گپی با فاطمه گودرزی از «رعنا» تا «جاده چالوس»
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، سالهای پایانی دهه 60 و آغازین 70 دوران طلاییاش بود؛ «رعنا»ی میرباقری، «آپارتمان» جنجالی اصغر هاشمی، «خانه خلوت» مهدی صباغزاده، «میخواهم زنده بمانم» مرحوم ایرج قادری و «غزال» مجتبی راعی که برای این آخری سیمرغ بلورین جشنواره چهاردهم فیلم فجر را از آن خود کرد. دو بار دیگر نیز نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول (۱۳۷۷) و نقش مکمل زن (۱۳۷۰) در جشنواره فیلم فجر شد که البته این بار سیمرغها با او سر یاری نداشتند. فاطمه گودرزی زاده تهران به سال ۱۳۴۲ است اما اصالتا بروجردی. همسرش عبدالرضا گنجی، کارگردان سینماست. وی مدرک دیپلم اقتصاد دارد اما دوره دو ساله تئاتر را در اداره بازیگری گذرانده است. نخستین بازی او در تلویزیون به سال ۱۳۶۷ با سریال «گالشهای مادربزرگ» بازمیگردد و آخرینش «جاده چالوس» که این روزها از شبکه تهران در حال پخش است. گودرزی پس از کوچ اجباریاش از هنر هفتم، بهزعم خودش، بر اثر غالب شدن نقشهای جوانپسند و شکلگیری مثلثهای عشقی در ساختار عمومی فیلمهایی که در سینما ساخته میشدند سالهاست در مجموعههای تلویزیونی حضوری فعال و پررنگ دارد. این بازیگر باسابقه البته
گلایه دارد از نقشهای تکراری و محدودی که این روزها برای بازیگران هم سن و سال او نوشته میشود. نقشتان در جاده چالوس چقدر با دیگر شخصیتهایی که تا امروز در تلویزیون بازی کردهاید، متفاوت است؟ اینکه چقدر متفاوت است را مردم باید قضاوت کنند، اما حتما تفاوتهایی دارد. پس از بررسی ویژگیهای فیلمنامه، کارگردان و عوامل تولید احساس کردم میتوانم در این سریال حضور موثری داشته باشم. شخصیت محبوبه چقدر برایتان ملموس و باورپذیر بود؟ به هر حال خیلی از خانوادهها ورشکست میشوند و مردهایشان سکته کرده و حتی جانشان را از دست میدهند. محبوبه زنی است که در کنار مردی ایستاده که سخت از نظر اقتصادی تحت فشار است و میکوشد به شوهرش کمک کند تا این بحران را از سر بگذراند. نگران نیستید که نقش زن خانهدار، مهربان و نگران شوهر و فرزند در تلویزیون برایتان کلیشه شود؟ این نگرانی را در وهله اول تلویزیون باید داشته باشد نه من. من شغلم بازیگری است و نمیتوانم ده سال در خانه بیکار بنشینم تا مبادا کلیشه شوم. ما بانوان متخصصی در زمینههای مختلف داریم که زندگیشان بسیار جالب است و میتواند دستمایه ساختن یک فیلم یا سریال قرار بگیرد.
همان کاری که در همه دنیا دارند انجام میدهند. من فمینیست نیستم، اما احساس میکنم جامعه مردسالار ما چنین فرصتهایی را از خانمها میگیرد. تعجب میکنم فیلمنامه نویسان تلویزیون چرا به زندگی این بانوان توجه نمیکنند؟! اگر نویسنده بودم نقشهای متفاوتی را برای خودم مینوشتم. تلویزیون باید در برخی سیاستهایش بازنگری کند. مردم میبینند که در اطرافشان چه میگذرد. چرا زنهای خانهدار در تلویزیون همه باید شبیه هم باشند؟ چه ایرادی دارد زنی را به نمایش بگذاریم که مشکلات خاص خودش را دارد و در عین حال خانوادهاش هم برایش مهم است؟ در تواناییهای شما تردیدی نیست. اما مرحوم حمیده خیرآبادی را به یاد بیاورید که در نقش یک مادر مهربان و دلسوز کلیشه شده بود. حیف نیست که شما هم در یک نقش تکرار شوید؟ بله، قاعدتا نباید این اتفاق بیفتد. فقط بحث من نیست، این اتفاق برای همه بازیگران زن همسن و سالم میافتد. ببینید در دنیا به خانمهای میانسال نقشهای متفاوتی پیشنهاد میشود. مریل استریپ با وجود میانسالی نقشهای متنوعی بازی میکند. مگر قرار است تا کی سریالها بر مدار جوانان بچرخد؟ بیشتر بار جامعه ما بر دوش میانسالان است. در نمونههای
خارجی، زوجهای میانسال نقش اصلی را دارند و جوانان و نوجوانان به نوعی مکمل آنها هستند. متاسفانه این مساله در ایران جا نیفتاده است. همه فکر میکنند اگر درباره جوانان فیلم بسازند مخاطب بیشتری خواهند داشت. این روزها که جاده چالوس در حال پخش است بازخوردی از مردم گرفتهاید؟ راستش هر جا میروم تعریف میشنوم و احساس میکنم مردم با سریال ارتباط برقرار کردهاند. از بازی خودم هم در مجموع راضی هستم، اما به نظرم میتوانست بهتر هم باشد. پیش از این سریال با بیژن امکانیان همبازی بودهاید؟ نه، البته ایشان تهیهکننده مجموعه «دردسر والدین» بودند که من در آن نقش داشتم. اما همبازی شدن با آقای امکانیان تجربه فوقالعادهای بود. قبل از فیلمبرداری سکانسها، در فضایی منطقی با هم صحبت میکردیم و به نظرات یکدیگر گوش میدادیم و آنچه را به توافق رسیده بودیم، به کارگردان منتقل میکردیم. تجربه همکاری با بازیگران جوانی مثل محسن افشانی و سیما خضرآبادی چطور بود؟ من همیشه از انرژی مثبت جوانان لذت میبرم. به عنوان یک بزرگتر گاهی به آنها تشر هم میزنم و انصافا احترامم را هم نگه میدارند. در عین حال که خیلی با آنها صمیمی هستم اما اگر
اشتباهی هم ببینم خیلی رک بهشان میگویم. اصولا نسل جدید بازیگران را چطور میبینید؟ به هر حال موقعیتها تغییر کرده است. سر بازیگران جوان خیلی شلوغ است، توجهشان به مسائلی غیر از کارشان هم هست. ما جور دیگری برای بازیگری تربیت شده بودیم. شما در مجموع بازیگر کم کاری هستید، بخصوص در سینما. دلایل این کم کاری چیست؟ بله، کمکار شدهام. سینما محیط آرامی برای کار کردن نبود. فیلمنامههایی را که پیشنهاد میشد دوست نداشتم یا نمیتوانستم ارتباط لازم را با فیلمساز برقرار کنم. البته فیلمهای خوبی هم به من پیشنهاد نمیشد. درنهایت ترجیح دادم به جای بازی در اثری سینمایی که دوستش نداشتم در یک تلهفیلم یا سریال قوی و تاثیرگذار تلویزیونی حضور پیدا کنم. شاید اواخر سالهای 60 و اوایل دهه 70 را بتوان دوران طلایی حرفهای شما دانست. گرگها، رعنا، خانه خلوت، غزال، میخواهم زنده بمانم و... شاهدی بر این ادعاست. اما بعد حضورتان چه در سینما و چه در تلویزیون کمرنگ شد. چرا؟ بازیگر سنش که تغییر میکند در پیشنهادهایش هم تغییراتی صورت میگیرد. حتی ممکن است بیشتر انتخاب شود تا انتخاب کند. من همیشه ترجیح دادهام نقشهای محوری و تاثیرگذار در
فیلمها داشته باشم و اصلا به شخصیتهای حاشیهای راضی نمیشوم. اعتقاد ندارم که بروم در یکی دو سکانس فیلمی بازی کنم تا دیده شوم. از آن گذشته مگر چند کارگردان داریم که بتوانند یک بازی کوتاه اما ماندگار از بازیگران بگیرند؟ ممکن است که بازیگر حتی شانس بیاورد و در یک کار خوب نقشآفرینی کند اما فیلم بعدیاش بد از آب دربیاید. همه چیز در دست بازیگر نیست. همه عوامل باید دست به دست هم بدهند تا یک کار موفق شود. در سالهایی که کم کار شدم سینما شد مثلث عشقی و جوان پسند. همه برای فروش فیلم دنبال ستاره بودند. سیاست تهیهکنندهها و کارگردانان تغییر کرد و فیلمسازان خوبی مثل تقوایی و بیضایی کنار گذاشته شدند. من هم ترجیح دادم به تلویزیون بروم. اتفاقا شخصیتهای بعضی از تلهفیلمها بسیار پخته و خوب بود. آن سالها بیکاری در سینما زیاد بود و تلهفیلمها کمک کردند تا همه مشغول کار شوند. بعضی از تلهفیلمها بسیار خوشساخت بودند از جمله «ماه منیر» که در آن بازی کردم و هنوز هم برایم خاطرهانگیز است. هم خودم راضی بودم و هم مردم. خوشحال میشوم که فیلمنامه خوب به من پیشنهاد شود اما اگر نشد باید بنشینم در خانه و بیکار بمانم؟ چقدر؟ یکی
دو سال؟ بازیگری شغل، حرفه، زندگی و عشق من است. دارم با این عشق زندگی میکنم. شش ماه که جلوی دوربین نروم دلم تنگ میشود. از لحاظ روحی هم که شده باید کار کنم. متاسفانه گاهی مجبور میشوم از بین کارهای ضعیف، آن را که بهتر و قابل تحملتر است، انتخاب کنم. شما سریالهای موفقی مانند رعنا و گرگها را با داوود میرباقری داشتید، اما این همکاری ادامه پیدا نکرد. چرا؟ باید از میرباقری بپرسید. ایشان از من دعوت نکردند. از تجربهتان درخانه خلوت با استاد انتظامی و مرحوم آهو خردمند هم بگویید. خانه خلوت دومین فیلم من بود. فیلمنامه و کل کار را بسیار دوست داشتم. در شروع کارم خیلی سختگیر بودم. فقط سالی یک فیلم بازی میکردم، در حالی که سیل فیلمنامهها به سویم سرازیر بود. خیلی سختگیری میکردم، باید قدمهای اولم را محکم برمیداشتم تا موقعیتم تثبیت شود. از نقشهای سخت خیلی لذت میبردم. در خانه خلوت از آقای انتظامی و مرحوم خردمند چیزهای زیادی یاد گرفتم. در سابقه کاری شما ساخت فیلم کوتاه هم دیده میشود. تمایل ندارید به صورت جدی وارد عرصه کارگردانی شوید؟ چرا، آن سالها که من فیلم کوتاه «دروغ» را ساختم بازیگر پرکاری بودم. خیلی سخت
بود که برای یکسال همه کارهایم را زمین بگذارم و دنبال فیلمسازی بروم. راستش خودم هم یک مقدار سستی میکردم و میگفتم من که دارم بازی میکنم و خوب هم بازی میکنم چرا دنبال کار دیگری بروم. ساخت آن فیلم کوتاه فقط برای امتحان و محک خودم بود. شاید الان وقتش رسیده باشد که بازیگریام را کمرنگ کنم و سراغ فیلمسازی بروم. شما نزدیک سه دهه فعالیت هنری داشتهاید. از مسیری که پیمودهاید راضی هستید؟ خدا باید راضی باشد (میخندد). چیزی که برایم مهم است رضایت خودم از شیوه بازیگریام و مردم از نقشهایم است. احساس میکنم مردم از کارم راضی هستند و معمولا هم اظهار لطف میکنند. اما در هر حال همه ما اشتباه میکنیم و من هم از این قاعده مستثنا نیستم. نقشی هست که خواستار ایفایش باشید اما تا امروز به شما پیشنهاد نشده است؟ مدتهاست دوست دارم نقش یک زن جنوب شهری را که از فرهنگ بالایی هم برخوردار نباشد، بازی کنم. مدتی پیش در فضای مجازی عکسی از شما با گریم یک پیرمرد منتشر شد. قرار بود این نقش را در فیلمی بازی کنید؟ نه، از اولش هم فقط یک تست گریم بود. نتیجه یک ساعت گریم روی صورتم همان تصویری شد که همه دیدند. اگر واقعا نقش یک پیرمرد به شما
پیشنهاد شود، خواهید پذیرفت؟ بله، البته. اتفاقا قبلا خانم آزیتا حاجیان چنین نقشی را در یک سریال بازی کرده و فکر نمیکنم مسئولان صدا و سیما حساسیتی روی این موضوع داشته باشند. در زمان انتشار این عکس شایعه شده بود که شما این شخصیت را به تلافی نقشآفرینی بازیگران مرد در نقش خانمهای پیر و میانسال بازی خواهید کرد؟ خوشحالم که اینگونه فکر کردهاند و اتفاقا بد هم نیست. حالا واقعا قصدتان تلافی و جبران بود؟ نه، اصلا چنین چیزی نبود. اصولا نظرتان درباره بازی مردان بازیگر در نقش خانمهای میانسال و سالمند چیست؟ اشکالی ندارد، اما باید دست خانمها هم در نقشآفرینی باز باشد. چه ایراد دارد هر بازیگر هر نقشی را که تواناییاش دارد بازی کند. به نظرم اتفاق خاصی نمیافتد و یک هنرنمایی هم هست. مردم دوست دارند بازیگران محبوبشان را در نقشهای متفاوت ببینند.
منبع: باشگاه خبرنگاران
دیدگاه تان را بنویسید