لولایی: آنقد محکم پشت گردن یوسف تیموری می زدم که دستم درد می گرفت!
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز از روابط عمومی برنامه خوشا شیراز، برنامه این هفته با حضور حمید لولایی بازیگر سینما و تلویزیون و امیررضا دوران فرزند شهید عباس دوران در سالگرد شهادت این شهید بزرگوار با اجرای محسن آزادی، تهیهکنندگی شهریار باقرینژاد و کارگردانی فرزاد کشاورز پخش شد. خوشا شیراز جمعه هر هفته ساعت 10 صبح به طور زنده از شبکه فارس پخش میشود.
حمید لولایی با بیان اینکه این مردم هستند که به ما محبوبیت و شهرت میدهند از مردم تشکر کرد و اظهار داشت: من قبلا مدیر سینما بودم و کار طنز را از ساعت خوش شروع کردم که از سری اول این سریال زیاد استقبال نشد ولی مردم سری دوم سریال ساعت خوش را خیلی دوست داشتند.
وی با بیان اینکه اغلب مردم مرا از نقش خشایار در سریال زیر آسمان شهر میشناسند، گفت: من برای بازی در نقش خشایار زیر آسمان شهر از مرحوم پدربزرگم الگو گرفتم و با وجودی که بعد از زیر آسمان شهر سریالهای طنز زیادی بازی کردم ولی مردم هنوز که هنوز هست مرا با خشایار سریال زیر آسمان شهر میشناسند.
این بازیگر طنز تلویزیون درباره نقشش در سریال زیر آسمان شهر افزود: در سریال زیر آسمان شهر پشت گردن یوسف تیموری به اندازهای محکم میزدم که دست خودم به شدت درد میگرفت و بعد از ضبط میرفتم ژل ضد درد به دستم میزدم.
وی بیان کرد: مهران غفوریان پیشنهاد سری جدید سریال زیر آسمان شهر را داده و یوسف تیموری هم برای بازی در این سریال دعوت شده و تا سه ماه دیگر پیش تولید این سریال شروع میشود.
امیررضا دوران، فرزند شهید دوران در این برنامه اظهار داشت: من وقتی که پدرم شهید شد هشت ماهه بودم و تمام تصورم از پدر از شنیدهها و گفتههایی است که از عمویم و همکاران پدرم شنیدم.
وی گفت: وقتی پسر شهید عباس دوران هستی خیلی باید حواست به خودت باشد چون داری نام یک قهرمان و یک اسطوره را بر دوش میکشی. هر جایی که نام شهید دوران میآید، به پدرم، به خودم و فامیلم مینازم و افتخار میکنم.
امیررضا دوران درباره سهمیه فرزندان شهید افزود: من از سهمیه شهدا برای دانشگاه و کار استفاده نکردم و مثل تمام افراد دیگر برای دانشگاه آزمون دادم و برای استخدام مصاحبه دادم تا پذیرفته شدم تمام سندهای کاری هم موجود است که استفادهای از سهمیه شهدا نکردم تا کارم پیش برود.
وی عنوان کرد: من هم مثل پدرم علاقه زیادی داشتم که خلبان شوم ولی به احترام مادرم خلبان نشدم چون مادرم دوست نداشت که همچون پدر مرا از دست بدهد. مادرم موافق خلبان شدن من نبود و من هم به آن سمت نرفتم.
دیدگاه تان را بنویسید