گرفتاری عربستان در برزخ خاورمیانه
شاید شاهزاده خالد بن سلمان برنامه دقیقی برای سفر به مسکو نریخته باشد، اما پیام این سفر برای واشنگتن کاملا واضح بود. معاون وزیر دفاع عربستان با خودداری از به تعویق انداختن این سفر و امضای توافقنامه همکاری دفاعی با روسیه سعی داشت ضرر احتمالی خروج ایالات متحده از افغانستان و تصرف کابل توسط طالبان را جبران کند. ریاض می خواست نشان دهد با و بدون واشنگتن، چیزی برای آن تغییر نمی کند. به علاوه، پادشاهی سعودی دریافته که روسیه از فرصت های ایجاد شده در نتیجه شکست مفتضحانه آمریکا استفاده خواهد کرد، اما نه مایل و نه قادر است به عنوان ضامن امنیت خلیج فارس جای آن را بگیرد.
دیپلماسی ایرانی: شاید شاهزاده خالد بن سلمان برنامه دقیقی برای سفر به مسکو نریخته باشد، اما پیام این سفر برای واشنگتن کاملا واضح بود. معاون وزیر دفاع عربستان با خودداری از به تعویق انداختن این سفر و امضای توافقنامه همکاری دفاعی با روسیه سعی داشت ضرر احتمالی خروج ایالات متحده از افغانستان و تصرف کابل توسط طالبان را جبران کند. ریاض می خواست نشان دهد با و بدون واشنگتن، چیزی برای آن تغییر نمی کند. به علاوه، پادشاهی سعودی دریافته که روسیه از فرصت های ایجاد شده در نتیجه شکست مفتضحانه آمریکا استفاده خواهد کرد، اما نه مایل و نه قادر است به عنوان ضامن امنیت خلیج فارس جای آن را بگیرد.
با این حال، عربستان در صدد منفعت بردن از نگرانی های ایالات متحده نیز برخواهد آمد. در حال حاضر، آمریکا سعی دارد بفهمد اوضاع چطور انقدر آشفته شده و افغانستان مجددا تحت کنترل همان گروه شبه نظامی مذهبی درآمده که 20 سال پیش از قدرت کنار گذاشته شد؛ همان گروه شبه نظامی که به القاعده اجازه داد حملات 11 سپتامبر خود را از افغانستان برنامه ریزی کند.
القاعده و شمار دیگری از گروه های شبه نظامی هنوز در افغانستان فعالیت می کنند. طالبان اصرار می ورزد که به هیچ کدام از این گروه ها اجازه فعالیت برون مرزی، برنامه ریزی برای یا حمله به سایر کشورها از خاک افغانستان را نخواهد داد.
با این حال، تمایل به سوء استفاده از ناراحتی ایالات متحده می تواند نشانه نارضایتی عربستان باشد. خروج آمریکا شک و تردیدهایی درباره اعتماد به ایالات متحده در دفاع از پادشاهی و خلیج فارس را در پی داشت و بر اعتبار مذاکراتی آمریکا در روند احیای توافق هسته ای ایران تاثیر منفی گذاشت و چشم انداز تبدیل شدن افغانستان به میدان جنگ در رقابت عربستان-ایران در حالی که دو طرف برای کاهش تنش تلاش می کنند، را را پررنگ تر کرد.
نیل کیلیام، محقق خاورمیانه، اینطور استدلال می کند که سپاه پاسداران ایران در صدد افزایش نفوذ خود در میان اعضای طالبان به هزینه کاهش نفوذ سعودی برآمده است. عربستان در پی حملات 11 سپتامبر از حمایت از طالبان عقب کشید و فاصله پادشاهی و طالبان به ویژه با اقدامات محمد بن سلمان در راستای لیبرال کردن جامعه محافظه کار افراطی عربستان، بیشتر شد. این احتمال وجود دارد که رهبری طالبان کارزاری را برای به چالش کشیدن مشروعیت آل سعود آغاز، و مردم عربستان را علیه اقتدار خانواده حاکم تحریک کند.
برخی معتقدند رهبری عربستان مشتاق سیاست همسو با ایالات متحده و شرکای غربی آن خواهد بود، اما برخی از تحلیلگران هم به نقش اندک سعودی ها در قیاس با دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس در کمک به خروج نیروهای ایالات متحده و کشورهای اروپایی از افغانستان و اعزام معاون وزیر دفاع به روسیه اشاره کردند. برخی دیگر از تحلیلگران هم معتقدند عربستان با توجه به گذشته ای که با طالبان دارد، ترجیح می دهد در حاشیه بماند و منافع خود را به خطر نیاندازد.
عربستان سعودی تا سال 2001 نفوذ زیادی میان جهادگرایان افغان داشت و آنها را در جنگ علیه شوروی در دهه 1980 و در جریان قدرت گرفتن طالبان به عنوان دولت در سال 1996، تامین مالی کرد. 15 نفر از 19 عامل حمله 11 سپتامبر تبعه عربستان بودند، اما نفوذ عربستان میان طالبان آن زمان کاهش یافته بود و امتناع طالبان از تحویل اسامه بن لادن قبل از 11 سپتامبر این مساله را آشکارا نشان داد.
فاطمه امان، محقق ایران و افغانستان، می گوید: «ایران سعی کرده با نزدیک شدن به برخی جناح های طالبان، نفوذ خود را در داخل این گروه افزایش دهد؛ اما به طور کلی به آن مشکوک است.»
در همین حال، طالبان احتمالا سعی می کند از درگیر شدن در رقابت ایران و عربستان خودداری کنند، به ویژه اینکه برخی معتقدند از بین رفتن اعتبار آمریکا در افغانستان باعث خواهد شد که پادشاهی جنگ در یمن را تشدید کند و در صدد رویارویی با ایران در دیگر صحنه های احتمالی برآید.
صفوک الشَمَری، ستون نویس سعودی، نوشته: «ما (سعودی ها) باید از وقایع افغانستان و به ویژه از اشتباهاتی که در آنجا رخ داد، درس بگیریم. زمان آن فرا رسیده که حوثی ها را بدون در نظر گرفتن نیروهای بین المللی در هم بکوبیم. به نظر می رسد نتانیاهوی افراطی حق داشت در رابطه با مساله هسته ای ایران با دولت بایدن هماهنگ نباشد و خودمختار عمل کند.» این دیدگاه شمری و بسیاری از دیگر مفسران سعودی با تلاش های ولیعهد محمد برای جایگزینی مذهب با ملی گرایی، همگام است.
البته، بسیاری از تحلیلگران محافظه کار و افسران بازنشسته نظامی اسرائیلی نیز همینطور فکر می کنند. سرلشکر یاکوف آمیدرور، مشاور سابق امنیت ملی و سرپرست تحقیقات اطلاعات نظامی اسرائیل، اینطور استدلال کرد که خروج آمریکا سبب خواهد شد که کشورهای خلیج فارس درباره «رابطه عیان با اسرائیل» بیاندیشند و آن را در دفاع از خود مهم قلمداد کنند.
اگرچه تردیدی نیست که شاهزاده محمد دوست دارد با اسرائیل رابطه ای آشکار داشته باشد، اما احتمالا پیروزی شبه نظامیان مذهب گرا در افغانستان باعث تردید عربستان در پذیرش مخاطره چنین اقدامی شده، چرا که انتقادات گسترده جهان اسلام از چنین اقدامی را در پی خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید