کد خبر: 645316
تاریخ انتشار :

فریدون مجلسی: مذاکرات هسته‌ای شبیه یقه‌گیری خیابانی شده است

دیده‌بان ایران/ دیپلمات سابق وزارت خارجه گفت: مذاکرات هسته‌ای شبیه یقه‌گیری‌ خیابانی شده است. یعنی ایران می‌گوید چون آمریکا از برجام خارج شده است، اول باید آمریکایی‌ها تحریم‌ها را بردارند از کاخ‌سفید هم این پیام صادر می‌شود که ایران اول به تعهدات پیشین برگردد تا بتوانند قدمی بردارند.

فریدون مجلسی: مذاکرات هسته‌ای شبیه یقه‌گیری خیابانی شده است
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

گرهِ برجام روز به روز پیچیده‌تر می‌شود و در نتیجه، مردم ایران روز به روز گرفتاری بیشتری را به طور ملموس در زندگی خود تجربه می‌کنند. این حالتِ‌ نگران‌کننده به این دلیل تمام‌نشدنی به‌نظر می‌رسد که هم ایران و هم غرب و مشخصاً بر روی خواسته خود پافشاری می‌کنند. باید منتظر ماند و دید بالاخره تکلیف پرونده پُر پیچ و خم هسته‌ای به کجا می‌رسد و آیا ایران و باطبع ایرانی‌ها از شرِ تحریم‌های فلج‌کننده خلاص خواهند شد یا نه؟!

فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و کارشناس مسایل بین‌الملل در گفت‌وگویی در این خصوص به اظهارنظر پرداخته است.

*فرسایشی شدن مذاکرات هسته‌ای حاوی چه پیامی است؟

مذاکرات برجام در حالی آنطور که شما اشاره کردید، فرسایشی شده است که در حقیقت این وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایران است که به حالت فرسایشی شدن عادت کرده است. یعنی وضعیت اقتصادی ایرانی‌ها دچار فرسایشی آزار دهنده شده و جامعه را هر روز بیشتر از روز قبل در تنگنا قرار داده است. البته مشکل مردم فقط تنزل شاًن‌شان و درگیری با انواع و اقسام گرفتاری‌ها نیست. در واقع مردم ایران بر نمی‌تابند همسایه‌هایی که تا یکی دو دهه پیش فاصله‌‌ای نجومی با ما داشته‌اند، تواًمان رفاه، پیشرفت و توسعه را تجربه کنند و اکنون ما باید به حال و احوال آنها غبطه بخوریم و کسی به فکر ما و معیشت و آسایش ما نباشد. در واقع مذاکره‌کنندگان دولت رییسی فقط چانه‌زنی می‌کنند. آنهم چانه‌زنی بر سر نکاتی که نهایتاً یا مجبورند بپذیرند یا مجبورند بجنگند. یعنی راه سومی در این بین نیست و با این روش خودشان را معطل می‌کنند. ما اگر دانسته یا نادانسته از تعهدات‌مان منحرف شده و باعث این همه خسارت و تحریم شده‌ایم طبیعی است که باید «بها»ی رویکردمان را بپردازیم. همچنین باید این را در نظر داشته باشیم که برجام نه یکم قرارداد، بلکه پدیده‌ای بود که نظام بین‌الملل به ما تحمیل کرد تا آنها به زعم خودشان ما را از ساختن بُمب هسته‌ای منصرف کنند، آنهم در حالی که ایران چینن تصمیمی ندارد و برخی از سیاست‌‌های منطقه‌ای چنین ذهنیتی را در غرب به وجود آورده است. مساًله این است که کشورها با دنیا یا در حالت رزم قرار بگیرند یا بنا را بر سازگاری بگذارند. 

*به سوال بر می‌گردم. دلیل بلاتکلیفی به وجود آمده در مذاکرات دولتی فعلی با طرفین پرونده چه چیزی می‌تواند باشد؟

دلیل این شرایط نامعلوم چیزی جز این نیست که آقایانی که در چند ماه گذشته وارد دولت شده‌اند و حالا ماًمور به فیصله مساًله هسته‌ای هستند فکر می‌کنند هر چقدر که زمان بخرند، می‌توانند موقعیت مناسبی در غنی‌سازی پیدا کنند تا از این طریق در مذاکرات آتی فرصت چانه‌زنی بیشتری داشته باشند و در نتیجه امتیازهای بهتری را به دست بیاورند. اما اینکه این روش به چه قیمتی خواهد بود، مسوولیت‌اش با کسانی است که در حال حاضر کار را به دست گرفته‌اند. با توجه اینکه اصولگرایان از همان آغاز مباحث هسته‌ای مخالف برجام بودند و خواهان مسایل معنوی‌ای چون جهاد و ... بودند،‌ تصور نمی‌کنم اساساً‌ هدف‌شان از حضور در وین و مذاکرات رسیدن به تفاهم باشد. یعنی می‌خواهند به شعار اصلی‌شان که همان دوری جستن از هرگونه «گفت‌وگو» با طرفین است، جامع عمل بپوشانند.

* باز شدن گرهِ هسته‌ای برای ایران مهمتر است یا آمریکا؟

رسیدن به توافق هسته‌ای چیزی نیست که ایالات‌متحده‌آمریکا به آن احتیاج ضروری داشته باشد. برای آمریکا رسیدن به تفاهم مهم است، اما بدون این احتمال هم اموراتش را به پیش می‌برد. اما توافق برای ما هم مهم است، هم به آن احتیاج داریم. این ماییم که به خاطر تحریم مردم‌مان در تنگدستی به سر می‌برند و استقلال اقتصادی‌ و بانکی‌مان را از دست رفته می‌بینیم و به‌ همین دلیل لازم است، همه تلاش‌مان را برای رسیدن به تعامل با نظام بین‌الملل و مشخصاً آمریکا به کار بگیریم تا مردم را از گرفتاری‌های روز افزون نجات بدهیم.

*نگاهِ دولت رییسی به اصلِ مذاکره با آنچه در دولت روحانی مدنظر قرار می‌گرفت، چه تفاوتی دارد؟

ببینید!‌ این دولت به‌طرز آشکاری تجربه دیپلماتیک،‌ آگاهی سیاسی و قدرت‌بیان را ندارد. دولت رییسی باید بداند آیا می‌خواهد وظیفه‌ای که قبول کرده است را به صورت متعارف انجام بدهد یا نه؟ یعنی مسوولیت اداره زندگی روزمره مردم را به عهده خواهد گرفت یا اینکه برای کارهایی چون سر دادنِ شعار و فریاد و ... که اوضاع مردم را بدتر خواهند کرد قبول مسوولیت کرده است؟ البته دولتی‌ها به‌طور فردی حتماً احساس مسوولیت می‌کنند اما وقتی ببینند کاری از عهده‌شان ساخته نیست تداوم مانع‌سازی‌های سال‌‌های اخیر را به نظاره خواهد نشست!

*مشکل کجاست که این گره،‌ گرهی کور شده است؟

الان صحبت شبیه یقه‌گیری‌های خیابانی شده است. یعنی ایران می‌گوید چون آمریکا از برجام خارج شده است، اول باید آمریکایی‌ها تحریم‌ها را بردارند از کاخ‌سفید هم این پیام صادر می‌شود که ایران اول به تعهدات پیشین برگردد تا بتوانند قدمی بردارند. این هرج و مرج در شرایطی است که نه آمریکا، بلکه چهره ناموجهی به نام دونالد ترامپ برگه خروج کشورش از برجام را امضاء کرد، آنهم در شرایطی که در ۴ سال کاخ‌سفیدنشینی به کرات تصمیم‌هایی اینچنینی را اجرایی کرد. به نظر من، ما باید با در نظر گرفتن مشقت‌هایی که به ایرانی‌ها تحمیل شده است باید راهی پیدا کنیم تا کشورِ‌ تحریم‌کننده را به برداشتن تحریم‌ها راضی کنیم. در واقع ما نمی‌توانیم با لج و لج‌بازی به جایی برسیم و برای رهایی از شرایط بغرنج فعلی راهی معقولانه برای تفاهم دیپلماتیک پیدا کنیم تا با گفت‌وگوهایی صحیح و البته متقابل بالاخره به راه‌حل برسیم.

*در این شرایط تکلیف مردم چه می‌شود؟

مردم ایران نمی‌توانند کاری در این‌باره انجام بدهند. همینکه برخی در داخل توصیه به خورن اِشکنه می‌کنند، به خوبی نشانگر حال و احوال مردم است!

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها