تیزی فشارهای روانی و خشم بر گلوی جامعه
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
موجی از خشم به گزارش نامه به نقل از هفتهنامه متن، چندی پیش بود که فیلم مربوط به زورگیری در خیابانهای تهران پخش شد. انتشار این فیلم واکنش بسیاری از مسوولان ردهبالایی کشور را به همراه داشت. همانروز صاحبنظران اجتماعی زنگ خطر رفتارهای پرخاشگرانه را در بین مردم به ویژه در کلانشهر تهران به صدا در آوردهاند. آنان برای این استدلالشان به افزایش نزاعهای خیابانی اشاره میکنند و بر این باورند نبود آموزشهای اجتماعی، استرسهاهای روانی و فشارهای اقتصادی و اجتماعی موجب بروز خشمهای آنی و رفتارهای خشن در جامعه شده است. به گفته آنان اگر برای پدیده خشونت راهکاری ارایه نشود، در آینده نزدیک با موجی از خشونتهای فزاینده روبهرو خواهیم بود که این موضوع بهشدت برای امنیت اجتماعی جامعه خطرناک هستند.
راهحل اول خشونت تصویر اول: احتمالا این صحنه را بارها و بارها دیدهاید، در صبحی از همین صبحهای شلوغ کاری در خیابانهای پر از مسافر بهسختی تاکسی پیدا میکنید، تا بتوانید به نزدیکی محل کارتان برسید. همین که سوار تاکسی شدید، راننده تاکسی برای حرکت و تکان دادن ماشین جلویی دستش را روی بوق میگذارد، بوقهای پی در پی راننده تمام ذهنتان را به هم میریزد. این تازه بخشی از موضوع است. مساله دیگر واکنش راننده ماشین جلوتر است که حاضر به تکان خوردن نیست و راننده تاکسی با داد و فریاد، باریکهای برای رد شدن پیدا میکند و در هنگام عبور از کنار همان راننده، ناسزایی نثارش میکند. تصویر دوم: سوار تاکسی شدن و دادن کرایه راه برای مسافر و راننده تاکسی به داستانی تکاندهنده تبدیل شده است، اگر مسافر 50تومان کمتر کرایه پرداخت کند، راننده با عصبانیت پیاده میشود و هزار حرف ناجور به او میزند. بعضی وقتها مسافر نه برای پرداخت پول بلکه به علت توهین و بیاحترامی که به او شده، واکنشهایی عصبیتر نشان میدهد . صفحات حوادث روزنامههای کشور را که ورق میزنیم، نزاعها و درگیریهای خیابانی را از نظر میگذرانیم که روز به روز بیشتر از قبل میشوند. نزاعهایی که درنهایت حتی به جرح و قتل منجر شده است. اخیرا اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی، در حاشیه مراسم صبحگاهی فرماندهی انتظامی کردستان به پرخاشگری و پایین آمدن آستانه تحمل مردم اشاره و تاکید داشته است:«با توسعه و پیشرفتهای مختلف در سطح جامعه و بروز مشکلات جدید ازجمله ترافیک، آلودگی هوا، معضلات و مشکلات اقتصادی مردم و مسایلی از این دست، تحمل و صبر مردم در مواقع مختلف پایین آمده و این شرایط روند رو به رشد پرخاشگری را به دنبال داشته است.» احمدیمقدم پرخاشگری در جامعه را عامل اصلی وقوع نزاعهای مختلف عنوان کرد و افزود: «متاسفانه وضعیت به گونهای است که در نزاعهای ساده هم شاهد جرحهای متعدی هستیم.» آمارها چه میگوید؟ تنها فرمانده نیروی انتظامی از کاهش آستانه تحمل مردم حرف نمیزند، بلکه بسیاری از صاحبنظران اجتماعی هم زنگ خطر را به صدا درآوردهاند. سرپرست بخش روانپزشکی سازمان پزشکی قانونی در این باره معتقد است شیوع پرخاشگری در کشور، نشان دهنده فشار فراوانی است که بر روان شهروندان وارد میشود. به گفته مهدی صابری، هر قدر هم فرد مقاوم باشد، نهایتا این فشارها موجب بروز رفتارهای خشونتبار میشود. این روانپزشک و عضو هیاتعلمی دانشگاه میگوید نزدیک به 40درصد از مراجعانی را که بهدلیل رفتار خشونتبار به پزشکی قانونی، «بیمار» تشخیص داده میشوند و بیشترین تشخیص به «اضطراب و افسردگی» مربوط است. البته سازمان پزشکی قانونی با ارایه آماری اعلام کرده است که در دهه هشتاد (1380 تا 1390) بیش از 11100 نفر بر اثر اصابت سلاح سرد، مردهاند. آمار این سازمان نشان میدهد میانگین سالانه چنین قتلهایی بیش از 1100 مورد است. بیشترین آمار در 10 سال گذشته مربوط به سال 1384، و 1196 است و کمترین آمار هم در سال 1380 با 977نفر ثبت شده است. غلامرضا علیزاده، جامعهشناس در این باره به «متن» میگوید: «متاسفانه در کلانشهر تهران آستانه تحمل و صبوری مردم بسیار پایین آمده است و این موضوع در زندگی تکتک شهروندان تهرانی، بهویژه در افزایش نزاعهای خیابانی، مشهود است. وقتی به هر دلیلی آستانه تحمل عمومی اجتماع پایین بیاید، نزاعهای خیابانی افزایش پیدا میکند. بهطور کلی، کاهش آستانه تحمل موجب رشد پرخاشگری و آسیبهای ناشی از آن میشود.» چرا خشن شدهایم؟ صاحبنظران اجتماعی بر این باورند که خشونت دلایل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی دارد و از این میان اقتصاد نقش بسیار تعیینکنندهای در بروز رفتار پرخاشگرانه دارد. بعد از مشکلات اقتصادی، طلاق، مشکلات شخصی و روانی، بیماری یکی از عزیزان، بیکاری و اعتیاد در بروز پدیده خشونت در بین مردم بسیار تاثیرگذار بودهاند.
علیزاده درباره چرایی پدیده پرخاشگری در کشور، بهویژه تهران میگوید: «یکی از مهمترین دلایل افزایش خشونت در جامعه مشکلات مالی و معیشتی است. از یکسو آمار بیکاری بالا است و از سوی دیگر هم هزینههای زندگی افزایش پیدا کرده است. همین موضوع موجب استرس در بسیاری از مردم، به ویژه مردهای جامعه، شده است و درنتیجه با بروز کوچکترین مشکل، مردم با هم درگیر میشوند. البته رفتارهای خشونتآمیز در مناطق و شهرهایی که بیشترین جمعیت مهاجر را در خود جا دادهاند، افزایش داشته است.
این هم به این علت است که مهاجران رفتارهایی شهری ناآشنا هستند و با خردهفرهنگهای خشن روستایی وارد شهر شدهاند و لازم را با قوانین شهری سازگاری ندارند؛ درنتیجه هنجارشکنی میکنند.» وی میافزاید: طلاق؛ اعتیاد و مشکلات خانوادگی شرایط روحی روانی افراد را متزلزل میکند.» در وضع موجود، خشونت نزدیکترین راهحل برای رفع تنشها است که انتخابش خیلی هنر و دقت نمیخواهد. انتخاب راه خشونت پیامدهای سوئی برای انتخابکنندهاش به همراه میآورد. اولین مشکل این است که فرد خشن راه و روش گفتوگو را نمیداند. مصطفی اقلیما، رییس انجمن مددکاری اجتماعی کشور، بر این باور است که انتخاب خشونت، با نهادینه نشدن فرهنگ گفتوگو در جامعه رابطه مستقیم دارد. وی به «متن» میگوید: «مردم در جامعه هنوز گفتوگو را یاد نگرفتهاند، اگر آموزش مهارتهای زندگی و چگونگی رفع تنش را به مردم یاد دهیم، آنان میتوانند سختترین چالشها و تنشها را با گفتوگو حل کنند. متاسفانه هماکنون مشکلاتشان را با زور حل میکنند. درحقیقت وقتی هرکس نفوذ و قدرت بیشتری داشته، کارش نیز حل میشود و این یعنی خشونت.
دیدگاه تان را بنویسید