کد خبر: 264295
تاریخ انتشار :

10 خودرو خاطره‌انگیز سال‌های نه چندان دور +عکس

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه نيوز به نقل از مد آنلاين ، در این پست به ۱۰ خودرویی می‌پردازیم که یاد اغلب‌شان خنده را بر لب‌های ما ارزانی می‌دارند و خب، چه کسی از مینی کلاسیک مستر بین و ژیان‌هایی که روزی پدران‌مان با فشردن پدال‌های‌شان، جاده‌های خاکی را درمی‌نوردیدند، بدش می‌آید؟ این خودروها برای حس «لذت» ساخته شده‌اند و شاید یک لبخند! مینی (سال‌های ۱۹۵۹ تا ۲۰۰۰ میلادی)
مینی همیشه یادآور خاطرات خوب است!
مگر ممکن است که یک مینی تروتمیز و سالم را در گوشهٔ خیابان ببینیم و ناخودآگاه گوشه‌های لب‌های‌مان به سمت بالا کشیده نشود و نقش یک خندهٔ دوست‌داشتنی بر صورت‌مان باقی نماند؟ بی‌شک مینی -که بین سال‌های ۱۹۵۹ تا ۲۰۰۰ میلادی ابتدا توسط استاد طراح، سِر الکساندر آرنولد کنستانتین ایزوینس، برای تولید در شرکت بریتیش موتور ساخته و پرداخته شد- یکی از مدال‌های افتخار صنعت انگلستان در دههٔ ۷۰ به شمار می‌آید که به‌خوبی از پس رقابت با دیگر خودروی کلاسیک دوست‌داشتنی هم‌زمانش، فولکس قورباغه‌ای ژرمن، برآمد. این خودرو محور جلو که از بیش از ۸۰درصد فضای مفید داخل کابین بهره می‌برد، پس از مدتی به یکی از محبوب‌ترین «اقتصادی»های بریتانیای وقت تبدیل شد و دیگر انتخاب اول بسیاری از خانواده‌های سطح متوسط چیزی جز یک مینی جمع‌وجور نبود. فراری تستاروزا (سال‌های ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۶ میلادی)
خاطرات‌تان زنده شد؟ یادش بخیر…
فراری تستاروزا؛ نمونهٔ اصلی و بزرگ همان خودروهای پلاستیکی کوچکی که در کودکی‌مان عزمی جدی بر جمع‌آوری‌شان برای مجموعه‌مان داشتیم و هنوز هم ظاهرش یادآور همان قدیم‌ها است! یادش بخیر… این خودروی موتور وسط ۱۲ سیلندری که در ابتدا توسط گروه طراحی معروف و فوق حرفه‌ای پینین‌ فارینا طراحی شده بود، پس از فراری برلینتا باکسر، ادامه‌دهندهٔ سبک طراحی بود که هر نگاهی را در خیابان‌ها خیره می‌کرد و هنوز که هنوز است از جذابیتش کم که نشده هیچ، بلکه با ملحق شدن به خانوادهٔ کلاسیک‌ها،‌ چه قندها که در دل‌مان آب می‌کند! بیایید تا با هم خاطرهٔ یکی از طرفداران این فراری -که مطمئناً از نمادهای این سازندهٔ ایتالیایی است- را بخوانیم: حدود ۲۰ سال پیش بود که در یک روز بارانی برای انجام کارم از این نقطهٔ شهر به آن نقطه می‌رفتم که در نهایت برای استراحت تصمیم به توقف و صرف یک فنجان قهوه در یکی از رستوران‌های کنار بزرگراه گرفتم و … همان موقع بود که اونو (فراری تستاروزا) دیدم و اغراق نیست اگر بگویم حدود ۱۰ دقیقه زیر باران شدید، محو ظاهر، ابهت و قدرتش بودم! شاید فقط ۱ مورد مشابه در زندگی‌ام وجود داشت و آن هم وقتی بود که حدود ۱ ساعت به اولین گربهٔ بی‌مو (اسفینکس) که در طول عمرم دیده بودم، چشم دوختم… ژیان (سال‌های ۱۹۴۸ تا ۱۹۹۰ میلادی)
البته این یک سیتروئن 2CV است، نه یک ژیان! اما شباهت‌ها کاملاً هویدا است.
