سیاست غیرشفاف و شناور چین در قبال ایران
چین به عنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی در منطقه و جهان رقابت قابل قبولی در طول سالهای اخیر با ایران داشته و سعی کرده است این روابط در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و انرژی به سطح قابل قبولی ارتقا یابد. از طرفی حضور فعال چین در امضای توافقنامه برجام بین ایران و کشورهای ۱+۵ نشان میدهد، چین نقش نسبتا قابل قبولی در حل مناقشات میان ایران با کشورهای غربی خصوصا آمریکا ایفا کرده است.
حسن هانیزاده کارشناس و تحلیلگر مسائل خاورمیانه طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان سیاست غیرشفاف و شناور چین در قبال ایران نوشت: با وجودی که همه کشورها و اعضای عضو برجام درباره برنامه هستهای ایران اظهارنظر روشن و شفافی دارند و میکوشند مساله برجام را حل کنند، اما شاهد سکوت نسبتا طولانی و نسبی چین در این باره هستیم. به نظر میرسد چین سیاست سکوت را در این باره در قبال ایران در پیش گرفته است.
البته چین به عنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی در منطقه و جهان رقابت قابل قبولی در طول سالهای اخیر با ایران داشته و سعی کرده است این روابط در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و انرژی به سطح قابل قبولی ارتقا یابد. از طرفی حضور فعال چین در امضای توافقنامه برجام بین ایران و کشورهای ۱+۵ نشان میدهد، چین نقش نسبتا قابل قبولی در حل مناقشات میان ایران با کشورهای غربی خصوصا آمریکا ایفا کرده است؛ اما سیاست چین در قبال ایران همواره سیاست دوگانه و غیرشفافی است و ترجیح میدهد روابط ایران و کشورهای غربی در حوزه برجام به صورت شناور و غیرپایدار بماند و از ایران به عنوان یک اهرم فشار در برابر آمریکا و غرب استفاده کند.
چین در حوزه رسانهای همواره مبهم عمل میکند و هیچگاه سیاست خود را رسانهای نمیکند و همواره میکوشد به صورت غیرشفاف موضعگیری کند. در برخی موارد در شورای امنیت سازمان ملل، هنگامی که این شورا قصد داشت بیانیه یا قطعنامهای علیه ایران و همپیمانانش مثل سوریه صادر کند، چین این قطعنامهها را وتو کرد. اقدامی که قابل قبول و مثبت تلقی میشود. اما مناسبات چین و آمریکا، مناسبات پایداری نیست و قدرت تاثیرگذاری سیاسی چین بر آمریکا و غرب کمتر از روسیه است، بنابراین سیاست غیرشفافی درقبال ایران اعمال میکند و میکوشد تا اختلافات ایران و کشورهای غربی در حوزه برجام به نقطه غیرقابل اتکا و شناور و غیرپایدار برسد تا چین بتواند پشت سر ایران به غرب و آمریکا سنگاندازی کند.
درباره نفع بردن چین از تحریمها علیه ایران میتوان اینطور تلقی کرد که تا اندازهای میکوشد با فشار به آمریکا برخی تحریمها را لغو کند. اما از نظر چین تحریمها باید به گونهای باشد که ایران همواره نیازمند همکاری اقتصادی با چین باقی بماند؛ بنابراین چین در وهله اول منافع اقتصادی خود را در حوزههای مختلف مورد توجه قرار میدهد و در حقیقت تمایل چندانی برای رفع کامل تحریمها علیه ایران ندارد.
اما به هر حال سیاست چین تا اندازهای سیاست نسبتا مثبتی در قبال ایران است، اما گام بلندی برای رفع تحریمها علیه ایران برنداشته و برنمیدارد. در حالی که باید در اینباره از نفوذ اقتصادی و حضورش در شورای امنیت به عنوان عضو دائم شورای امنیت استفاده کند و در کنار ایران قرار بگیرد و در حوزه برجام، خصوصا کشورهای دیگر را برای رفع تحریمها به نفع ایران تحت فشار قرار دهد. اما تاکنون گام محکمی از سوی چین در این باره مشاهده نشده است و این نشان از عدم تمایل چین برای لغو کامل تحریمها علیه ایران است تا همواره ایران از بازار انحصاری چین استفاده کند.
دیدگاه تان را بنویسید