افشاگری فریدمن از رابطه بحران اوکراین با بحران در آلمان
جورج فریدمن، معتقد است، بحران اوکراین هیچ ارتباطی با اوکراین ندارد. و ریشه این بحران در آلمان است ، بهویژه که یک خط لوله آلمان را به روسیه متصل میکند.
واشنگتن این خط لوله را به عنوان تهدیدی برای خود در اروپا میبیند و سعی کرده است پروژه را در هر نوبت متوقف کند. با این حال، پروژه Nord Stream بهطور کامل عملیاتی و آماده به بهرهبرداری است
صاحبان خانهها و کسب و کارهای آلمانی منبع قابل اعتماد انرژی پاک و ارزان را در اختیار دارند، و روسیه افزایش قابل توجهی از درآمد گاز خواهد داشت. این یک وضعیت برد برد برای هر دو طرف است.
این درحالیست که ایالات متحده نمیخواهند آلمان به گاز روسیه وابستهتر شود، زیرا این وابستگی منجر به توسعه تجارت و ارتقاء اعتماد بین طرفین میشود و در ادامه همانطور که مناسبات گرمتر میشود، موانع تجاری بیشتری بین طرفین حذف میشود، مقررات کاهش مییابد، درامدهای سفر و گردشگری افزایش پیدا میکند و نهایتا معماری امنیتی جدید در دنیایی که آلمان و روسیه دوست هستند و شرکای تجاری هستند، شکل میگیرد.
در چنین وضعیتی، نیازی به پایگاههای نظامی ایالات متحده و سلاحهای دفاعی گرانقیمت و سیستمهای موشکی ایالات متحده نیست و نهایتا نیازی به ناتو هم نیست. همچنین معاملات انرژی دنیا دیگر به دلار آمریکا و ذخیره خزانههای ایالات متحده گره نمیخورد،
شرکای تجاری جدید معاملات را با ارزهای خود انجام میدهند که منجر به کاهش شدید ارزش دلار و تغییر چشمگیر سیطره و قدرت اقتصادی امریکا میشود.
به همین دلیل است که دولت بایدن مخالف جریان nord stream است. این فقط یک خط لوله نیست، این یک پنجره به آینده است؛ آیندهای که در آن اروپا و آسیا به یک منطقه تجاری آزاد تبدیل شدهاند و قدرت و رفاه دوجانبه خود را افزایش میدهند در حالی که ایالات متحده در خارج از آن قرار میگیرد.
روابط گرمتر بین آلمان و روسیه
"Unipolar" و نظم جهانی که ایالات متحده برای 75 سال گذشته بر آن تسلط دارد را تهدید میکند و این یعنی کاهش نفوذ ابرقدرت امریکا. به همین دلیل است که واشنگتن مصمم است به هر نحوی nord stram را متوقف کند. این جا است که کارت اوکراین به روی میز میآید. اوکراین "سلاح انتخابی" واشنگتن برای جریان نورد استریم است، این استراتژی از یکی از کتابچه راهنمای سیاست خارجی ایالات متحده
واشنگتن است باید درک کند که روسیه یک تهدید امنیتی برای اروپا هدف است.
آنها باید نشان دهند که پوتین یک متجاوز غیر قابل اعتماد است. آنچه که حائز اهمیت است، این است که روسیه از زمان انحلال اتحاد جماهیر شوروی به هیچ کشوری حمله نکرده است و ایالات متحده در مدت زمان مشابه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به 50 کشورحمله یا حکومت ها را سرنگون کرده است
ایالات متحده بیش از 800 پایگاه نظامی در کشورهای سراسر جهان را دارد.
رسانه ها به هیچ کدام از این ها نمی پردازند ، بلکه تمرکز بر "شیطان پوتین" است تا تمام اروپا را به یک جنگ خونین دیگر غرق کند.
تمام این تبلیغات جنگ با هدف تحریک و تولید یک بحران ایجاد می با هدف تخریب و انزوا، روسیه صورت می گیرد با این حال، هدف واقعی روسیه نیست، بلکه آلمان است.
این گزیده را از مقاله ای از مقاله مایکل هادسون در UNZ است :
"تنها راهی که برای دیپلمات های ایالات متحده برای جلوگیری از خرید های اروپا، از روسیه روی میز مانده راهکار نظامی است
ویکتوریا نولند، به عنوان دبیر وزارت امور خارجه،در نشست مطبوعاتی وزارت امور خارجه در تاریخ 27 ژانویه حائز نکات قابل توجهی است
تیم بایدن می خواهد "پاسخ نظامی" پروژه Nordstream را متوقف کند . این بدان معنی است که با تحریک پوتین برای فرستادن نیروهای خود در سراسر مرز شرقی درگیری اجتناب ناپذیری را بوجود بیاورد
اگر پوتین طعمه را بگیرد، پاسخ سریع و سخت خواهد بود. رسانه ها این اقدام را به عنوان یک تهدید برای همه اروپا تلقی می کنند، و رهبران سراسر جهان پوتین را به عنوان "هیتلر جدید" محکوم خواهند کرد. این استراتژی واشنگتن به طور خلاصه است
سیاست داخلی آلمان در حال حاضر توقف نیروگاه های هسته است و در نتیجه نیاز به گاز طبیعی دارد
پاسخ این سئوال که چرا واشنگتن بر روی یک رویکرد جدید مثل تحریم خط لوله نورداستریم کار نمیکند ساده است
مردم آلمان هرگونه تحریم را دخالت آمریکا در مسایل داخلی خود تلقی کرده و چهره آمریکا منفورتر خواهد شد
بنابراین عمو سام برای نقشه B برنامه کرده :
یک تهدید خارجی به اندازه کافی بزرگ که آلمان مجبور شود خط لوله را مسدود کند.
دیدگاه تان را بنویسید