به بهانهی ایران و جام جهانی؛ منتظر معجزه نباشید!
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
تیم ملی ایران در جام جهانی با تیم های قدرتمندی مثل اسپانیا، پرتغال و مراکش هم گروه شده که این مسئله امیدها را برای صعود کمرنگ می کند.
به گزارش نامه نیوز، حسین قدوسی از روزنامه نگاران ورزشی یادداشتی در این خصوص به رشته تحریر در آورده که در ادامه می خوانید:
۱-با توجه به همگروهی ایران با قهرمان جهان و تیمهای نخست دو قاره اروپا و آفریقا، این نگرانی وجود دارد که تیم ملی مقابل رقبایش در گروه مرگ متحمل باختهای پرگل شود. این در حالی است که ایران در ادوار قبلی جام جهانی بیش از ۳ برابر گلهای زدهاش گل خورده و حالا منطقی این است که از یک سو انتظارات را همچون جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان انتظار صعود حتمی در رقابت با مکزیک و پرتغال را نداشته باشیم و روی تیم فشار روانی و روحی کاذب ایجاد نکنیم و از سویی دیگر با تجربه اقتدار تیم ملی در تقابل با نیجریه و آرژانتین و تبحر کارلوس کیروش در تاکتیک دفاع-ضدحمله و تهییج شاگردانش و عزم جزم ملی پوشان به این تیم امیدوار باشیم و بدانیم به همان اندازه که خیلی از ما نگرانیم، سرمربیان اسپانیا، پرتغال و مراکش هم مدام از ماهها شکستناپذیر بودن تیم کیروش در آسیا و رکورد جهانی بیشترین کلین شیت و کمترین گل خوردهاش در مقدماتی جام جهانی یاد میکنند.
۲_۱۲ بازی، ۷ گل زده و ۲۲ گل خورده. این آمار نشان میدهد تقریبا در هر ۲ بازی یک گل زدهایم، اما نزدیک به ۲ گل هم خوردهایم. این یعنی مایی که قبل از قرعه کشی جام جهانی سودای صعود به مرحله بعدی جام جهانی برای اولین بار را داشته، در ادوار گذشته که قرعههای متوسط داشتهایم نیز در فاز حمله و گلزنی کم توان بودهایم و در فاز دفاع و گل نخوردن ضعیف. حال آیا میتوان این انتظار ۴۰ ساله برای صعود به یک هشتم نهایی جام جهانی را بر سر تیمی که در گروه مرگ با اسپانیا قهرمان جهان، پرتغال قهرمان اروپا و مراکش قهرمان جام آفریقا همگروه شده آوار کرد و یا از آن سوی بام افتاد و نگران گلباران شدن مقابل این تیمهای پرتوان و پرستاره شد؟
۳_در آستانه جام جهانی حال که عدهای بیمناک و طیفی امیدوار هستند، مساله این است؛ برای تیم ملی چه کردهایم و چه انتظار داریم؟ تا اینجا ی کار جز لغو بازی با لیبی، بازی با تیم پرماجرای منتخب یا ملی سیرالئون، لغو بازی با سوریه و بازی با ازبکستان بدون برخی لژیونرها و البته امیدوار بودن به برگزاری یک اردوی مفید در استانبول و بازی تدارکاتی با ترکیه و یونان و جدالی دوستانه با لیتوانی در کازان و پشت درهای بسته چه بازی فوق العاده و یا سازماندهی ویژه ای داشته ایم؟ مثل عربستان با بلژیک، آلمان و ایتالیا بازی کردهایم یا مانند کره و ژاپن با لهستان و برزیل روبرو شدیم و یا همچون اسپانیا با آرژانتین و آلمان، مثل پرتغال با هلند و سوئیس و ایضا مراکش - که بعد از قهرمانی در جام آفریقا با ساحل عاج و صربستان بازی کرده - خود را محک زده آیم ؟ یادمان باشد ما در جام جهانی همانی را برداشت خواهیم کرد که کاشتهایم.
۴-در فاصله ۲۷ روز مانده تا جام جهانی، اینجا، در ایران چه میگذرد؟ جو و اتمسفر حاکم بر رسانهها و مردم تا چه حد ملی و فوتبالی و حماسی است که انتظار حماسه نیز داشته باشیم؟ بی تعارف تاکنون رسانه ملی و دیگر رسانهها که در گذشته نقش یاردوزادهم را ایفا میکردند برای افزایش توان روحی ملی پوشان و ایجاد فضایی ملی-فوتبالی در جامعه و نزدیک کردن مردم به تیم ملی و کلا به صدا درآوردن آژیر جام جهانی بمنظور برقراری ارتباطی هدفمند و روحیه بخش بین تیم ملی و مردم کاری هم کردهاند یا اینکه گاها با نقدهایی تخریبی و حاشیهپردازیها دردسرساز و مشکل آفرین هم شدهاند؟ مربیان لیگ، باشگاهها و کارشناسان و ستارهها چطور؟ آیا نیاز به برشمردن مصاحبه ها و موضعگیریهای علیه کیروش و فدراسیون، حاشیه سازی علیه برخی ملیپوشان و سازهای مخالفی که کوک شده هست یا اینکه فردا روزی حافظه ذهنیمان حاشیهسازی و بد خواهی دیروز را به خاطر میآورد؟ سوال دیگر در هجمه سوالها اینکه ما رسانههای آنلاین و مکتوب فارغ آزمون و بد بودن یا علایق و سلایق خود درباره تاج و کیروش و شرکا بخاطر سربلندی ایران و ایرانی گامی برای ایجاد فضایی پر از نشاط و هیجان و دل
بستگی مردمی و ملی به تیم ملی ایران برداشتهایم یا اینکه ما نیز در زمره آتش بیارهای معرکه بودهایم؟ در این آشفته بازار دلار و گرانی و دیگر تنش ها و دغدغهها، بهتر است بیتعارف فعلا انتظاری از برخی مسئولان نداشته و بدانیم که هنوز نمیدانیم فوتبال را هم در سیاست، هم صنعت و هم اقتصاد اثرگذار میدانند و هم یک افسونگر در جامعه.
... و اینگونه است که فوتبال ایران در آستانه جام جهانی هنوز به قلبها نفوذ نکرده که هیچ بلکه در گرداب تنشها و حاشیه ها، لغو برنامههای آمادهسازی، برخی جوسازی و احتمالا ثانیه شماری برخی ها برای بد باختن گرفتار شده و هنوز مانده تا تیم ملی همچون ملبورن استرالیا و ژرلاند فرانسه به خانههای مردم و بعد خیابانها و کوچه پس کوچهها برود. هنوز مانده تا همچون دهه هفتاد و حتی همین جام جهانی قبلی پیر و جوان در فضای فوتبال ملی تب کنند و نذر و نیاز برای بردی حماسی و ثانیه شماری برای جشن خیابانی ولو با باختی آبرومندانه و به ناحق. حقیقت تلخ این است فعلا در ایران انگار تیمی قرار نیست به جام جهانی برود و گویی از دسته ای از مسئولان بی تفاوت و بی برنامه گرفته تا برخی رسانهها، شاید گروهی از جریانهای غیر ورزشی و تعدادی البته اندک از عوامل برنامههای رسانه ملی و طیفی از فوتبال و ورزشیها منتظرند تا تیمی که به امان خدا رهایش کردهایم ببازد و کیسه گل شود تا شروع کنند به بریدن و دوختن و محاکمه کردن این و آن. و البته اگر بردی در کار بود و باختی به ناحق مثل جدال دژاگه و رفقا با مسی و شرکا، آنوقت همه و همه ما با نامه و بیانیه و
قیافه حق به جانب طوری حرف بزنیم انگار ماها بودیم که دویدیم و تکل زدیم و همچنین گل.
فعلا که در این روزها سفارش شدهها و چسبیدههایی که نمی دانند توپ گرد است یا دراز به فکر ویزا گرفتن برای سفر توریستی و تفریحی و در کنار بهره مندی از بلیط وی ای پی بازیهای ایران هستند و شایسته تر و بهتر از خاک خوردههای فوتبالی و این تیم که حتی لباس ملی پوشاناش هم قصه هزار و یک شب دارد. بی روح ملی و شاید غریبانه در پک و کمپ و روزهایی حتی با چهار نفر آماده می شود و از مربی گرفته تا پزشک و تدارکات و بازیکنانش همه میدانند که باخت مال آنها است و بردشان هزار پدر دارد و باعث و بانی. به امید آنکه ماها بدانیم ماهی را هر وقت از اب بگیری تازه است شما نیز به عشق مادرهایی که هنگام نبردتان با غولهای فوتبال جهان سجاده نمازشان پهن است و احیاء غرور پدرهایی که روی زخمهای زندگیشان نمک پاشیده شده گل بکارید شیر بچه ها.
دیدگاه تان را بنویسید