمه داشته باشد. وقتی شما بدانید که نظام سلامت و بهداشتی وجود دارد تا به افراد مستمند رسیدگی کند دیگر به متکدیان پول نخواهی داد. مردم باید مطمئن شوند که کمک های خیر خواهانه آنها در راه بهبود افراد بی بضاعت و نیازمندان واقعی خرج می شود و این اقدامات به صورت شفاف است.انسان هر چقدر که منطقی باشد اما زمانی که فکر کنی امکان این وجود
داشته باشد که کودکی بی سرپرست باشد یا شخصی وجود داشته باشد که به آن رسیدگی نشود ممکن است که به آن فرد پول بدهی ولی زمانی که مطمئن شوی که نظام خدمات بهداشتی و تامین اجتماعی راه حل هایی برای آن اندیشیده اند مطمئنا کمک های خیر خواهانه را به آن مراکز منتقل خواهی کرد.
دیدگاه تان را بنویسید