کد خبر: 376290
تاریخ انتشار :

دلایل رشد ۳۰ درصدی طلاق در تهران

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

امروزه به علت عوامل مختلفی از جمله مشکلات اقتصادی، عدم قبول مسئولیت، مهریه و جهزیه سنگین، بیکاری یا نداشتنِ ثبات شغلی و عدم حمایت خانواد‌ه‌ها و ... باعث شده تا افراد بیشتر تمایل به تجرد داشته باشند اما برخی از افرادی که به سراغ ازدواج نیز می‌روند، بدون توجه و در نظر گرفتن نظرات خانواده، اطرافیان و مشاوران و بدون داشتن معیارهای صحیح، تصمیم به ازدواج با فرد مورد علاقه خود می‌گیرند.
به گزارش نامه نیوز، خودسری و نادیده گرفتن تجربیات اطرافیان خصوصاً پدر و مادر در مورد انتخاب فرد مورد نظر برای ازدواج و عدم دقت در هم‌کفو بودن طرف مقابل از جمله علل ایجاد اختلاف و طلاق در خانواده‌ها شده است؛ تغییر سبک زندگی و الگوهای آشنایی برای ازدواج سبب شده ابتدا دختر و پسر در محیطهای بیرون همچون دانشگاه یا فضاهای مجازی با یکدیگر آشنا شوند و پس از گذشت مدتی در صورت تصمیم به ازدواج، خانواده‌های خود را مطلع کنند. عده‌ای از کارشناسان بر این باورند که امروزه با پیچیده‌تر شدن روابط حتی بالا رفتن مشکلات زمینه‌ای مثل اعتیاد یا بیماریهای عصبی، باید در امر ازدواج تحقیقات بیشتری انجام شود همچنین از راهنمایی‌های پدر، مادر و مشاوران استفاده کرد؛ در واقع همان قدر که احتمال ازدواج ناموفق بالا رفته، ضرورت تحقیق، دقت و شناخت هم بیشتر شده است. برای بررسی ابعاد و زوایای مختلف موضوع ازدواج و طلاق به سراغ «حجت‌الاسلام محمدکاظم نوری» کارشناس حوزه خانواده و جوانان رفتیم؛ در ادامه مشروح این گفت‌وگو تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است: به عنوان سؤال نخست؛ با توجه به اینکه برخی جوانان معتقدند شریک زندگیشان را خودشان باید انتخاب کنند و نسبت به راهنمایی‌های پدر، مادر و سایرین بی‌توجه هستند به نظر شما برای ازدواج موفق، خانواده‌ها چطور می‌توانند تاثیرگذار باشند؟ همانطور که گفته شد در مسئله بسیار مهم و ظریف ازدواج عده‌ای از جوانان به این باورند که بدون مشورت و راهنمایی دیگران می‌توانند شریک زندگی خود را بشناسند و شناخت کافی از طرف مقابل به دست بیاروند و معتقدند با توجه به تغییرات اجتماعی در گذر زمان نیازمند تجربه گذشتگان بالاخص والدین خود نیستند و یکی از عواملی که در بحث ازدواج بیشتر شکستها و ناکامیها را شامل می‌شود همین استبداد به رای و خود‌محوری و مشورت نکردن با اهل نظر در مسئله انتخاب همسر است. بنابراین جوانان باید به نقش مشورت و استفاده از تجربیات والدین در موفقیت خود در مراحل مختلف زندگی آگاهی یافته و بدانند که بدون استفاده از تجارب و نظرات سازنده دیگران، پیمودن مسیر زندگی بسیار دشوار می‌شود؛ مشورت کردن در دین جایگاه بسیار والایی دارد تا جایی که خداوند در سوره شوری در وصف بندگان شایسته خود می‌فرماید: بندگان شایسته کارشان با شور و مشورت است و امیر‌المومنین(ع) خردمند را از مشورت دیگران بی‌نیاز نمی‌دانند؛ عُقلا هم استفاده از نظرات و تجربیات دیگران برای انجام صحیح و درست کارها را امری ضروری و پرفایده می‌دانند و قائلند کسی که بیشتر مشورت کند، کمتر دچار اشتباه می‌شود. در گذشته مشکلات در زمینه تشکیل خانواده و ازدواج کمتر دیده می‌شد اما امروزه این چنین نیست؛ به نظر شما چه عواملی دخیل هستند؟ امروزه مبنای بیشتر ازدواجها عوض شده است و جوانان مسیر صحیح را برای ازدواج نمی‌پیمایند قبلاً خانواده‌ها ابتدا فردی مناسب و هم‌کفو از خانواده‌ای هم‌شأن را برای فرزندانشان پیدا می‌کردند و پس از تحقیقات لازم، فرزندان همدیگر را می‌دیدند و نسبت به هم شناخت پیدا می‌کردند اما امروزه ابتدا طرفین نسبت به همدیگر شناخت پیدا می‌کنند که اکثر این قبیل شناختها از راههای ناصحیح و نامطلوب است. در دوستیهای خیابانی و ارتباطات مجازی به ظواهر فرد بیشتر توجه می‌شود و به واقعیات زندگی توجهی ندارند البته ظاهر مناسب خوب است و امتیاز به حساب می‌آید اما شرط کافی نیست؛ همین علل باعث شد که شاهد افزایش مشکلات زناشویی و بالاخص طلاق در شهرهای بزرگ باشیم، مثلاً در تهران طلاق رشد چشمگیری دارد و حدود 30 درصد است. باتوجه به اینکه شما به افزایش 30 درصدی طلاق در تهران اشاره کردید، به نظر شما چرا بیشتر طلاقها در سالهای ابتدایی زندگی اتفاق می‌افتند؟ همانطور که در جامعه می‌بینیم و آمارها نشان می‌دهد، بالای 60 درصد طلاقها در سه سال نخست ازدواج اتفاق می‌افتد زیرا حرارتها و اشتیاقها در طول این مدت فروکش می‌کند و در نهایت زوجین به این نتیجه می‌رسند که همسرم ویژگیهای فرد دلخواه مرا دارا نیست؛ در روایات ما هم بیان شد که اگر زوجین فقط به خاطر ظواهر و مادیات ازدواج کنند و امور دنیوی و اخلاقیات را در نظر نداشته باشند، زندگی آنها پایدار نخواهد بود زیرا آنچه که باعث محبت و مودت بین زوجین می‌شود، رفتار و گفتار مناسب است نه فقط ظواهر و امور مادی. هر چه انسان بیشتر به امور ظاهری توجه کند، استحکام خانواده و زندگی کمتر می‌شود به عنوان مثال طبق آمار در شمال تهران که توجه به مادیات بیشتر است از هر 11 ازدواج، پنچ مورد به طلاق منتهی می‌شود؛ متأسفانه نگاهی در جامعه ایجاد شده که مادیات و پول را موجب سعادت می‌دانند در حالیکه اینگونه نیست و پول ضامن آرامش و سعادت نیست؛ در حال حاضر مشکلات اجتماعی را در این زمینه می‌بینیم و راه درمان و علاج که بازگشت به سبک زندگی اسلامی است و مورد تأکید مقام معظم رهبری را می‌دانیم اما متأسفانه اراده جمعی برای درمان آن وجود ندارد. در صحبتهایتان به این نکته اشاره کردید که اراده جمعی برای درمان مشکلات اجتماعی وجود ندارد؛ به نظر شما اراده جمعی به چه نحوی باید ایجاد شود؟ همانطور که گفته شد برای درمان معضلات اجتماعی نیازمند اراده جمعی هستیم یعنی همگان باید بسیج شوند تا این مشکلات را ریشه‌کن کنند؛ هم اشخاص باید کمک کنند و هم دولت و صدا و سیما البته تأثیرگذاری سازمانی همچون صدا و سیما بر مخاطب و تغییر بر سبک زندگی افراد بسیار زیاد است. امروزه متأسفانه شاهد برنامه‌هایی در صدا و سیما هستیم که در تضاد با فرهنگ اسلامی است و آنچه که در سریالها و فیلمها نشان داده می‌شود با معیارهای اصیل دینی تفاوت دارد مثلاً در تبلیغات فراوانی جایزه‌های چند صد میلیونی قرار می‌دهند که این امر باعث می‌شود جوان به دنبال مسئولیتهای اجتماعی خود نرود و ثروتهای بادآورده را بر کار ترجیح دهد یا در برخی سریالها به نحوی القا می‌شود که جوان، خواهان زندگی مرفه و بدون تلاش باشد و این امر باعث عدم احساس مسئولیت در امور زندگی و خانواده می‌شود. آیا شما سایر برنامه‌های صدا و سیما از قبیل مسابقاتی که به نمایش می‌گذارد را می‌پسندید؟ برخی از برنامه‌های صدا و سیما موجب شده که قبح ارتباط بین زن و مرد نامحرم شکسته شود؛ به عنوان مثال نخستین مسابقه‌ای که حدود 20 سال گذشته توسط رسانه ملی نشان داده شد، به نحوی بود که شرکت‌کنندگان در مسابقه با یکدیگر نسبت فامیلی داشتند یا زن و شوهر بودند حتی مجریان مسابقه هم زن و شوهر بودند و مسابقه خیلی سنگین و با حفظ چارچوبها برگزار شده بود اما مسابقاتی که امروزه برگزار می‌شود را نگاه کنید؛ این سنت‌شکنیها را صدا و سیما انجام داده است. امروزه بسیاری از هنرمندان ما که از قشر فرهنگی هستند، متدین نیستند؛ در گذشته مهمانیها در خانواده‌های مذهبی و متدین این چنین بود که مردها در یک اتاق و زنان در اتاقی دیگر و به صورت مجزا می‌نشستند اما صدا و سیما این رفتار را تغییر داد و در اولین برنامه‌ها، خانمها چادر بر تن داشتند سپس مانتوی بلند که به مرور زمان عادی شد؛ به نظر بنده، صدا و سیما هنوز نتوانسته تبدیل به یک دانشگاه ملی شود. به هر حال آنقدر مسیر را اشتباه رفته‌ایم که چند سالی است که مقام معظم رهبری سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی را مطرح می‌کنند یعنی بازگشت به زندگی اسلامی باید داشته باشیم و ایشان به همین دلیل گفتند که سبک زندگیمان تغییر کرده و از سبک زندگی اسلامی فاصله گرفتیم و غیر اسلامی شده است؛ در ازدواجها، دورهمیها و خیلی از برنامه‌هایمان، سبک زندگیمان را عوض کرده‌ایم. به نظر شما چه عناصری بر تغییر سبک زندگی بیشترین تأثیر را داشته است؟ پیشرفت نظام، ارتباطات و تأثیرگذاری آن که جهان را به صورت یک دهکده در آورد از یک طرف و عدم دانش لازم و آموزشهای کافی برای برخورد با فرهنگهای نادرست و آسیبهای آن از طرف دیگر باعث شد برخی به سمت ماهواره گرایش پیدا کنند که البته با تبلیغ صحیح و دانش‌افزایی رسانه‌ها می‌توانیم جلوی این گرایشهای ناصحیح را بگیریم. امروزه اکثر شبکه‌های فارسی‌زبان ماهواره، برای مقابله و مبارزه با فرهنگ و تفکر شیعه مشغول به تولید برنامه هستند و بیشتر آنها برای رسیدن به هدف خود، خانواده را مورد هدف قرار داده‌اند؛ غرب، بهترین راه‌حل برای تغییر تفکر و ساختار اندیشه اسلامی را بی‌تفاوت کردن مردم نسبت به مسائل پیرامون می‌داند؛ حتی نسبت به مسائل خانواده، تلاش گسترده‌ای در این زمینه انجام داده‌اند لذا امروزه شاهدیم که نسبت به دهه‌های گذشته از میزان حساسیتهای برخواسته از غیرت دینی و ملی به خانواده کاسته شده است. آیا می‌توان از تاثیرات منفی فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی بر خانواده غفلت کرد؟ بین محتوای ماهواره و فضای مجازی تفاوت چندانی وجود ندارد؛ امروزه همه مسائل در گوشیها نمایش داده می‌شود که ما قبلاً در تلویزیون یا ماهواره داشتیم و اینکه رهبر می‌گویند اگر من رهبر نبودم، مدیر فضای مجازی می‌شدم، اهمیت فضای مجازی را نشان می‌دهد؛ برای اینکه مردم نسبت به معایب و مشکلات فضای مجازی آگاه شوند باید فرهنگسازی صورت گیرد؛ پدر و مادر نسبت به فرزند، مدرسه نسبت به دانش‌آموز و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به مردم و حوزه‌های علمیه وظیفه دارند تا در این راستا قدم بردارند و اینکه بگویند به ما ارتباطی ندارد، غلط است. امروزه چرا پدر و مادر باید برای فرزند 12، 13 ساله خود گوشی تهیه کنند تا خودشان آنها را به دام شبکه‌های مجازی بیندازند؛ برای اینکه مسئولیتشان را نسبت به فرزندان کمتر کنند و سرگرم مسائل شخصی خود شوند؛ مشکلات و تغییر سبک زندگی باعث شد که پدر و مادر نسبت به فرزندانشان بی‌مسئولیت و بی‌تفاوت باشند و آنها را رها کنند؛ چرا پدر و مادر نسبت به خورارک فرزندشان بیشتر از روح و روان وی اهتمام می‌ورزند. مسئولیت‌پذیری در خانواده و جامعه کم شده است؛ هر وقت در زمینه‌ای به موفقیت می‌رسیم، همه ارگانها خود را دخیل می‌دانند اما زمانی که اشتباهی می‌کنیم، هیچکس حاضر نیست قبول کند و ما باید این مسئولیت‌پذیری را نسبت به جامعه برگردانیم و یکی از علتهایی که جوان ما نمی‌خواهد ازدواج کند به دلیل عدم قبول مسئولیت است.
منبع: تسنیم

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها