«نامه نیوز» گزارش میدهد
رئیسی، احمدینژاد میشود؟
دولت رئیسی اگرچه بسیار نوپا است اما وجوه تشابهی با دولتهای احمدینژاد دارد که موجب افزایش نگرانیها از تکرار آن دوران است.
گروه سیاست نامه نیوز – قصد پیشداوری نداریم اما نشانههای بسیاری از شباهت دولت رئیسی و احمدینژاد به چشم میخورد؛ تا جایی که برخی از تشکیل دولت سوم احمدینژاد میگویند! مصداقش مصاحبه محمدصادق کوشکی با مثلث آنلاین که چندی قبل منشتر شد و در همین باره هشدار داده بود. روزنامه سازندگی نیز همین روز در گزارش خود با عنوان «دولت انقلابی» از تشابه دولت رئیسی و احمدینژاد نوشته است.
کار از سپردن بخش اعظمی از کابینه به مردان احمدینژاد گذشته و در ادبیات و رفتار رئیسی نیز شواهدی از بازتولید آن دوران را میبینیم. همین سفر دیروز به خوزستان یا بازدیدهای سرزده پیش از آن، نمونههایی از رفتاری بیثمر محمود احمدینژاد است. انتظار از آقای رئیسی که حالا دیگر رسما کار خود را آغاز کرده، عبور از تحلیل - بخوانید شعار و وعده – و اتخاذ تصمیمات موثر است. مشاهد رفتارهای پیشتر آزموده شده قطعا فایدهای ندارد و این سوال را به ذهن میرساند که چرا آقای رئیس جمهور برخی امور مثل مشاهده مشکلات و شنیدن درد دل مردم را به عهده همکاران و معتمدان خود نمیگذارد تا وقت خویش را صرف امور اساسی و مهمتر کند؟ یا اینکه چرا درباره نتیجه اقدامات صورت گرفته توضیحی به مردم داده نمیشود؟ مثلا نتیجه گفتوگوی تلفنی او با پوتین و رئیس جمهور چین یا رئیس جمهور فرانسه چه بود؟
البته پاسخ به این سوالات خیلی هم سخت نیست. به شرط آنکه توجه داشته باشیم سیدابراهیم رئیسی در این برهه زمانی حساس دو راه بیشتر پیش رو نداشت. او یا باید چهرهای همچون روحانی از خود ارائه میکرد یا احمدینژاد. کابینه و رفتارهای رئیسی نشان میدهد که انتخابش احمدینژاد بوده است. او از یک سو در حال ثابت کردن آن است که مثل روحانی به نشستن در اتاق و اداره کشور به واسطه وزرا یا مدیران ارشد و میانی اعتقادی ندارد و ترجیح میدهد که از نزدیک مسائل را ببیند. (البته در این باره سخن بسیار است).
وجه افتراق دوم او با روحانی نیز در کابینه نمود پیدا کرده است. او به هیچ وجه سراغ ژنرالها نرفته و ترجیح داده به جای بالیدن بر گزینههایی که انتخاب میخود، خود چهره محوری و برتر کابینه بماند.
هر دو مورد ذکر شده، در واقع وجه تشابه رئیسی با احمدینژاد نیز هست. ضمن آنکه رئیسی در ادبیات و لحن کلام خود نیز تشابهاتی با رئیس دولتهای نهم و دهم دهد. مشخصا اشاره اخیرش به امدادهای غیبی و ابراز اطمینان از اینکه به یاری وی خواهند آمد، یادآور نگاه احمدینژاد و همکارانش و روزگار هاله نور و ... بود.
این رفتارها و رویکردها از رئیسی در حالی مشاهده میشود که سیاسیون از خیلی قبلتر هشدارها را داده و یادآور شده بودند که دولت سیزدهم نباید دولت سوم احمدینژاد بشود. حال باید دید که رئیسی در ادامه راه چه میکند. با همین دست فرمان میرود و جدی جدی یک احمدینژاد دیگر میشود یا اینکه به محض روی ریل افتادن امور اداره کشور، چهرهای متفاوت و مختص به خود ارائه میکند. گزینه دوم بعید نیست زیرا خیلیها معتقدند که رئیسی در این دوره ریاست جمهوری بیش از هر چیز در پی ارائه و معرفی ویژگیهای خود و تضمین آینده سیاسی خود است. همان آیندهای که روسای جمهور پیش از او طی هشت سال از دست داده و موجبات خانهنشینی خود را فراهم کردند.
سوال دیگر اما آنجاست که اگر رئیسی همچنان که تا حالا نشان داده راه احمدینژاد را برود، کدام احمدینژاد را الگو قرار خواهد داد. احمدینژاد دولت او یا احمدینژاد دولت دوم. بدیهی است که هر کدام از این دو الگو معایب خود را دارد این عاقبت این راه به جایی بهتر از آنجا که احمدینژاد رسید، نخواهد بود.
به هر حال باید منتظر ماند و دید که جناب رئسی چه رویهای را ادامه میدهد و تا چه اندازه به هشدارهایی که این روزها از چپ و راست به او میدهند، توجه خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید