آیا ایران واقعا به دنبال بمب اتم است؟
علی مطهری چندمین مسئولی در ایران است که از بمب اتم صحبت کرده است. پیش از او محسن رضایی، آیت الله هاشمی رفسنجانی و سیدمحمود علوی نیز سخنانی مشابه گفته بودند. اگرچه در همه موارد این سخنان تکذیب شده یا تقصیر آن به دوش رسانهها انداخته شده است، اما سوال اصلی همچنان بر جای خود باقی است. آیا ایران واقعا به دنبال بمب اتم است؟
رویداد 24 نوشت: علی مطهری نماینده پیشین مجلس و از مقامات شناختهشده جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته در اظهار نظری گفته «جمهوری اسلامی از همان ابتدا به دنبال ساخت بمب هستهای برای تقویت قوای بازدارنده بوده، اما نتوانسته محرمانه بودن این موضوع را حفظ کند و افشا شده است.»
او در گفتگو با سایت ایسکانیوز در واکنش به سوالی در توضیح اظهارنظر قبلی خود که گفته بود ساخت بمب اتم حرام نیست و استفاده از آن حرام است، گفت: ««از همان ابتدا که وارد فعالیت هستهای شدیم هدفمان ساخت بمب و تقویت قوای بازدارنده بود، اما نتوانستیم محرمانه بودن این مسئله را حفظ کنیم و گزارشهای محرمانه توسط گروهک منافقین (سازمان مجاهدین خلق) افشا شد.»
اظهارات مطهری با واکنش تند رسانه منسوب به شورای عالی امنیت ملی مواجه شد. نورنیوز در یادداشتی به نقل از یک مقام مطلع در سازمان انرژی اتمی که نامش برده نشده مطهری را فردی غیر مسئول خوانده که از روی بیاطلاعی و انگیزههای سیاسی چنین اظهاراتی را مطرح کرده است. این رسانه ضمن تکذیب گفتههای مطهری نوشت: برنامه صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران هیچگاه جهتگیری نظامی نداشته و اظهارات افراد غیر مسئول در این زمینه ناشی از بیاطلاعی و یا رویکرد سیاسی خاص آنها است.
اگرچه بعد از افزایش فشارها علی مطهری سخنان خود را تکذیب کرد، اما تقریبا این موضوع درباره بیش از نود درصد مصاحبههای مطهری مصداق دارد و به محض افزایش فشار بر او، تقصیر را بر گردن رسانهها میاندازد تا از این طریق بار فشار را از روی خود کم کند. به این ترتیب با بیان چنین موضوعی، سوال اینجاست که چقدر ادعای علی مطهری محتمل است؟
چه کسانی از ساخت بمب اتمی در ایران صحبت کردهاند؟
به گزارش رویداد۲۴ این اولین بار نیست که یکی از مقامات کشور از ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران صحبت کرده است. مهرماه سال ۱۳۹۳ محسن رضایی در یک برنامه تلویزیونی به مناسبت هفته دفاع مقدس از یک نامه در تشریح تسلیحات و تدارکات لازم برای ادامه جنگ با عراق پرده برداشت. این نامه که در خرداد ماه سال ۱۳۶۷ خطاب به هاشمی رفسنجانی نوشته شد در تصمیم نظام برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ تعیین کننده بود. رضایی در این نامه فهرستی از تجهیزات و ادوات جنگی لازم برای توسعه سازمان رزم را آورده بود و در کنار تانک و توپ به نیاز ایران برای دستیابی به سلاحهای «لیزری و اتمی» صحبت کرده بود.
رضایی که در آن زمان فرمانده سپاه بود در نامه خود به رئیس جمهور وقت کشور نوشته بود: «مساله تهیه هواپیما و تلاش جدی برای ساخت سلاحهای لیزری» برای نیروهای ایران بسیار ضروری است، اما «اگر حاصل نشد این طور نیست که پیروزی به دست نیاید، بلکه باید فشارهای سنگینی را تا کسب پیروزی متحمل شویم.»
یک سال بعد هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام هم اظهارات محسن رضایی را تایید کرد و گفت ایران زمانی که برنامهء اتمی خود را در ۱۹۸۰ در جریان جنگ عراق و ایران آغاز کرد، درباره تولید اسلحه بازدارنده اتمی غور کرده بود.
هاشمی رفسنجانی سال ۹۴ در گفتگو با مجله امید هستهای ایران گفت زمانی که برای بار اول [برنامه اتمی] را آغاز کردیم، در جنگ بودیم و خواستیم این امکانات را برای روزی داشته باشیم که دشمن ممکن از اسلحه اتمی استفاده کند. هدف جمهوری اسلامی از مطالعه روی بمب اتم این بوده که اگر روزی دشمن از سلاح هستهای علیه ایران استفاده کند داشتن چنین امکانی را برای خود محفوظ بداند.
رفسنجانی تاکید کرد که سیاست اصلی ما همیشه اجرای برنامهء اتمی صلح آمیز بوده، «اما هرگز از یاد نبردهایم که اگر یک روز تهدید میشویم و ضرور باشد، باید قادر باشیم تا راه دیگر را در پیش بگیریم.»
سیدمحمود علوی وزیر اطلاعات وقت ایران نیز وقتی به یک برنامه تلویزیونی دعوت شده بود، اینگونه گفت: «مقام معظم رهبری در فتوایشان فرمودند که تولید سلاح هستهای حرام اخلاف شرع است و جمهوری اسلامی سراغ آن نمیرود اما اگر گربهای را گوشهای گیر بیاندازند ممکن است رفتارش با گربه آزاد فرق کند؛ اگر ایران را به آن سمت هل دهند آنوقت تقصیر ایران نیست.»
سخنان علوی نیز با واکنش تند رسانههای اصولگرا مواجه شد و سایتهایی همچون فارس و تسنیم و مشرق به شدت او را محکوم کردند و نوشتند که او به تبعات حرفهایش فکر نکرده است.
آغاز برنامه هستهای در ایران در دوره پهلوی
برنامه هستهای ایران به قبل از انقلاب و سال ۱۳۲۹ برمیگردد. محمد حسنین هیکل روزنامهنگار مصری یک بار در بحبوحه جنبش ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۳۰ و بار دیگر در سال ۱۳۵۴ به دعوت محمدرضا شاه پهلوی به تهران سفر کرد و در این سفرها مصاحبههایی هم با شاه داشت. در یکی از این گفتگوها شاه به ایدههای خود درباره برنامه هستهای ایران اشاره میکند و میگوید: «من نمیخواهم ایران به بمب هستهای برسد به دو علت بسیار روشن: نخست اینکه هزینههای آن بسیار گزاف است. دوم آنکه ابزارهای لازم، از جمله موشک برای حمل آن در جنگ را ندارم. اما باید به وضوح بگویم اگر قرار باشد کسی در منطقه بمب هستهای داشته باشد ایران هم باید بمب هستهای خودش را داشته باشد.»
اولین قرارداد رسمی ایران مربوط به ساخت نیروگاهی بود که هنوز هم ساخت آن تکمیل نشده؛ نیروگاه بوشهر. این قرارداد دو سال پس از تاسیس سازمان انرژی اتمی ایران در سال ۱۳۵۳ منعقد شد و قرار بود یکی از شرکتهای وابسته به زیمنس آلمان کار ساخت دو نیروگاه اتمی را برعهده بگیرد.
برنامه هستهای ایران در دوره جمهوری اسلامی
بعد از پیروزی انقلاب پروژه ساخت نیروگاه اتمی بوشهر با خروج طرف آلمانی از توافق متوقف شد و در دوره جنگ زیرساختهای این نیروگاه بارها مورد حمله هوایی عراق قرار گرفت و نابود شد. در دهه ۶۰ یک بار دیگر برنامه هستهای ایران بازبینی شد و ایران قرارداد تازهای با روسیه برای تکمیل نیروگاه بوشهر امضا کرد. مرحله بعد برای جمهوری اسلامی، تهیه سوخت هستهای برای نیروگاه بود. سال ۱۳۸۱ در دولت خاتمی خبر موفقیت ایران در دستیابی به چرخه سوخت هستهای اعلام شد و جمهوری اسلامی رسما اعلام کرد وارد باشگاه کشورهای هستهای شده است. گزارشها علیه ایران هم از همین سال آغاز شد.
سال ۱۳۸۲ (ژوئن ۲۰۰۳) محمد البرادعی مدیر کل وقت آژانس بین المللی انرژی اتمی مدعی وجود برخی مواد و فعالیتهای اتمی گزارش نشده در ایران شد و در همان سال از ایران خواست پروتکل الحاقی معاهده منع تکثیر تسلیحات هستهای موسوم به NPT را امضا کند.
مذاکرات با سه کشور اروپایی در همین دوره آغاز شد و ایران در نهایت در آذرماه ۱۳۸۲ (۱۸ دسامبر ۲۰۰۳) تعلیق برنامه هستهای و امضای پروتکل الحاقی را پذیرفت. سال ۱۳۸۳ (۲۰۰۴) آژانس مدعی شد که نشانههایی از وجود اورانیوم غنی شده در ایران پیدا کرده است. دیپلماتهای غربی هم مدعی شدند ایران در بازارسیاه اتمی به دنبال دهها هزار قطعه برای برنامه هستهای خود بوده است.
سیاست کجدار و مریز ایران با آژانس و اتحادیه اروپا با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد نقش بر آب شد. احمدینژاد در روز تحلیف خود خبر داد که ایران فرآوری اورانیوم را ظرف چند روز آغاز خواهد کرد. مرداد ۸۳ واشنگتن پست گزارشی درباره وجود اورانیوم غنیشده که ناشی از واردات اقلام آلوده از خارج به ایران بوده، منتشر کرد. این گزارش در واقع اشارهای به گزارشهایی دارد که بعدها در اعترافات عبدالقدیرخان پدر انرژی هستهای پاکستان از آن سخن گفته شده بود. ایران به اذعان علی اکبر صالحی مدیر کل اسبق سازمان انرژی اتمی اولین سانتریفیوژهایش را از بازار سیاه خریده بود. در گزارش واشنگتن پست هم اشاره شده باقیمانده مواد هستهای و اورانیوم در سانتریفیوژهای ایارن در واقع ناشی از فعالیتهای غنی سازی پاکستان بوده است.
فروردین ۱۳۸۵ در دولت احمدی نژاد اعلام کرد ایران موفق به غنیسازی اورانیوم ۳.۵ درصد شده است. از این دوره انتشار گزارشها علیه برنامه هستهای ایران که عمدتا توسط سازمان مجاهدین خلق به دست اسرائیل و از طریق اسرائیل به دست آژانس بین المللی انرژی اتمی میرسید، به اوج خود رسید.
سال ۲۰۰۷ در حاشیه کنفرانسی در وین، اولی هاینونن معاون وقت پروتکلهای آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارشی از فعالیتهای مشکوک اتمی ایران با استناد به لپتاپی که از ایران ربوده شده بود، منتشر کرد. همین گزارشها و اعلام پیوستن ایران به باشگاه کشورهای اتمی، سرآغاز صدور قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران شد.
سال ۸۸ اعترافات کتبی عبدالقدیرخان دانشمند هستهای پاکستان به اتهامات علیه ایران دامن زد. در همین سال نشریه تایمز بریتانیا گزارشی منتشر کرد و مدعی شد گزارشهایی به دستشان رسیده که نشان میدهد ایران آزمایشهایی را آغاز کرده که تنها در ساختن بمب اتمی مورد استفاده قرار میگیرد.
سیل تحریمها تا روزهای پایانی دولت احمدی نژاد در سال ۱۳۹۲ ادامه داشت. این همان دورهای است که مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در مسقط عمان توسط تیمی که بعدها به وزارت خارجه حسن روحانی راه پیدا کردند آغاز شد. با روی کار آمدن حسن روحانی و شعار «هم چرخ اقتصاد بچرخد هم چرخ سانتریفیوژها» تلاشهای ایران برای رسیدن به یک توافق هستهای با غرب جدیتر شد.
ایران در نهایت در سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴) به توافق برجام دست پیدا کرد. بر اساس توافق برجام ایران باید برنامههای هستهای خود را محدود میکرد و در عوض غرب تحریمها را از دوش ایران برمیداشت. محدود شدن برنامه غنیسازی اورانیوم بر اساس برجام به معنای تعلیق برنامههای قبل بود. مقامات جمهوری اسلامی ایران در این دوره به جای نابودی اسناد هستهای مربوط به دوره گذشته، اسناد را در انباری سیار جمعآوری و از آن نگهداری کردند. شب ۳۱ ژانویه ۲۰۱۸ انباری در منطقه صنعتی تهران مورد سرقت قرار گرفت و اسنادی شامل ۵۵ هزار صفحه سند، ۱۸۳ لوح فشرده شامل پروندهها و طرحها و فیلمهای مربوط به فعالیت هستهای ایران ربوده شد و به دست اسرائیل رسید.
مطابق این اسناد ایران برای پیشبرد برنامه هستهای خود از کارشناسان پاکستانی و برخی دیگر از کارشناسان خارجی کمک گرفته بود و در قالب پروژهای به نام «آماد» در آستانه دستیابی به فناوری مهم تولید بمب هستهای قرار داشتهاست. پروژهای که مربوط به ۱۵ سال پیش بودهاست. بر پایه این اسناد، ایران در تلاش برای تولید کلاهک هستهای برای موشک شهاب ۳ بوده و چندین پیشنهاد را برای انجام آزمایشهای هستهای مخفیانه در دست بررسی داشتهاست که این برنامه از سال ۲۰۰۳ میلادی متوقف شدهاست.
اسرائیل بخشهایی از اسناد محرمانه ایران را در اختیار آژانس گذاشت. هرچند اسناد ربوده شده ثابت نمیکرد که ایران از توافق برجام تعدی کرده، اما همین اسناد منشا گزارشهای بعدی آژانس درباره وجود چندین سایت مخفی هستهای در ایران شد؛ سایتهایی که البته همچنان بازرسی از آنها مورد اختلاف ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی است.
همه این موارد در حالی اتفاق افتاده که ایران میگوید بر پایه فتوای آیت الله خامنهای، جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به دنبال بمب اتم نیست زیرا شرعا آن را حرام میداند. در فتوای آیت الله خامنهای چنین آمده است: «طبق مبانی اعتقادی ما، مبانی دینی ما، به کار بردن اینگونه وسائل کشتار جمعی [بمب اتمی] اصلاً ممنوع است، حرام است؛ این، ضایع کردن حرث و نسل است که قرآن آن را ممنوع کرده؛ ما دنبال این نمیرویم.» ایشان در جای دیگری گفتهاند «میتوانستیم، اما در راه ساخت بمب اتم وارد نشدیم؛ استفاده از بمب اتم حرام قطعی و شرعی است»
البته رسانههایی همچون بیسیسی در دورههای مختلف به لحاظ دینی این موضوع را بررسی کردهاند که «آیا حرمت سلاح هستهای قابل تغییر است یا خیر؟» آنها معتقدند این فتوا نیز مانند تمام فتواهای دیگر مراجع تابع شرایط و زمان و مکان است و احتمال دارد با تغییر شرایط حکم این فتوا نیز تغییر کند.
دیدگاه تان را بنویسید