در ابتدای همین مطلب خواندید که یکی از اهداف تولد مینی دوست‌داشتنی، چیزی جز رقابت همیشگی انگلیسی‌ها و ژرمن‌ها نبود. اما مگر اروپا تنها در انگلستان و آلمان خلاصه می‌شود؟ درست در هنگامی که صنعت خودروسازی آلمان و انگلستان به رقابت سرسختانه‌ای مشغول بودند، فرانسه نیز با نسل جدید سیتروئن 2CV به گود رقابت وارد شد؛ نام شوالیه فرانسوی چیزی جز «سیتروئن ژیان» نبود. پدران‌مان خوب می‌شناسندش و به‌طور‌حتم هر یک از ما نیز هزاران و یا حتی میلیون‌ها بار این خودرو را در خیابان‌ها دیده‌ایم. شاید خیلی خشک باشد، اما در هنگام عرضه، به خاطر قیمت مناسب و فضای جادار اتاقش با استقبال کم‌نظیری مواجه شد و خب، راست بگویید: اگر همین الآن یکی از این کوچولوهای پرسروصدا را در خیابان ببینید، چیزی جز یک خنده -از سر یادآوری خاطرات قدیمی- بر لب‌های‌تان می‌نشیند؟ میتسوبیشی گالانت (سال‌های ۱۹۶۹ تا ۲۰۱۲ میلادی)
پیش‌تر میتسوبیشی بسیار موفق(تر) از حال بود…
تاریخچهٔ میتسوبیشی لنسر اِوولوشن را که به یاد دارید؟ در قسمت اول‌ آن بود که به میتسوبیشی گالانت وی‌آر اشاره کردیم و حال قرار است که بیشتر با سری گالانت که از سال ۱۹۶۹ تا ۲۰۱۲ میلادی تولید و عرضه می‌شد، آشنا شویم. «گالانت» -که یک واژهٔ فرانسوی به معنی «جوانمرد» است- در ابتدا به‌صورت یک خودروی کامپکت و به‌صورت انحصاری در ژاپن تولید و عرضه شد، اما با گذشت زمان با توجه به جهت حرکت موج خواستهٔ مشتریان، گالانت کم‌کم به یک خودروی اندازه «متوسط» تبدیل شد و در سال ۱۹۹۴ به پیشواز بازار آمریکا رفت. هرچند تا به امروز بیش از ۵ میلیون از این خودرو به فروش رفته است و این نشان از محبوبیت بیش از اندازهٔ آن در سطح بین‌المللی دارد، اما دلیل انتخاب این خودرو در این فهرست، چیزی جز نظرات پرشور شما پدالی‌ها در موردش نبود: آن موقع جز رنو و پیکان چیزی نمی‌شناختم! اما روزی که این ماشین را در خیابون دیدم از پدرم پرسیدم که: «بابا، بابا، این ماشین چیه؟ چقدر قشنگه!» و البته پدرم هم ماشین را نمی‌شناخت! یادش بخیر… با آن خاطرات زیادی دارم! جیپ (مدل صحرا- سال‌های ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۱ در ایران)
اگر حواستان به این جیپ‌ها باشد، مطمئناً مدت‌ها برای‌تان عمر خواهند کرد!
این یکی را که دیگر همه‌مان می‌شناسیم و شاید اولین خودروی بزرگ‌اندامی که در کودکی‌مان هم شناختیم، همین جیپ بوده باشد! مدل‌اش مهم نیست؛ رانگلر، چروکی، آهو و یا صحرایی! مهم «جیپ» بودنشان است و مطمئناً با ما موافق هستید که سال‌های سال همین کلمهٔ ۳ حرفی نمایانگر یک خودروی «قدرت‌مند» آفرود بود که هیچ‌وقت سرنشینانش را در شرایط «صحرا» تنها نمی‌گذاشت. زمانی بود که جیپ یکی از خودروهای ارزان‌قیمت و مناسب قشر متوسط رو به پایین به شمار می‌آمد، اما امروزه هرچند قیمت خرید این خودرو بسیار مناسب و پایین است، اما خرج‌های بعدی که بر روی دست‌مان می‌گذارد هر راننده‌ای را مجبور به تأمل می‌کند! امروز روغن‌ریزی دارد و فردا فلان قسمتش مشکل پیدا می‌کند. پس یا باید خودتان دست به آچار باشید و یا اینکه در بازه‌های زمانی کوتاه به مکانیک سر بزنید و خب، همهٔ این‌ها هزینه دارد! به‌هرحال به نظرما جایگاه ششم این فهرست برای جیپ مناسب باشد؛ به‌هرحال این خودرو هم ناخودآگاه خنده را بر لبان‌مان می‌نشاند! هرچند هرچند روز نیاز به تعمیر داشته باشد! بی‌ام‌و نیوکلاس (سال‌های ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۷ میلادی)
البته فکر نکنم چنین مدل تروتمیزی را در ایران پیدا کنیم!
«در حالی که در بی‌ام‌و ۲۰۰۲ سال ۱۹۶۸ -که برای بررسی به من امانت داده شده است- نشسته‌ام، با خود می‌گویم: «امسال هم حدود ۹ تا ۱۰ میلیون آمریکایی دچار یک اشتباه بزرگ می‌شوند! همهٔ آنها (آمریکایی‌ها) مثل یک سری روبات از خانه‌های مکعب شکل‌ خود خارج می‌شوند و تحت تأثیر تبلیغات خودروهای آمریکایی، اقدام به خرید نسل جدید یک سری خودروی مسخره می‌کنند!» من باید به آنان بگویم که: «بی‌خیال! شما باید یک بی‌ام‌و ۲۰۰۲ بخرید! این خودرو عالی است!» این نقل قول از مجلهٔ خودرو و راننده، آوریل سال ۱۹۶۸ میلادی است. به نظرم نقل‌قول بالا -که از سمت یک منتقد قدیمی و حرفه‌ای صنعت خودرو در آمریکا است- برای نشان دادن محبوبیت بی‌ام‌و ۲۰۰۲ کافی باشد! چرا در فهرست ما قرار گرفته است؟ خب، سری به عکس بالا بزنید و پس از اینکه خنده‌ای دوست‌داشتنی بر لبان‌تان نقش بست، به همین‌جا بازگردید! خب، اعتراف می‌کنیم: هنوز که هنوز است، وقتی یک بی‌ام‌و ۲۰۰۲ را در خیابان می‌بینیم، بی هیچ دلیل خاصی خوشحال می‌شویم و مطمئنم شما هم مثل ما هستید! فولکس قورباغه‌ای (فولکس‌واگن بیتل کلاسیک)
ما که عاشق این ماشین هستیم! نظر شما چیست؟
بگذارید که بار دیگر فهرست‌مان را مرور کنیم: ژیان و مینی را که به یاد دارید؟ مطمئن باشید که در هیچ رده‌بندی، مقاله و در کل، هرکجا که نام «مینی» و «ژیان» آورده شده باشد، محال است که اشاره‌ای به فولکس قورباغه‌ای نشده باشد. البته، «قورباغه» تنها صفتی نیست که به این خودروی کوچکِ جمع‌وجور نسبت داده‌اند. «فولکس سوسکی» و «فولکس کفش‌دوزکی» دیگر نام‌های این خودرو -که در حقیقت تحت دستور آدولف هیتلر توسط دکتر فردیناند پورشه طراحی شد و بعدها به مرحلهٔ تولید و عرضه رسید- هستند. پورشه معتقد بود که بهترین نوع خودرو، آن‌هایی هستند که از موتور و دیفرانسیل عقب بهره ببرند و بر همین مبنی نسخه‌های ابتدایی بیتل را طراحی کرد. جالب است که بدانید نام اصلی این خودرو به‌هیچ‌وجه «بیتل» نبود و البته، هیچ ربطی هم به گروه «بیتلز» ندارد! مردم آلمان به خاطر شکل ظاهری این خودرو به آن لقب «سوسک» یا همان «بیتل» دادند و مطمئناً هرچند آدولف هیتلر هیچ‌وقت سوار خودرویی که خودش دستور ساختش را داده بود، نشد، اما اگر زنده بود اصلاً اجازهٔ انتخاب چنین نامی را نمی‌داد! هرچند نسخه‌های جدید این خودرو نیز طی سال‌های اخیر تولید و عرضه شده‌اند، اما هنوز که هنوز است مشاهدهٔ یک بیتل کلاسیک در خیابان، ما را جز به یک خندهٔ زیبا دعوت نمی‌کند! نظر شما دربارهٔ این خودرو که بیش از ۲۰ میلیون دستگاه از آن تا به امروز فروخته شده است، چیست؟ فولکس ترانسپورتر (فولکس تایپ ۲) (سال ۱۹۵۰ تا هم‌اکنون)
البته معمولاً ما ایرانی‌ها حوصلهٔ چنین نقاشی‌هایی را نداریم… اما در زیبایی‌شان که شکی نیست!
دلیل اینکه این خودرو را پس از فولکس قورباغه‌ای گذاشتیم، به‌هیچ‌وجه مواردی مثل محبوبیت و برتری آن نیست. زیرا در وهله اول این دو کلاس اصلاً قابل مقایسه نیستند و قیاس آن‌ها مانند قیاس به عنوان نمونه موش خاکستری با فیل آفریقایی است! ‌و دوم اینکه فولکس قورباغه‌ای به مراتب محبوب‌تر از ترانسپورتر بود و حتی در ابتدای همین پست هم اشاره کردم که ترتیب این فهرست به‌هیچ‌وجه به معنی برتری یک خودرو بر دیگری نیست. دلیل توالی این ۲ خودرو این است که فولکس قورباغه‌ای اولین خودروی فولکس‌واگن بود و ترانسپورتر نیز دومین خودروی آن. در حقیقت اسامی اصلی این ۲ خودرو «تایپ ۱» و «تایپ ۲» است و «بیتل» و «ترانسپورتر، کامبی، بأس و کمپر» نام‌هایی است که در آینده به‌صورت رسمی برای آنها در نظر گرفته شد. این خودرو هم مانند «تایپ ۱» از یک موتور در پشت بهره می‌برد و به دلیل محبوبیتش تا همین اواخر نیز مورد استفاده قرار می‌گرفت. البته در سال ۲۰۱۳ به دلیل قوانین جدید امنیتی برزیل، تولید ترانسپورتر متوقف شد و مدل‌های مدرن‌تر آن وارد چرخه تولید شدند. به‌هرحال هنوز هم شنیدن صدای موتور خاطره‌انگیز این خودروها لذت‌بخش است و به همین دلیل در بین ۱۰ خودروی انتخابی ما هم جایی برای آن در نظر گرفته شده است. پیکان (سال‌های ۱۳۴۶ تا ۱۳۸۳ شمسی)
به هیچ وجه انتظار چنین تصویری را نداشتیم! راستش را بگویید، زیبا و هنری نیست؟
در حقیقت تا به همین لحظه، خبر نداشتیم که «پیکان» هم «ایرانی» نیست! البته راستش را که بخواهید وضعیت خودروسازی دهه ۴۰مان خیلی نسبت به حال بهتر بوده است و این در قراردادهایی که بسته می‌شده، مشخص است. آن روزها بین سازندهٔ انگلیسی، روتس، و ایران‌خودروی وقت، ایران ناسیونال، قراردادی بسته شد که منجر به تولید پیکان شد. پیکانی که ۴ دهه همراه ما ایرانیان بود و محال است که «ایرانی» باشی و با آن خاطره‌ای نداشته باشی. محال است که یکی از خودروهای پدران‌مان «پیکان» نبوده باشد و… امیدواریم که تکرار چنین موفقیت‌هایی در این صنعت، دیگر محال نباشد. پیکان یادآور گذشته است. گذشته‌ای خاطره‌انگیز و زیبا. مطمئناً مشاهدهٔ نسخهٔ «جوانان» آن همراه با کلی خنده خواهد بود. فقط امیدواریم که پس از خواندن این پاراگراف، به‌جای لبخند، چهره‌تان حالت «غمگین» به خود نگرفته باشد. لبخند بزنید! ماشین خودِ خودتان! (از هنگامی که گواهینامه گرفتید تا وقتی که بیخیال رانندگی شوید!)
همین الآن به ماشین‌تان سلام دهید! چون فقط متعلق به شماست و نه هیچ شخص دیگری!
تا اینجا به ۹ خودرو اشاره کردیم که حقیقتاً تک‌تکشان دوست‌داشتنی و محبوب هستند اما، به نظر من تنها خودرویی که لذت‌بخش‌ترین لبخند را بر لب‌های‌تان می‌نشاند و از تک‌تک خودروهایی که اشاره کردیم دوست‌داشتنی‌تراست، چیزی جز خودروی شخصی خودتان نیست! همان خودرویی که همین حالا در پارکینگ و یا در نزدیکی منزل‌تان منتظرتان است که پس از اینکه سوارش شدید، هر کاری که دوست دارید، انجام دهید! این خودروی شماست و حریم خصوصی‌تان! لذت ببرید و کاری نداشته باشید که چند اسب‌بخار را به آن نسبت می‌دهند. مهم این است که تنها «متعلق» به شما است و نه هیچ کس دیگر! اگر پس از دیدن آن از لذت حس مالکیتش لبخند نمی‌زنید، احتمالاً خودروی مناسبی انتخاب نکرده‌اید.

به گزارش نامه نيوز به نقل از مد آنلاين ، در این پست به ۱۰ خودرویی می‌پردازیم که یاد اغلب‌شان خنده را بر لب‌های ما ارزانی می‌دارند و خب، چه کسی از مینی کلاسیک مستر بین و ژیان‌هایی که روزی پدران‌مان با فشردن پدال‌های‌شان، جاده‌های خاکی را درمی‌نوردیدند، بدش می‌آید؟ این خودروها برای حس «لذت» ساخته شده‌اند و شاید یک لبخند! مینی (سال‌های ۱۹۵۹ تا ۲۰۰۰ میلادی)

مینی همیشه یادآور خاطرات خوب است!

مگر ممکن است که یک مینی تروتمیز و سالم را در گوشهٔ خیابان ببینیم و ناخودآگاه گوشه‌های لب‌های‌مان به سمت بالا کشیده نشود و نقش یک خندهٔ دوست‌داشتنی بر صورت‌مان باقی نماند؟ بی‌شک مینی -که بین سال‌های ۱۹۵۹ تا ۲۰۰۰ میلادی ابتدا توسط استاد طراح، سِر الکساندر آرنولد کنستانتین ایزوینس، برای تولید در شرکت بریتیش موتور ساخته و پرداخته شد- یکی از مدال‌های افتخار صنعت انگلستان در دههٔ ۷۰ به شمار می‌آید که به‌خوبی از پس رقابت با دیگر خودروی کلاسیک دوست‌داشتنی هم‌زمانش، فولکس قورباغه‌ای ژرمن، برآمد. این خودرو محور جلو که از بیش از ۸۰درصد فضای مفید داخل کابین بهره می‌برد، پس از مدتی به یکی از محبوب‌ترین «اقتصادی»های بریتانیای وقت تبدیل شد و دیگر انتخاب اول بسیاری از خانواده‌های سطح متوسط چیزی جز یک مینی جمع‌وجور نبود. فراری تستاروزا (سال‌های ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۶ میلادی)

خاطرات‌تان زنده شد؟ یادش بخیر…

فراری تستاروزا؛ نمونهٔ اصلی و بزرگ همان خودروهای پلاستیکی کوچکی که در کودکی‌مان عزمی جدی بر جمع‌آوری‌شان برای مجموعه‌مان داشتیم و هنوز هم ظاهرش یادآور همان قدیم‌ها است! یادش بخیر… این خودروی موتور وسط ۱۲ سیلندری که در ابتدا توسط گروه طراحی معروف و فوق حرفه‌ای پینین‌ فارینا طراحی شده بود، پس از فراری برلینتا باکسر، ادامه‌دهندهٔ سبک طراحی بود که هر نگاهی را در خیابان‌ها خیره می‌کرد و هنوز که هنوز است از جذابیتش کم که نشده هیچ، بلکه با ملحق شدن به خانوادهٔ کلاسیک‌ها،‌ چه قندها که در دل‌مان آب می‌کند! بیایید تا با هم خاطرهٔ یکی از طرفداران این فراری -که مطمئناً از نمادهای این سازندهٔ ایتالیایی است- را بخوانیم: حدود ۲۰ سال پیش بود که در یک روز بارانی برای انجام کارم از این نقطهٔ شهر به آن نقطه می‌رفتم که در نهایت برای استراحت تصمیم به توقف و صرف یک فنجان قهوه در یکی از رستوران‌های کنار بزرگراه گرفتم و … همان موقع بود که اونو (فراری تستاروزا) دیدم و اغراق نیست اگر بگویم حدود ۱۰ دقیقه زیر باران شدید، محو ظاهر، ابهت و قدرتش بودم! شاید فقط ۱ مورد مشابه در زندگی‌ام وجود داشت و آن هم وقتی بود که حدود ۱ ساعت به اولین گربهٔ بی‌مو (اسفینکس) که در طول عمرم دیده بودم، چشم دوختم… ژیان (سال‌های ۱۹۴۸ تا ۱۹۹۰ میلادی)

البته این یک سیتروئن 2CV است، نه یک ژیان! اما شباهت‌ها کاملاً هویدا است.

در ابتدای همین مطلب خواندید که یکی از اهداف تولد مینی دوست‌داشتنی، چیزی جز رقابت همیشگی انگلیسی‌ها و ژرمن‌ها نبود. اما مگر اروپا تنها در انگلستان و آلمان خلاصه می‌شود؟ درست در هنگامی که صنعت خودروسازی آلمان و انگلستان به رقابت سرسختانه‌ای مشغول بودند، فرانسه نیز با نسل جدید سیتروئن 2CV به گود رقابت وارد شد؛ نام شوالیه فرانسوی چیزی جز «سیتروئن ژیان» نبود. پدران‌مان خوب می‌شناسندش و به‌طور‌حتم هر یک از ما نیز هزاران و یا حتی میلیون‌ها بار این خودرو را در خیابان‌ها دیده‌ایم. شاید خیلی خشک باشد، اما در هنگام عرضه، به خاطر قیمت مناسب و فضای جادار اتاقش با استقبال کم‌نظیری مواجه شد و خب، راست بگویید: اگر همین الآن یکی از این کوچولوهای پرسروصدا را در خیابان ببینید، چیزی جز یک خنده -از سر یادآوری خاطرات قدیمی- بر لب‌های‌تان می‌نشیند؟ میتسوبیشی گالانت (سال‌های ۱۹۶۹ تا ۲۰۱۲ میلادی)

پیش‌تر میتسوبیشی بسیار موفق(تر) از حال بود…

تاریخچهٔ میتسوبیشی لنسر اِوولوشن را که به یاد دارید؟ در قسمت اول‌ آن بود که به میتسوبیشی گالانت وی‌آر اشاره کردیم و حال قرار است که بیشتر با سری گالانت که از سال ۱۹۶۹ تا ۲۰۱۲ میلادی تولید و عرضه می‌شد، آشنا شویم. «گالانت» -که یک واژهٔ فرانسوی به معنی «جوانمرد» است- در ابتدا به‌صورت یک خودروی کامپکت و به‌صورت انحصاری در ژاپن تولید و عرضه شد، اما با گذشت زمان با توجه به جهت حرکت موج خواستهٔ مشتریان، گالانت کم‌کم به یک خودروی اندازه «متوسط» تبدیل شد و در سال ۱۹۹۴ به پیشواز بازار آمریکا رفت. هرچند تا به امروز بیش از ۵ میلیون از این خودرو به فروش رفته است و این نشان از محبوبیت بیش از اندازهٔ آن در سطح بین‌المللی دارد، اما دلیل انتخاب این خودرو در این فهرست، چیزی جز نظرات پرشور شما پدالی‌ها در موردش نبود: آن موقع جز رنو و پیکان چیزی نمی‌شناختم! اما روزی که این ماشین را در خیابون دیدم از پدرم پرسیدم که: «بابا، بابا، این ماشین چیه؟ چقدر قشنگه!» و البته پدرم هم ماشین را نمی‌شناخت! یادش بخیر… با آن خاطرات زیادی دارم! جیپ (مدل صحرا- سال‌های ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۱ در ایران)

اگر حواستان به این جیپ‌ها باشد، مطمئناً مدت‌ها برای‌تان عمر خواهند کرد!

این یکی را که دیگر همه‌مان می‌شناسیم و شاید اولین خودروی بزرگ‌اندامی که در کودکی‌مان هم شناختیم، همین جیپ بوده باشد! مدل‌اش مهم نیست؛ رانگلر، چروکی، آهو و یا صحرایی! مهم «جیپ» بودنشان است و مطمئناً با ما موافق هستید که سال‌های سال همین کلمهٔ ۳ حرفی نمایانگر یک خودروی «قدرت‌مند» آفرود بود که هیچ‌وقت سرنشینانش را در شرایط «صحرا» تنها نمی‌گذاشت. زمانی بود که جیپ یکی از خودروهای ارزان‌قیمت و مناسب قشر متوسط رو به پایین به شمار می‌آمد، اما امروزه هرچند قیمت خرید این خودرو بسیار مناسب و پایین است، اما خرج‌های بعدی که بر روی دست‌مان می‌گذارد هر راننده‌ای را مجبور به تأمل می‌کند! امروز روغن‌ریزی دارد و فردا فلان قسمتش مشکل پیدا می‌کند. پس یا باید خودتان دست به آچار باشید و یا اینکه در بازه‌های زمانی کوتاه به مکانیک سر بزنید و خب، همهٔ این‌ها هزینه دارد! به‌هرحال به نظرما جایگاه ششم این فهرست برای جیپ مناسب باشد؛ به‌هرحال این خودرو هم ناخودآگاه خنده را بر لبان‌مان می‌نشاند! هرچند هرچند روز نیاز به تعمیر داشته باشد! بی‌ام‌و نیوکلاس (سال‌های ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۷ میلادی)

البته فکر نکنم چنین مدل تروتمیزی را در ایران پیدا کنیم!

«در حالی که در بی‌ام‌و ۲۰۰۲ سال ۱۹۶۸ -که برای بررسی به من امانت داده شده است- نشسته‌ام، با خود می‌گویم: «امسال هم حدود ۹ تا ۱۰ میلیون آمریکایی دچار یک اشتباه بزرگ می‌شوند! همهٔ آنها (آمریکایی‌ها) مثل یک سری روبات از خانه‌های مکعب شکل‌ خود خارج می‌شوند و تحت تأثیر تبلیغات خودروهای آمریکایی، اقدام به خرید نسل جدید یک سری خودروی مسخره می‌کنند!» من باید به آنان بگویم که: «بی‌خیال! شما باید یک بی‌ام‌و ۲۰۰۲ بخرید! این خودرو عالی است!» این نقل قول از مجلهٔ خودرو و راننده، آوریل سال ۱۹۶۸ میلادی است. به نظرم نقل‌قول بالا -که از سمت یک منتقد قدیمی و حرفه‌ای صنعت خودرو در آمریکا است- برای نشان دادن محبوبیت بی‌ام‌و ۲۰۰۲ کافی باشد! چرا در فهرست ما قرار گرفته است؟ خب، سری به عکس بالا بزنید و پس از اینکه خنده‌ای دوست‌داشتنی بر لبان‌تان نقش بست، به همین‌جا بازگردید! خب، اعتراف می‌کنیم: هنوز که هنوز است، وقتی یک بی‌ام‌و ۲۰۰۲ را در خیابان می‌بینیم، بی هیچ دلیل خاصی خوشحال می‌شویم و مطمئنم شما هم مثل ما هستید! فولکس قورباغه‌ای (فولکس‌واگن بیتل کلاسیک)

ما که عاشق این ماشین هستیم! نظر شما چیست؟

بگذارید که بار دیگر فهرست‌مان را مرور کنیم: ژیان و مینی را که به یاد دارید؟ مطمئن باشید که در هیچ رده‌بندی، مقاله و در کل، هرکجا که نام «مینی» و «ژیان» آورده شده باشد، محال است که اشاره‌ای به فولکس قورباغه‌ای نشده باشد. البته، «قورباغه» تنها صفتی نیست که به این خودروی کوچکِ جمع‌وجور نسبت داده‌اند. «فولکس سوسکی» و «فولکس کفش‌دوزکی» دیگر نام‌های این خودرو -که در حقیقت تحت دستور آدولف هیتلر توسط دکتر فردیناند پورشه طراحی شد و بعدها به مرحلهٔ تولید و عرضه رسید- هستند. پورشه معتقد بود که بهترین نوع خودرو، آن‌هایی هستند که از موتور و دیفرانسیل عقب بهره ببرند و بر همین مبنی نسخه‌های ابتدایی بیتل را طراحی کرد. جالب است که بدانید نام اصلی این خودرو به‌هیچ‌وجه «بیتل» نبود و البته، هیچ ربطی هم به گروه «بیتلز» ندارد! مردم آلمان به خاطر شکل ظاهری این خودرو به آن لقب «سوسک» یا همان «بیتل» دادند و مطمئناً هرچند آدولف هیتلر هیچ‌وقت سوار خودرویی که خودش دستور ساختش را داده بود، نشد، اما اگر زنده بود اصلاً اجازهٔ انتخاب چنین نامی را نمی‌داد! هرچند نسخه‌های جدید این خودرو نیز طی سال‌های اخیر تولید و عرضه شده‌اند، اما هنوز که هنوز است مشاهدهٔ یک بیتل کلاسیک در خیابان، ما را جز به یک خندهٔ زیبا دعوت نمی‌کند! نظر شما دربارهٔ این خودرو که بیش از ۲۰ میلیون دستگاه از آن تا به امروز فروخته شده است، چیست؟ فولکس ترانسپورتر (فولکس تایپ ۲) (سال ۱۹۵۰ تا هم‌اکنون)

البته معمولاً ما ایرانی‌ها حوصلهٔ چنین نقاشی‌هایی را نداریم… اما در زیبایی‌شان که شکی نیست!

دلیل اینکه این خودرو را پس از فولکس قورباغه‌ای گذاشتیم، به‌هیچ‌وجه مواردی مثل محبوبیت و برتری آن نیست. زیرا در وهله اول این دو کلاس اصلاً قابل مقایسه نیستند و قیاس آن‌ها مانند قیاس به عنوان نمونه موش خاکستری با فیل آفریقایی است! ‌و دوم اینکه فولکس قورباغه‌ای به مراتب محبوب‌تر از ترانسپورتر بود و حتی در ابتدای همین پست هم اشاره کردم که ترتیب این فهرست به‌هیچ‌وجه به معنی برتری یک خودرو بر دیگری نیست. دلیل توالی این ۲ خودرو این است که فولکس قورباغه‌ای اولین خودروی فولکس‌واگن بود و ترانسپورتر نیز دومین خودروی آن. در حقیقت اسامی اصلی این ۲ خودرو «تایپ ۱» و «تایپ ۲» است و «بیتل» و «ترانسپورتر، کامبی، بأس و کمپر» نام‌هایی است که در آینده به‌صورت رسمی برای آنها در نظر گرفته شد. این خودرو هم مانند «تایپ ۱» از یک موتور در پشت بهره می‌برد و به دلیل محبوبیتش تا همین اواخر نیز مورد استفاده قرار می‌گرفت. البته در سال ۲۰۱۳ به دلیل قوانین جدید امنیتی برزیل، تولید ترانسپورتر متوقف شد و مدل‌های مدرن‌تر آن وارد چرخه تولید شدند. به‌هرحال هنوز هم شنیدن صدای موتور خاطره‌انگیز این خودروها لذت‌بخش است و به همین دلیل در بین ۱۰ خودروی انتخابی ما هم جایی برای آن در نظر گرفته شده است. پیکان (سال‌های ۱۳۴۶ تا ۱۳۸۳ شمسی)

به هیچ وجه انتظار چنین تصویری را نداشتیم! راستش را بگویید، زیبا و هنری نیست؟

در حقیقت تا به همین لحظه، خبر نداشتیم که «پیکان» هم «ایرانی» نیست! البته راستش را که بخواهید وضعیت خودروسازی دهه ۴۰مان خیلی نسبت به حال بهتر بوده است و این در قراردادهایی که بسته می‌شده، مشخص است. آن روزها بین سازندهٔ انگلیسی، روتس، و ایران‌خودروی وقت، ایران ناسیونال، قراردادی بسته شد که منجر به تولید پیکان شد. پیکانی که ۴ دهه همراه ما ایرانیان بود و محال است که «ایرانی» باشی و با آن خاطره‌ای نداشته باشی. محال است که یکی از خودروهای پدران‌مان «پیکان» نبوده باشد و… امیدواریم که تکرار چنین موفقیت‌هایی در این صنعت، دیگر محال نباشد. پیکان یادآور گذشته است. گذشته‌ای خاطره‌انگیز و زیبا. مطمئناً مشاهدهٔ نسخهٔ «جوانان» آن همراه با کلی خنده خواهد بود. فقط امیدواریم که پس از خواندن این پاراگراف، به‌جای لبخند، چهره‌تان حالت «غمگین» به خود نگرفته باشد. لبخند بزنید! ماشین خودِ خودتان! (از هنگامی که گواهینامه گرفتید تا وقتی که بیخیال رانندگی شوید!)

همین الآن به ماشین‌تان سلام دهید! چون فقط متعلق به شماست و نه هیچ شخص دیگری!

تا اینجا به ۹ خودرو اشاره کردیم که حقیقتاً تک‌تکشان دوست‌داشتنی و محبوب هستند اما، به نظر من تنها خودرویی که لذت‌بخش‌ترین لبخند را بر لب‌های‌تان می‌نشاند و از تک‌تک خودروهایی که اشاره کردیم دوست‌داشتنی‌تراست، چیزی جز خودروی شخصی خودتان نیست! همان خودرویی که همین حالا در پارکینگ و یا در نزدیکی منزل‌تان منتظرتان است که پس از اینکه سوارش شدید، هر کاری که دوست دارید، انجام دهید! این خودروی شماست و حریم خصوصی‌تان! لذت ببرید و کاری نداشته باشید که چند اسب‌بخار را به آن نسبت می‌دهند. مهم این است که تنها «متعلق» به شما است و نه هیچ کس دیگر! اگر پس از دیدن آن از لذت حس مالکیتش لبخند نمی‌زنید، احتمالاً خودروی مناسبی انتخاب نکرده‌اید.

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها