استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی چقدر محقق شد؟

گروه سیاست نامه نیوز – در دهه فجر قرار داریم و بهترین فرصت برای ارزیابی میزان تحقق آرمان‌های انقلاب است. آرمان‌هایی در شعار محوری «استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی» به وضوح دیده می‌شود. تلخ است اما نگاهی به اظهارات و مواضع مقامات و مسئولان در روزهای اخیر نشان می‌دهد که همه می‌دانند، آنطور که باید و شاید در تحقق آن آرمان‌ها موفق نبوده‌ایم. نه اینکه قدر آنچه طی این سال‌ها حاصل شده را ندانیم و نقاط مثبت را نبینیم اما لازم است که به ضعف‌ها هم نگاهی اندازیم چون در غیر این صورت امیدی به اصلاح نخواهد بود. 

مصطفی درایتی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در گفت‌وگو با «نامه نیوز» معتقد است که در تحقق آرمان‌های انقلاب ضعیف عمل شده است. او با تاکید بر اینکه «در بسیاری از بخش‌ها از مسیر خارج و بخش‌هایی نیز تحریف شده است» گفت: «اگر شعار «استقلال، آزادی، جمهوری‌اسلامی» را محور اصلی آرمان‌های انقلاب بدانیم خواهیم دید که در هر سه بخش مشکلاتی وجود داد».

وی توضیح داد: «به نظر می‌رسد برخی استقلال را با آنچه در ذهنشان است اشتباه گرفته و استقلال را فقط در حصار کشیدن دور کشور یا بهم زدن ارتباطات با دنیا و ... می‌دانند. در حالی که امروز در دنیای جدید، استقلال معنای دیگری دارد و باید به نحوی عمل و رفتار کرد که موجب توسعه کشور، رفاه مردم و توسعه اقتصادی کشور باشد. استقلال به معنی نیست که با همه دعوا داشته باشیم و این غیر از آن چیزی است که مد نظر شعارهای دوران انقلاب بود».

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب همچنین گفت: «در حوزه آزادی هم مشکلات بسیاری وجود دارد. در زمینه آزادی‌های سیاسی که نیازی به گفتن نیست، الان که شاهدیم در آزادی‌های صنفی که مساله اجتماعی است هم مشکلاتی ایجاد شده است».

وی افزود: «در بحث جمهوریت نیز به شدت دچار مشکل هستیم و متاسفانه نقش چندانی در عمل برای مردم باقی نمانده است. ضمن اینکه در بحث اسلامیت نظام هم حرف برای گفتن است چون اسلام را در حد یک سری مسائل سطحی دیده‌ایم و نه مسائل عمیقی مثل عدالت، رفع ظلم و ... جوهره دین است.»

درایتی در پاسخ به اینکه چه عوامی سبب شده طی این سال‌ها در تحقق آرمان‌های اصلی انقلاب به قدر لازم موفق نباشیم؟ گفت: «این بحث عوامل و دامنه زیادی دارد اما فکر می‌کنم که از وقتی ما نقش مردم را محدود کردیم، یعنی از وقتی که برخی فکر کردند مردم گاهی مزاحم هستند باید نقش کمتری در عرصه‌های عمومی داشته باشند، این انحراف از آرمان‌ها آغاز شد. البته که عوامل دیگری هم بوده است اما بحث مردم عامل اصلی است. طبیعی است که تا وقتی مردم صحنه گردان اصلی باشند، خطاهای کمتری اتفاق می‌افتد. اما وقتی مردم را به حاشیه بروند، خطاها هم بیشتر می‌شود.»

وی افزود: «آن بخشی که می‌توان روی آن حساب کرد تا کم‌خطاتر جلوی خطاها را بگیرند، بخش عمومی جامعه است. این در همه دنیا هم تجربه شده است اما وقتی تصور کنیم که ما باید مردم را هدایت کنیم و مردم نقش اصلی نداشته باشند، مشکلات بیشتر می ‌شود. لذا تا وقتی که نقش موثر مردم و نه نقش تشریفاتی و تزئنی مردم مفیدترین و موثرترین راه است، این وضعیت ادامه خواهد داشت».