امر به معروف «حسینی» مدل طالبانی و وهابی نیست/ راز عاشورا به روایت آقا مجتبی تهرانی و سید حسن حسینی

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
امسال نیز به یاری حق پرونده روزانه ماه محرم خبرآنلاین، بر آن است تا دریچه هایی دیگر از این حماسه را به مخاطبان خود بنمایاند. پرونده روز نخست با چهار بخش پرسش از چهره ها، نکته تاریخی، نکته اخلاقی و نکته ادبی به محضر دوستداران امام حسین (که درود خدا بر او باد) تقدیم می شود.

پرسش: از حرکت و قیام امام حسین(ع) سه نوع برداشت و تحلیل می شود: برداشت سیاسی، برداشت انقلابی و برداشت اصلاحی، به نظر شما کدام یک از این برداشت ها درباره این واقعه صحیح تر است؟
ما به عنوان پیروان و شیعیان اهل بیت(ع) چگونه و از کدام برداشت نسبت به این حرکت باید الگو بگیریم؟
پاسخ: مطابق با اینکه هر شخصی چه وضعیتی دارد و در زمانه خود چه نشانه هایی می بیند می تواند از راه ایشان الگو بگیرد. اگر هدف انجام کار سیاسی است، باید راه سیاسی امام پیش گرفته شود والا آن حرکت سیاسی یقینا از مسیر درست منحرف می شود و به بیراهه می رود. اگر هدف انجام عمل اصلاحی و امر به معروف و نهی از منکر است اول باید امام حسین را شناخت و بعد امر به معروف کرد وگرنه دختر مردم کتک می خورد که چرا کمی از موهایش بیرون است! یا این که خلق خدا به دلیل کراوات و پیراهن آستین کوتاه آزار می بیند.
این اتفاق ها بعد از انقلاب افتاده است و دلیلش هم این است که متاسفانه اسلام و قرآن و پیامبر(ص) را درست نشناخته ایم.

یکی از مبهم ترین مسائل کربلا، تعداد یاران امام حسین(ع) است. چرا که بسیاری از آمارها حدسی و احتمالی است و زمان و مکان آمارها به دلیل نوسان نیروها مختلف است. گاه تعداد یاران، به شهدا اطلاق می شود و در تاریخ کربلا روشن است که برخی زنده ماندند مانند: عقبة بن سمعان و حسن مثنی، و برخی بعد از کربلا شهید شدند.
جز این شهدای پیش از کربلا را برخی جز آمار حساب کرده اند و برخی یاران امام تنها شهیدان و یاران روز عاشورا دانسته اند. چند تن از شهدای نهضت عاشورا نیز پیش از واقعه بودند که شاخص ترین آنها مسلم بن عقیل، هانی بن عروة و عبدالله بن یقطر هستند.
در گزارش مسعودی آمده است: «هنگامی که حسین(ع) به قادسیه رسید، حر بن یزید تمیمی با او برخورد کرد ... و حسین در میان پانصد سوار و یکصد پیاده از خاندان و همراهانش به سوی کربلا روانه شد.» که به دلیل فقدان سند این قول مورد تردید است.
عمار دهنی در گزارش خود همراهان امام در قادسیه را 45 سوار و 100 پیاده ذکر کرده است. سید مهدی شمس الدین در کتاب «انصار الحسین» به جمع آوری و تحلیل گزارش های مختلف درباره یاران امام پرداخته است. وی در جمع بندی پایانی ذکر می کند که مجموعه یاران چه از اعراب چه از موالی، حدود 100 مرد بوده اند و شاید بنا بر قرائنی بتوان گفت که کمی افزون تر از یک صد تن بوده اند که در کربلا شهادت را پذیرفتند.
شهیدی از دیار دیلمان ایران
اسلم (سلیمان) بن عمرو ترکی، از نژاد ترک و اهل دیلم منطقه ای از شمال ایران (حدود قزوین تا گیلان) بوده است. او از مدینه همراه کاروان امام حسین(ع) شد. قاری قرآن، شاعر و کاتب امام حسین بود و به ادبیات عرب، فارسی و ترکی آشنایی داشت.
شاعر بود و نویسنده و امام هماره او را می طلبید تا نامه ها را بنویسد و خط خوش و زیبایش و ذوق جوشان و سرشارش نامه های تاثیرگذار و ژرف رقم زند. امام دوستش می داشت. گاه به مهر و نوازش شانه اش را می فشرد و می گفت: ای اسلم، به یاد سلمانمان می اندازی، تو نیز از ولایت سلمانی و مثل سلمان دوستدار اهل بیت.
در منابع مهم تاریخی مانند: مناقب، لسان العرب، اعیان الشیعه و ناسخ التواریخ به نام اسلم اشاره شده است. 45 ساله بود که در نبرد تن به تن و شجاعانه با دشمنان امام در کربلا به شهادت رسید.


حماسه ها مکرر می شوند اما دست گزند تکرار از دامن پرشکوهشان کوتاه است. دم و بازدم که مایه ادامه حیات انسان است، مکرر است لیکن تکراری نیست. هیچ دمی نمی تواند جایگزین دم پیشین باشد و هیچ بازدمی، حیات بشر را از بازدم آتی بی نیاز نمی سازد.
حماسه، دم و بازدم تاریخ بشری است. بی حماسه، تاریخ می میرد و حماسه کربلا دم و بازدم عمیقی است که نوباوه اسلام را از گزند اختناق، مصون داشت و یاد کرد این حماسه در هر روز و هر سال، ادامه نفس عمیقی است که تعلق به سینه های آینه وار پیروان حق و حقیقت دارد. دوستی حق، مرز نمی شناسد، زیرا حق از شناسنامه و اوراق هویت، بی نیاز است.
رنگ و نژاد و جنسیت و برنایی و سال خوردگی، دخالتی در گزینش حق و تعلق خاطر به حق مطلق ندارد. حق در همه تاریخ و در هر کجای روشن و تاریک هستی، دوستداران خود را داشته است و دشمنان خود را نیز!
کربلا تبلور کردار حق طلبانه امت راستین پیامبر(ص) است. کربلا یک فاجعه نیست، یک واقعه برجسته و یک خیزش اوج گیرنده در حافظه انسان و انسانیت است. اوج این قله را هر چه از آن دورتر شوی، بهتر می توانی نگریست و رمز جاودانگی کربلا در همین نکته نهفته است. هز چه از کربلا دورتر شوی، عظمت و شورانگیزی محتوای جهان شمول آن را نیکوتر و سزاوارتر درک توانی کرد!
کربلا کهنه نمی شود! زیرا بدیع ترین و ماندگارترین شیوه سلوک الی الله را نه در سخن صرف، بلکه در عرصه عمل، جامه تحقق و عینیت پوشانده است.
دیدگاه تان را بنویسید