سبزه، سبز کنیم یا نه؟!
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، مبلغان این پویش میگویند که با درست کردن سبزهی نوروزی، میلیونها کیلو غلات و میلیاردها لیتر آب هدر میرود. برای مثال، در یکی از تارنماهای محیط زیستی آمده است که «هر کیلو بذر حبوبات برای تبدیل شدن به سبزه نیاز به 1500 لیتر آب دارد، و با این حساب سالیانه چهار تا شش میلیارد لیتر آب برای کاشت سبزه عید هدر میدهیم»(1). این که روز به روز حساسیت همگانی نسبت به معضل کمبود آب، بیشتر و بیشتر میشود و بسیاری از مردم در پی یافتن راههایی برای رویارویی با این مشکل هستند، به طور کلی بسیار خوب است. اما، بهتر آن است که ببینیم مشکل را از کجا میتوان بهتر حل کرد؛ برای مثال (بی آن که بپردازیم به هدررفت آب در کشاورزی و صنعت و شبکهی آب شهری که رقمهایی نجومی است) اگر هر ایرانی، در سال فقط یک کیلوگرم گوشت کمتر مصرف کند یا یک کیلوگرم از دورریز برنج خود بکاهد، یا از خرید گلهای شاخهبریده خودداری کند، چند برابر بیشتر از آب مصرفی برای درست کردن سبزهی نوروزی، در مصرف آب و انرژی صرفهجویی خواهد کرد. به نظر نمیرسد که هر خانواده، برای درست کردن سبزهی نوروزی به بیش از حدود صد گرم غله (گندم، جو،...) نیاز
داشته باشد. با توجه به رقم تقریبی کمتر از بیست میلیون خانوار در کشور، و میزان آب برای تولید صد گرم غله (حدود 100 لیتر) و دو سه لیتر دیگری که برای آبیاری سبزهها لازم است، کل آب مصرفی برای سبزههای نوروزی نمیتواند (یا نباید) بیش از دو میلیون مترمکعب (دو میلیارد لیتر) باشد. این مقدار، برابر با یک هزارم درصد کل آب واقعی و مجازی مصرفی کشور در سال (بیش از دویست میلیارد مترمکعب) یعنی در واقع هیچ است! با مصرف این آب ناچیز، یک سنت زیبا را پاس میداریم، زیبایی سادهای را به خانه میآوریم، بچههامان با رویش گیاه آشنا میشوند، سفرهی هفت سین را صفا میدهیم، و روحیه میگیریم. البته، این هم فکر خوبی است که مثلا سبزیهایی بکاریم که پس از نوروز بتوانیم آنها را بخوریم، یا بذر درختانی را بکاریم و بعد آنها را به باغ و باغچه (اگر جا داشته باشد) منتقل کنیم (نه به طبیعت که میتواند دخالت نابجا در محیط زیست باشد). در چند سال گذشته تبلیغ نخریدن ماهی قرمز سفره نوروزی هم به یک مساله برای دوستداران طبیعت بدل شده است. دلیل اصلی که در این مورد مطرح شده، این است که نباید ماهیان را در تُنگ کوچک آزرد. در مقابل، عدهای هم میگویند
که با توجه به شهر نشین شدن بیشتر مردم و قطع نسبی ارتباط آنان با طبیعت، وجود این ماهیان می تواند بهانهای برای آشنا شدن مردم، بهویژه کودکان و نوجوانان، با طبیعت باشد و بهتر است به جای نفی این رسم، شیوهی نگهداری درست ماهیان و فراهم ساختن محیطی مناسب برای آنها را آموزش دهیم. *** بی آن که بخواهیم «پویش سبزی نوروزی» را با کار دیکتاتورهای بزرگ مقایسه کنیم، با توجه به لجبازی یا تمایل به حذف سنتهای ایرانی که در چند دههی گذشته رایج بوده، بد نیست که به یکی دو مورد دشمنی با سنتهای دیرین (که نتیجهی مثبتی هم نداشته) اشاره داشته باشیم: ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه عن قرون الخالیه مینویسد هنگامی که قتیبه ابن مسلم سردار اموی برای بار دوم به خوارزم رفت و آن را گشود، هرکس را که خط خوارزمی مینوشت و از تاریخ و دانش و اخبار گذشته آگاهی داشت، از دم تیغ گذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسره کُشت و کتابهایشان سوزانید و تباه کرد. در سال 1917 پس از انقلاب بلشویکی روسیه، عده ای از انقلابیان به فکر تخریب یکی از تندیسهای تزاری افتادند که البته لنین مخالفت کرد و گفت این تندیس، دسترنج هنرمندان و زحمتکشان روس است
و نابود ساختن آن خیانتی است جبران ناشدنی. اما، در دوران تصفیههای استالینی دههی 1930 خراب کردن کلیساها در شوروی به عنوان نماد کهنهپرستی وبورژوازی امری پسندیده قلوداد شد، و در بخارا و منطقههای تاجیکنشین آسیای مرکزی به دستور سران حزب کمونیست بسیاری از کتابهای فارسی را برای زدودن پیوندهای دیرینه با فرهنگ ایران نابود کردند. با یورش آلمان نازی به شوروی در سال 1941 کرملیننشینان ناباورانه دریافتند که بسیاری از اکراینیها و قزاقهای دون و ولگا با آغوش باز از قوای متجاوز استقبال میکنند؛ به همین دلیل کلیساهای ارتودوکس را دوباره احیا کردند و بر پوسترهای تبلیغاتی، در کنار سالداتهای ارتش سرخ، تصویر دلاوران سدههای گذشته همچون سواروف فرماندهی شجاع کاترین کبیر، و شاهزاده الکساندر نوسکی درهم شکنندهی شوالیههای توتونی ژرمنی در قرن سیزدهم میلادی را گذاشتند، و فیلم تاریخی و پرهزینهی ایوان مخوف را ساختند تا با القا و تشدید روحیهی میهنپرستی، «جنگ کبیر میهنی» برای شکست نازیسم شکل بگیرد. در سال 1966 میلادی، مائو تسه تونگ انقلاب فرهنگی را برای تصفیهی دیگر مسوولان حزب کمونیست چین که با پارهای برنامههای مائو
مخالف بودند، آغاز کرد تا حزب مرعوب و قدرت خودش تضمین شود. در جریان «انقلاب فرهنگی»، گارد های سرخ با بیرحمی شروع به پاکسازی دگراندیشان کردند، و در این میان، هزاران بنای تاریخی و دیگر میراثهای فرهنگی تخریب شد یا به غارت رفت، و اقلیت های قومی و مذهبی (از جمله، مسلمانان و اهالی تبت) سرکوب شدند. *** در چند دههی گذشته، مهمترین سنت نوروزی که همان دید و بازدید خانوادگی و دوستانه است و نقش مهمی هم در بیشتر شدن مهربانیها و افزایش سرمایهی اجتماعی دارد، در برابر تبلیغ سفر کردن در نوروز (که شاید بیشتر به نفع شرکتهای خودروسازی باشد) و همچنین به علت گرانیهای افسار گسیخته، تا حدودی رنگ باخته است. حذف تدریجی ارکان هفتسین هم میتواند به کمرنگتر شدن این آیین ارزنده و کهن کمک کند. لازم است در این مورد، بیشتر دقت کنیم.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید