ناگفتههایی از سلوک شخصی مرحوم آیتالله ریشهری
ایرنا نوشت: یکی از نزدیکان و همکاران علمی و سیاسی آیتالله ریشهری به مناسبت فوت ایشان نوشت: محبت او به اهل بیت و بخصوص امام حسین (ع) فوق العاده بود. مقید بود عرفه و نیمه شعبان به زیارت کربلا برود.
اوایل وزارتش روزهای عاشورا در منزلش، مجلسی طلبگی میگرفت و مرحوم سیبویه را دعوت میکرد و او به سبک عراقی روضه می خواند. مرحوم ریشهری هم مثل بقیه لخت می شد هروله می کرد و سینه می زد. بعدها این مجلس گسترده و رسمی و هر ساله شد.
سال ۶۴ در مشهد خدمت مرحوم آمیرزا جواد تهرانی که از نوادر روزگار بود رفتیم. ایشان خیلی به ریشهری احترام کرد و حتی کفشهایش را جفت کرد.
حافظ قرآن بود. وقتی برای معرفی من از تهران به یکی از استانها میرفتیم، از وقت استفاده کرد و از حفظ می خواند و من هم از روی متن کنترل می کردم.
نظم آهنینی داشت، در بحرانی ترین شرایط نه از خواب بعد از ظهر غفلت می کرد نه از فعالیت علمی یک بار ساعتی در پاویون فرودگاه نجف معطل شدیم، بلافاصله بساط نوشتن را پهن کرد. حتی در حج هم بخشی از وقتش صرف نوشتن و کار علمی بود. راز موفقیتش نظم آهنینش بود. در دوران وزارتش، روزهای پنجشنبه و جمعه ها جمع ده نفرهای از طلاب از قم به منزلش میرفتند و از صبح تا غروب مشغول تکمیل میزان الحکمه بودند. نتیجهاش ارتقاءاین کتاب از 10 جلد به 15 جلد بود. خانم مرحومه اش غذاهای ساده ولی خوشمزه ای برای 10 تا 15 طلبه درست میکرد و معلوم بود همپای همسر است. خدایش رحمت کند.
پس از او ریشهری هر جا یادش میکرد، نمیتوانست جلوی گریهاش را بگیرد دختر آیت الله مشکینی (ره) بود و خیلی ساده زیست.
او در مسائل امنیتی از سران سه قوه هم به امام (ره) نزدیکتر بود، شاید هم امام می خواست آن ها به امر جنگ و کشور مشغول باشند. حاج احمدآقا هیچ چیزی را از او پنهان نمیکرد. روش مدیریت ایشان سپردن کامل امور به دیگران و نظارت عالیه بود. از همه طیف ها و گرایش ها هم استفاده میکرد و فراجناحی بود و مدیریتش اخلاقی بود.
اگر او نبود غائله منتظری را امام نمیتوانستند جمع کنند. واقعا مثل امامِ معصوم به امام(ره) معتقد و متعبد بود و متقابلاً امام هم فوق العاده به او اعتماد داشت و کیس منتظری را از آغاز تا انجام با او بست.
در اوج تولی نسبت به امام و رهبری بود و به آقا دلبسته بود. میگفت در تصمیمات او هوای نفس نمیبینم. می گفت من در هر سحر به امام زمان (عج) متوسل می شوم و برای رهبری با چشم تر دعا میکنم. در تبری هم فوق العاده بود. در تنبیه شریعتمداری و منتظری و عوامل کودتا و تروریستها. چه منافقین داعش صفت و چه جریان سید مهدی هاشمی آدمکش و هم استکبار و صهیونیسم.
همچنین یکی از همکاران سابق آیتالله ریشهری نوشت: مرحوم ریشهری اخلاق را سرمنشأ امور اطلاعاتی و تعهد و تقوا را ملاک اصلی آن میدانستند. در کنار آن توانایی کاری و مدیریتی در امور اطلاعاتی اهمیت داشت. او در سخنرانی های خود همواره پرسنل و مدیران را به تقوا و رعایت برخورد با متهمین و افراد دارای اختلاف و عناد با نظام، توصیه میکردند. کلاس درس ایشان هر چهارشنبه برای مدیران، عمدتاً گفتاری اخلاقی و توصیه به انصاف بود. این درسها هر هفته ضبط میشد و به ادارات استان ها و شهرستانها فرستاده میشد.
یک گفتار ایشان که جلوهگر بود این صحبت بود که میفرمودند "با آن منافقی که دستگیر میکنید کاری نکنید که در روز قیامت ببینید او دارد به بهشت میرود و شما به جهنم رعایت انصاف و اصلاح در مورد هر متهمی را در نظر داشته باشید." ایشان با زدن یک سیلی به متهم بدون اجازه شرعی از حاکم شرع و قاضی، بشدت برخورد میکردند و در موردی گفتند کسی که زده باید قصاص شود و یا رضایت متهم را کسب کنید. وزارت اطلاعات دوران ریشهری یک تشکیلات اخلاقمدار و در عین حال دارای نیروهای متخصص و توانمند بود.
وزارت اطلاعات از ادغام نیروهای اطلاعات سپاه، اطلاعات نخست وزیری، اطلاعات ارتش و اطلاعات کمیته شکل گرفت که طبیعتا دارای اندیشه و گرایشات مختلفی بودند؛ از مجاهدین انقلاب و حزب جمهوری گرفته تا بچههای اطلاعات نخست وزیری با گرایشات متفاوت و طیف های دیگر.
ویژگی مرحوم ری شهری این بود که به گروه و دسته و گرایش افراد نگاه نمیکردند و ملاکشان متقی و منزه بودن و داشتن توانایی مدیریتی بود. یک بار در یک سخنرانی عمومی گفتند: میگویند هفت خط، اما در وزارت هفتاد خط هست. مرحوم ریشهری با همه این اندیشه ها کار می کرد و هیچ کس را به خاطر صرف وابستگی به تفکری طرد نکردند، مگر اینکه آن فرد اندیشه و تفکر خود را در امور تشکیلات وزارت اطلاعات دخالت دهد.
سیستم وزارت اطلاعات در دوران ریشهری یک دیسیپلین خاص داشت و امور بر مدار اخلاق، ایمان، تعهد، تخصص و پشتکار میچرخید. خود ایشان هم از نیروها و خصوصا مدیران پرتلاش و متخصص و با ایمان حمایت کامل میکرد و در تغییرات مدیران، توصیه پذیری نداشت. توصیه پذیری حتی در مسائل مهم در ایشان وجود نداشت. یکبار از خودشان شنیدم که من فقط به حرف و توصیههای امام عمل میکنم و به سران قوا و نخست وزیر هم اجازه ندادهام توصیهای کنند که خلاف روند امور اداره وزارت باشد، اما گزارشهای ماهیانه کل کشور که شامل یک به یک استان ها و معاونتهای تهران میشد را برای سران سه قوه و نخست وزیر ارسال میکنم.
مرحوم ریشهری به پرسنل خیلی توجه داشت. وقتی وزارت تشکیل شد و اضافهکار هم بر حقوق ها اضافه شد، عده زیادی اعتراض کردند که ما برای خدا کار می کنیم، اضافه کار برای چیست؟ ریشهری در یک سخنرانی به این قضیه اشاره کرده و گفتند ما اضافه کاری را میدهیم، یک صندوق هم کنار آن میگذاریم و هرکس اضافه کاریاش را نخواست داخل آن بیندازد که برگردد به بیتالمال.
دیدگاه تان را بنویسید