کلید «مذاکرات وین» کجاست؟
«طرح جایگزینِ/Plan B واقعی در رابطه با ایران و در پسزمینه مذاکرات هستهای وین باید مبتنی بر تلاشهای دیپلماتیکِ گسترده و البته محکم، با هدفِ کاستن از سطح تنشهای منطقهای باشد.»
پایگاه خبری "میدل ایست آی" در گزارشی، ضمن پرداختن به روندِ مرتبط با مذاکرات هستهای وین، به طور خاص از بیاثر و البته بیهوده بودنِ راهکارهای مبتنی بر اعمالِ تحریم و یا طرح تهدیدهای مختلف علیه ایران جهت کسب نتایج مطلوب در رابطه با معادله هستهای این کشور خبر داده و در عین حال خواستارِ ارائه راهکارهای واقع بینانه و در عین حال ابتکاری، با هدف پایان بخشی به مناقشه هستهای ایران شده است.
پایگاه خبری میدل ایست آی در این رابطه مینویسد: «هفتمین دور از مذاکرات هستهای وین میان ایران و قدرتهای جهانی جهت احیای توافق هستهای برجام، در اواخر ماه نوامبر سال جاری میلادی آغاز شد. اگرچه سخت است که نتیجه مذاکرات مذکور را حدس بزنیم، با این حال، این نکته روشن شده که در قالبِ مذاکرات وین، شکافهای عمیقی میان تهران و واشنگتن وجود دارد.
ایرانیها به نحوی منطقی از دولت آمریکا درخواست ارائه تضمینهایی مبنی بر اینکه بار دیگر یک دولتِ آتی در این کشور نتواند به راحتی از توافق برجام خارج و علیه ایران دست به اِعمال تحریمهای گسترده بزند را کرده اند. پیشتر دولت "ترامپ" در سال ۲۰۱۸ میلادی از توافق برجام که دولت اوباما آن را منعقد کرده بود، به صورت یکجانبه خارج و پس از آن، تحریمهای گستردهای را در قالب "کارزار فشار حداکثری" علیه ایران برقرار ساخت. تحریمهایی که آسیبهایی جدی را مخصوصا به اقتصادِ ایران وارد کردند.
با این حال، یک چالش اساسی که دولت بایدن در رابطه با درخواست ایران مطرح میکند این است که نَه دولت بایدن و نَه هیچ دولت دیگری در این کشور نمیتوانند تصمیمات آتی روسای جمهور آمریکا را کنترل کنند و یا برای آنها محدودیتهایی جدی را به وجود آورند. اضافه بر این، ایالات متحده آمریکا در حال حاضر با چالشهای فزاینده و گسترده داخلی و خارجی رو به رو است. نرخ تورم در آمریکا در سال جاری به رقم ۶.۸ درصد رسیده که این میزان در نوع خود بالاترین نرخ تورم در آمریکا از سال ۱۹۸۲ میلادی است. جدای از این ها، در عرصه خارجی نیز عقب نشینیِ خفت بار این کشور از افغانستان موجب شده تا خسارتهایی اساسی به آبرو و اعتبار بین المللی آمریکا وارد شود.
مجموع این مسائل نشان میدهند که دولت بایدن با چالشها و مشکلاتی اساسی در حفظ کنترلِ خود بر کنگره آمریکا پس از انتخابات سال آینده رو به رو است (انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا) و در عین حال رقابت سختی را نیز در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ آمریکا باید پشت سر بگذارد. در این راستا، حتی برخی ناظران و تحلیلگران، احتمال موفقیت مجدد "دونالد ترامپ" در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ را هم رد نمیکنند.
در این چهارچوب، ایران با خوانش و تحلیلِ دقیق تحولات سیاسی در واشنگتن، کاملا حق دارد که نسبت به هرگونه توافقی که احتمالا با دولت بایدن امضا خواهد کرد، شک و تردید داشته باشد. زیرا اساسا معلوم نیست که حتی این دولت بتواند در سال ۲۰۲۴، بار دیگر قدرت را به دست بگیرد.
تحریم هایِ سخت
در عین حال، مقامهای ارشد آمریکایی مدام از بررسیِ طرحهای جایگزین/Plan B علیه ایران در صورت شکستِ مذاکرات وین سخن میگویند. طرحهایی که میتوانند با تشدید تحریمهای اقتصادی علیه تهران همراه شوند. در این راستا، آمریکا در مدت اخیر رایزنیهای زیادی را انجام داده تا یک هیات سیاسی-اقتصادی را به امارات اعزام کند و روند رعایت شدنِ تحریمها علیه ایران را مورد بررسی قرار دهد.
با این همه، افزایش فشارهای اقتصادی علیه ایران، به احتمال فراوان این کشور را به تسلیم وانخواهد داشت. ایران سال هاست که تحت تحریمهای سنگین آمریکا است. در سالهای اخیر نیز، "کارزار فشار حداکثریِ" دولت ترامپ علیه ایران، فقط و فقط مواضع هستهای ایران را سختتر کرده و منجر به توسعه برنامه هستهای ایران و پیشرفتهای قابل توجه تهران در این زمینه شده است. بدون تردید وضعِ تحریمهای بیشتر علیه ایران نخواهد توانست نتایج مطلوبِ آمریکا را محقق سازد. اضافه بر این، تشدید تنشها میان آمریکا، و چین و روسیه نیز موجب شده تا پکن و مسکو، در مساله مذاکرات هستهای وین، تا حد زیادی مواضع خود را به ایران نزدیکتر کنند.
یکی از بخش هایِ به شدت چالشیِ طرحهای جایگزینِ مطرح شده از سوی آمریکا و یا متحدان منطقهای آن نظیر اسرائیل، طرح مساله انجام حمله نظامی علیه ایران است. پیش از این "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا، بر اساس برخی گزارش ها، از مشاور امنیت ملی خود درخواست کرده تا طرحهای پنتاگون جهت انجام اقدام نظامی علی ایران، در صورت شکست مذاکرات هستهای با این کشور را بررسی کند. اضافه بر این، مقامهای ارشد آمریکایی و اسرائیلی، صحبت از برگزاری مانورهای نظامی مشترک جهت انجام حملات احتمالی به تاسیسات اتمی ایران کرده اند.
ماه گذشته، اسرائیل از تصویب بودجهای به ارزش ۱.۵ میلیارد دلار جهت تامینِ تسلیحات و تجهیزات لازم برای حمله به تاسیسات هستهای ایران و مقابله با پیشرفتهای اتمی این کشور خبر داد. سخت است که بتوانیم تشخیص دهیم آیا این موضع گیریها در چهارچوب جنگ روانی و تبلیغاتی قرار دارند یا نمودهایی عینی از آمادهسازیهای اسرائیل جهت انجام اقدام نظامی علیه ایران هستند. آنچه در این میان روشن است این نکته میباشد که: انجام یک حمله نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران، بیش از پیش منطقه خاورمیانه را بیثبات و ناامن خواهد کرد.
ذهنیتِ مبتنی بر "بازی با حاصل جمعِ صفر"
اِعمال تحریم و طرح تهدیدات نظامی علیه ایران، تقویت کننده روندِ گفتگوهای دیپلماتیک در وین نخواهد بود. بایستی دغدغههای امنیتی مشروع و منطقی ایران و همچنین دیگر بازیگران منطقهای را با واقع بینی مورد توجه قرار داد و ابتکارهای جدیدی را برای رفع آنها ارائه کرد.
برای دهه ها، اسرائیل از اعتراف به دارا بودنِ ذخایر تسلیحات هستهای خود خوداری کرده است. اسرائیل تنها بازیگری در منطقه خاورمیانه بوده که در پاسخ به درخواست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد مبنی بر تحققِ ایده "خاورمیانه عاری از سلاحهای هسته ای"، کارشکنی کرد و این ایده را از اساس رد کرد.
اسرائیل باید بداند که زرادخانه هستهای آن، خود یک مشکل و چالش اساسی در منطقه خاورمیانه است. اگر اسرائیل نیز به "توافقِ منع اشاعه تسلیحات هسته ای" (ان پی تی) میپیوست، بدون تردید امکانِ موفق شدنِ گفتگوهای هستهای در وین چندین برابر بیشتر میشد.
جدای از این ها، کاملا مهم است که ایران و کشورهایِ عرب حاشیه خلیج فارس نیز تلاشهای اخیر خود در مسیر تنش زدایی در روابط دوجانبه را همچنان ادامه دهند. در این راستا، بغداد اخیرا میزبان نشستی میان عربستان سعودی و ایران بود. در چند روز گذشته نیز مشاور امنیت ملی امارات از تهران بازدید کرد و عملا سفرِ بلندپایهترین مقام اماراتی به ایران در ۱۰ سال اخیر را رقم زد.
ذهنیتِ مبتنی بر "بازی با حاصل جمع صفر" (بازی که در قالبِ آن، بُرد یک کشور با باخت قطعی دیگران همراه است)، در سالهای اخیر، یک بازی پرهزینه برای بازیگران منطقهای و به طور کلی منطقه خاورمیانه بوده است. بسیاری از مردمِ بیگناه در لبنان، یمن و مناطق دیگر، بهای سنگینی را به دلیلِ این رویکرد پرداخته اند. در این راستا، تنش زدایی در منطقه خلیج فارس و به طور کلی خاورمیانه، میتواند تا حد زیادی راه را جهت استقرار صلح و ثبات، و دستیابی به نتایج مطلوب در چهارچوب معادله هستهای ایران هموار کند».
منبع: فرارو
دیدگاه تان را بنویسید