گزارش کامل سورپرایزی که نکونام خلق کرد؛ نوجوان افغان استقلالی و پیراهنی که با دنیا عوض نمیکند + عکس
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، در آخرین برنامه پخش شده نود گزارشی از مسابقات فوتسال کودکان کار پخش شد و گزارشگر به میان کودکان و نوجوانان رفت و از آرزوهایشان پرسید. یکی شان می خواست فرد مفیدی برای جامعه شود، کودکی آرزوی بازنشستگی داشت و دیگری از رویای بازی در بارسلونا می گفت. یکی از این نوجوانان اما آرزویش را با گلایه مطرح کرد. می گفت چندی پیش دیداری با کفاشیان در فدراسیون فوتبال داشتند و به آنها گفته بودند آرزوهایشان را روی پیراهنی بنویسند تا اگر معقول بود، برآورده شود. برآورده کردن آرزویش زیاد هم سخت نبود؛ می خواست نکونام را از نزدیک ببیند اما هرچه صبر کرد خبری از فدراسیون نشین ها نشد. به همت برخی از فعالان رسانه ای و غیررسانه ای و البته با کمک مسئولان باشگاه سایپا شرایطی فراهم شد تا این نوجوان افغان به این آرزوی نه چندان بزرگ برسد. چهارشنبه گذشته این نوجوان به بهانه اینکه قرار است در یک مسابقه فوتسال شرکت کند، به دفتر باشگاه سایپا برده شد و در حالی که منتظر بود همبازیانش از راه برسند، با نکونام مواجه شد که به استقبالش رفته بود. نوجوان افغان بهت زده به نکونام نگاه کرد و بعد از اینکه او را در آغوش کشید اشک از چشمانش جاری شد و اعلام کرد این لحظات را باور نمی کند. کمی که می گذرد مشغول صحبت می شوند. می گوید عاشق نکونام است و استقلال. می گوید ناراحت است که چرا نکونام در استقلال نیست و مدعی می شود با باخت های استقلال می کند. نکو می گوید استقلال باید به داشتن چنین هواداری افتخار کند. در افغانستان به دنیا آمده و در ایران بزرگ شده است. می گوید تیم ملی ایران را بیشتر دوست دارد البته حیف است که نکونام دیگر در تیم ملی نیست و کاپیتان سابق هم می گوید که وقتش است جوانترها جایش را بگیرند. نکونام برای اینکه اطلاعات فوتبالی اش را امتحان کند می پرسد بعد از او چه کسی کاپیتان ایران شده و او نیز سریع می گوید: آندو. یک حرف کنایه آمیز نیز مطرح می شود؛ اگر رحمتی بود او کاپیتان می شد! نکونام یک پیراهن شماره 6 تیم ملی به نوجوان افغان هدیه می دهد تا شب خوبش را تکمیل کند و دوباره وی را در آغوش می کشد و خداحافظی می کند. حالا نوجوان سورپرایز شده از رقم خوردن بزرگ ترین اتفاق زندگی اش می گوید و وقتی همانجا به شوخی به او پیشنهاد می شود که پیراهنش را بفروشد می گوید آن را با دنیا عوض نمی کند و حتی حاضر نیست با آن بازی کند. آروزی بعدی اش بازی کردن در لیگ ایران است، حتی لیگ دسته دوم. باید دید این آروزیش نیز برآورده می شود یا خیر.
دیدگاه تان را بنویسید