آسیبشناسایی شکست کشتیفرنگی در ریو
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز ، مردم از روی احساس و ناآگاهی به قوانین روز کشتی دنیا و بی خبری از آنچکه در حال رخ دادن است، تا توانستند دلخوش کردند به تیم ملی کشتی فرنگی و نگذاشتند منتقدین کوچکترین انتقادی به آنچه که به اشتباه داشت صورت میگرفت، داشته باشند. در واقع هر کس مشکلات را دید و خواست حرفی بزند یا تذکری دهد، غیر متخصصهای از همه جا بیخبر محکوم به کارشکنی کردنش و نگذاشتند با انتقادات سازنده خود یار و یاور کشتی فرنگی باشد و حاصلش هم شد حرکت اشتباه این رشته در مسیر نادرست و ناکامی ستارههای این ورزش با مربی خاص خود در المپیکی که میتوانست مکانی برای درخشش مهرههای شناخته شده این تیم باشد. این تیم پر ستاره امید اصلی کاروان ایران بود در ریو، اما دستانش از سه طلایی که در دور قبل کسب کرده بود کوتاه ماند. کشتی فرنگی ایران تبدیل به رشته پر ابهتی شده بود که هر کس میخواست در قالب انتقاد ضعفهایش را گوشزد کند به نوعی حکم متهم کردن خود را امضا میکرد، در حالی که اگر انتقاد نباشد، حاصل چیزی بهتر از این نخواهد بود. زمانی که چیزی جز چهچه و بهبه نباشد باید نگران بود و ترسید. نمیخواهیم تلاش فرنگیکاران را زیر سوال ببریم
-که کسب دو نشان برنز از آوردگاه بزرگ المکپیک خود بسیار ارزشمند است- بلکه دلمان میسوزد و افسوس میخوریم به خاطر تیمی که میتوانست باز بدرخشد؛ اما با هالهای که دور این تیم کشیدند که همهچیز تمام است و بینقص، مانع موفقیتش شدند. آنهایی که با حمایتهای بیدلیل و ندانسته خود، نگذاشتند محمد بنا احساس خطر کند و به هوای المپیک قبل راهی ریو شود، مقصر اصلی این ناکامی هستند. سوریان خسته روحی بود اکثر کارشناسان و خود مربیان تیم ملی از جمله محمد بنا خوب می دانستند وضعیت سوریان به چه شکل است. وقتی حمید سوریانی که عادت داشت به یک بار در سال وزن کم کردن و طلایی شدن، مدام به قربانگاه گزینشی المپیک فرستادند تا مدام وزن کم کند و کالبد خالی از جانش برسد به ایستگاه المپیک، باید به این میاندیشیدند که او اینبار خستهتر و سن و سالدارتر از هر زمان دیگری است و بیشتر باید روحش را آماده المپیک کنند نه جسمش را. نوروزی به باروهای اشتباه خود باخت امید نوروزی به خود و باورهای اشتباهش باخت که به حرف هیچ یک از کارشناسان گوش نکرد که با این روش مبارزه راه به جایی نخواهد برد و قوانین تغییر کرده و باید با اجرای فن به امتیاز برسد و تنها
با هل دادن و دلخوش کردن به یک بارانداز نمیتواند مدال طلای المپیک را تکرار کند، حتی با یک قرعه مناسب نتیجه را به حریف جوان و کم تجربه گرج خود واگذار کند. نوروزی بعد از المپیک لندن تقریبا به تمام همتایان خارجی و داخلی خود باخت! آیا اگر مهدی زیدوند در این وزن راهی ریو میشد نمیتوانست همین نتیجه نوروزی را تکرار کند که محمد بنا به این جوان با انگیزه -که در انتخابی سال گذشته نیز نوروزی را شکست داده بود- هیچ فرصت رودررویی مجددی با نوروزی را نداد. زیدوند تیر ماه در تورنمنت لهستان که سطحی در اندازههای جهانی داشت در حضور مدعیان طراز اول این وزن با اقتدار به قهرمانی رسیده بود؛ اما سرمربی تیم ملی نخواست این موفقیت را ببیند. عبدولی در خانه تمرین می کرد نه اردو سعید عبدولی نسبت به دیگر هم تیمیهایش کمتر در اردو بود و بیشتر در خانه تمرین کرد، به نحوی که بارها کادرفنی اعلام کرد اگر سعید به اردو نیاید به المپیک نخواهد رفت؛ اما چه خوب که سعید بیشتر برنامههای خود را دنبال کرد نه اردوی تیم ملی را -که حال به نظر می رسد زیاد مناسب المپیک نبوده- تا آمادهتر از هم تیمیهایش مبارزه کند و برنزی با ارزش را به دست آورد. سعید
میتوانست حتی به مدال نقره برسد؛ اما او با این نمایش در فینال به رومن ولاسوف روس میباخت حتی اگر آن شکست در دور نخست را در برابر مارک کادسن متحمل نمیشد، درست همانطور که نابغه روسها مادسن را به خوبی در دیدار نهایی مغلوب کرد. چرا اخلاقی را به طاهری ترجیح دادند اسماعیلنژاد، مربی تیم ملی کشتی فرنگی میگوید «در وزن ٨٥ کیلوگرم نظر بنا تا آخرین روزها روی رامین طاهری بود اما در نهایت اخلاقی انتخاب شد و در المپیک شرکت کرد.» اخلاقی تا باخت از کشتی خداحافظی کرد، در واقع المپیک آخرین میدان تمام اعضای این تیم بود و بعید به نظر میرسد باز این افراد را در میدان مسابقه ببینیم، مگر اینکه در کشتی خداحافظی. فرنگیکاران ایران سالهای آخر خود را پشت سر میگذارند و خستهتر و سن و سالتر از رقبای خود بودند و دیدیم که تمرینات هم طوری نبوده که این امکان را به آنها بده تا آخرین نفس خود با رقبا مبارزه کنند. حال بماند که سهلانگاریهای کوچ اگر نبود شاید نتیجه فرنگیکاران امروز این نبود. سعید عبدولی و حبیبالله اخلاقی هر دو به یک شکل باختند و این وظیفه مربیان بود تا از تکرار این موضوع جلوگیری کنند. در کشتی اخلاقی؛ اما مربیانی که
کنار تشک بودند حتی وقتی چاکوتادزه روسیه پایش از تشک خارج شد متوجه نشده یا ترجیح دادند اعتراض نکنند به داور تا اخلاقی به آن شکل بازنده شود، در حالی که شاید آن اعتراض به موقع میتوانست سرنوشت مسابقه را تغییر دهد. طاهری قابلیتهای فنی بیشتری از اخلاقی جنگنده داشت؛ اما محمد بنا ترجیح داد که اخلاقی را به المپیک ببرد، در صورتی که می توانست به میدان دادن به طاهری امروز شرایط متفاوتی را در این وزن تجربه کند. رضایی برنزی شد؛ اما... قاسم رضایی با آن قرعه خوب میتوانست راحت به فینال برسد، اما اسیر قدرت بدنی بالای حریف شد. رضایی با اینکه در هیچ تورنمنتی به میدان نرفته بود تا به خوبی آماده حضور در المپیک شود به مهدی علیاری ترجیح داده شد تا بلکه با تکیه بر قدرت بدنی بالای خود و اجرای فن بارانداز در خاک، به فینال و مبارزه با الکسانیان ارمنی برسد؛ اما همانطور که دیدیم نتوانست بارانداز خود را روی لوگو کابررا اجرا کند و مغلوب این کوبایی شد و این در حالی است که مهدی علیاری چندی پیش که در تورنمنت لهستان همچون زیدوند به قهرمانی رسید این موفقیت را با غلبه بر بالاژ کیس قهرمان جهان از مجارستان کسب کرد و همین کوبایی در آن مسابقات
در جایگاه سوم قرار گرفت. هرچند رضایی در ادامه به مدال برنز رسید تا اولین فرنگی کار ایران باشد که در المپیک ها به دو مدال می رسد؛ اما این آن نتیجه ای نبود که از قهرمان دور قبل المپیک انتظار می رفت و همه انتظار مبارزه او در فینال با الکسانیان ارمنی را می کشیدند. عملکرد منجزی بهتر از باباجان زاده می توانست باشد قرار بود بشیر باباجانزاده همچون گذشته تنها به رضا کایالپ ترک یا میهاین لوپز کوبایی ببازد و برسد به نخستین مدال سنگین وزن کشتی فرنگی ایران در المپیکها و اصلا برای همین به امیر قاسمی منجزی -که در یک سال گذشته کارنامه عالی داشت و سهمیه این وزن را هم کسب کرد- ترجیح داده شد؛ اما بشیر هم که از کشتی دور شده بود و با اصرار بنا بازگشت، خیلی راحت به ادوارد پوپ آلمانی باخت تا از گردونه رقابتها کنار برود. شکی نیست که قاسمی منجزی با آن خود باوری و روحیه بالا خیلی بهتر از باباجانزاده میتوانست عمل کند. باباجان زاده قبل از اعزام به ریو در گفت و گو با نگارنده اعلام کرده بود که آماده آماده است و بی برو برگرد در المپیک به مدال خواهد رسید. بی توجهی به تغییر قوانین و ادعای بنا این تیم هیچ نشانی از تیم المپیک لندن
نداشت و این را نهتنها در ایرادات بالا بلکه باید در تغییر قوانین هم جستوجو کرد. تغییراتی که هشدارش چند سالی است داده میشود؛ اما محمد بنا و دستیارانش توجه لازم و کافی را به آن نداشتند و نخواستند آنطور که باید و شاید با تغییرات تغییر کنند و حاصلش هم شد این نتیجه به دور از انتظار. این تیم نه روح داشت و نه جسم، آنوقت محمد بنا چطور ادعا میکند که اگر در کنار الهه احمدی بود این تیرانداز طلا میگرفت! محمد بنا از شورای فنی اختیار تام خواسته بود. اعضای شورای فنی هم در تمام امور به او اختیار تام دادند و اعلام کردند هر نتیجهای در ریو رقم بخورد از پیروزی تا شکست مسوولش خود بناست و او هم قبول کرده بود و حالا باید پاسخگو باشد. فرنگیکاران ایران به رقبایی باختند که جای بچههای آنها بودند! حالا باید دید بعد از این ناکامی بنا می ماند و اگر ماند در کار و روش خود تغییر ایجاد کرده و به انتخابی احترام می گذارد یا ترجیح می دهد از کشتی برود؟
منبع: کاپ
دیدگاه تان را بنویسید