کد خبر: 652276
تاریخ انتشار :

حجت الاسلام حسین بنیادی

تغییر از ظاهر فرهنگی تا تغییر در ذائقه فرهنگی

عضو مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، نوشت: باور نداشتن برخی از مسئولین به اینکه قدرت و سرعت تهاجم فرهنگ بیگانه هر روز بیشتر می‌شود و شکل‌های متفاوتی از تغییر فرهنگ را در لایه‌های فکری انسانها ایجاد می‌کند تا جائیکه اباحی‌گری و سهل‌انگاری در امور شرعی را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، از دیگر عواملی است که احساس می‌شود بواسطه آن ابرهای شوم فرهنگ‌های غلط به راحتی بر تمام امور اجتماعی، خانوادگی و... سایه می‌افکند و تأثیر خود را می‌گذارد و این در حالی است که برای مقابله با فرهنگ‌های مهاجم باید برنامه داشت و چند گام جلوتر بود که بازهم بنظر می‌رسد اینگونه نیست.

تغییر از ظاهر فرهنگی تا تغییر در ذائقه فرهنگی
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

حجت الاسلام حسین بنیادی، عضو مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،  در یادداشتی نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

در نظام دینی و جمهوری اسلامی درباره فرهنگ به معنای عام و خاص آن هرچه از کاستی‌ها، عملکردها و سوء مدیریت‌ها گفته شود بازهم کم است، در این مجال بحث فقط در باره مسئولین و نهادهای متولی فرهنگی نیست که خود غصه‌ای کُشنده دارد، اینکه در این مملکت وسیع و متنوع به لحاظ فرهنگی و تکثر مذاهب و اقلیم‌ها و صنوف و اقشار، چه کسی متولی امر فرهنگ است و تا کنون چه گزارشی از حال وضعیف فرهنگ داده‌ شده، معلوم نیست اما آنچه محسوس است کشیده شدن فرهنگ به قربانگاهی است که نفس ملت و مملکت را می‌بُرد، بلکه روی سخن با مجموعه مسئولین و مدیران است که در نظام اسلامی مشغول می‌باشند که همبستگی و پیوستگی آنان با مسئولین و نهادهای فرهنگی به مراتب مؤثرتر از پیوست‌های بی‌اثر و بعضاً تشریفاتیِ فرهنگی در امور سیاسی، اقتصادی و امنیتی است و این به دلیل نسبت فرهنگ با تمام این مقولات است.

عزم جدی در امر فرهنگ دیده نمی‌شود؛

از تمام مشاهدات و شواهد معلوم است که فرهنگ نه تنها یک اصل نیست بلکه اولویت خود را نیز از دست داده است که بخشی از آن بخاطر مخاطرات اقتصادی موجود در اذهان مسئولین و نگرانی‌های اقتصادی و معیشتی جامعه است و بخشی از آن به دلیل به کار نبستن صاحب‌فکران و اندیشه‌سازان در حوزه فرهنگ و نیز نبود بودجه لازم است، که خروجی آن وضعیت نا به سامان فرهنگ عمومی و زدوده شدن فرهنگ اسلامی و باز بودن مسیر برای تهاجم و فزونی تأثیر فرهنگ منحط غرب در میان اقشار جامعه است؛ اینها قسمتی از عوامل و حقائق غیر قابل توجیه و موجود در جامعه است که با کمال تأسف خطرات و هزینه‌های آن بر تمام فعالیت‌های اجتماعی سایه افکنده است و برون‌رفت از آن با وضعیت موجود کاری سخت و بسی دشوار است مشابه آنچه که در مسأله‌ی فرزندآوری در مرحله‌ی ورود به چاله پیری جامعه هستیم در امر فرهنگ نیز گسل‌های عمیق فرهنگی به وفور قابل مشاهده است.

سرگرمی‌ها و منازعات جناحی عامل از دست رفتن فرصت‌های فرهنگی؛

ریشه‌یابی و کارشناسی دقیق معضلات فرهنگی از امور مهمی است که بالطبع اولین بحث مربوط به عوامل پیدایش بهم‌ریختگی فرهنگی می‌باشد اما بخشی از تخریب فرهنگ جامعه متوجه سیاسیون و سیاست‌بازان است که با مجادلات و منازعات بی‌ثمر نگاه جامعه را معطوف به دعواها و بعضاً بداخلاقی‌های بوجود آمده از آن می‌باشد که موجب شکنندگی در رفتار و اخلاق جامعه و از طرفی موجب تلف شدن فکر و ذهن نیروی‌های فرهنگی شده است که در فضای سیاست‌زدگی کشور اصالت فرهنگی خود را فراموش یا از دست داده‌اند که این همان آسیب زدن به نیروهای متخصص و سرمایه‌های کارآمد کشور است که خواسته یا ناخواسته در باتلاق این منازعات فرو می‌روند.

ظواهر فرهنگ اسلامی به سرعت در حال تغییر هستند

بدور از هر گونه سیاه‌نمایی و ایجاد ناامیدی باید گفت که تمام مظاهر فرهنگ اسلامی که شامل تعاملات انسانها بر مبنا و اندیشه شرع و عقل و مجموعه‌ای از عقائد دینی، احکام شرعی و اخلاق اسلامی و حتی داشته‌های بومی و ملی است، در حال تغییر است، معیار کنش‌ها و واکنش‌های اجتماعی تبدیل به امور ناروا و نامشروع شده تا جائیکه تنفس در این فضا را برای همگان سخت کرده و از روی استیصال آرزوی خانواده‌ها، محیطی سالم با حداقل فاکتورهای فرهنگی شده است، این ظواهر ناخوشایند نشان از درونی ناآرام و نهانی آشتفه در جامعه دارد که برای فهم بهم‌ریختگی فرهنگی دیگر نیازی به بصیرت نمی‌باشد، از لباس‌های بدن‌نما تا نمای بناهای نامربوط با بوم کشور و فرهنگ اسلامی، از طریقه صحبت کردن‌ها و تغیبر ادبیات گفتاری تا بی‌حوصلگی از شنیدن سخن حق، از افکار پریشان تا پریشانی رفتارها و کردارهای نامتناسب با موازین دینی و ملی در خلوت و‌ جلوت‌ها، از نشانه‌هایی است که قلوب متدینین و دغدغه‌مندان را می‌فشارد و صد البته که گاه کاری از آنها هم برنمی‌آید.

قدرت و سرعت تهاجمی فرهنگ بیگانه هر روز بیشتر از قبل می‌شود

باور نداشتن برخی از مسئولین به اینکه قدرت و سرعت تهاجم فرهنگ بیگانه هر روز بیشتر می‌شود و شکل‌های متفاوتی از تغییر فرهنگ را در لایه‌های فکری انسانها ایجاد می‌کند تا جائیکه اباحی‌گری و سهل‌انگاری در امور شرعی را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، از دیگر عواملی است که احساس می‌شود بواسطه آن ابرهای شوم فرهنگ‌های غلط به راحتی بر تمام امور اجتماعی، خانوادگی و... سایه می‌افکند و تأثیر خود را می‌گذارد و این در حالی است که برای مقابله با فرهنگ‌های مهاجم باید برنامه داشت و چند گام جلوتر بود که بازهم بنظر می‌رسد اینگونه نیست.

قدر فرصت‌ها را باید دانست و إلا تغییر ظواهر فرهنگی تبدیل به تغییر ذائقه‌ی فرهنگی می‌شود

منظور از تغییر ذائقه‌ی فرهنگی، نفوذ جریان فرهنگ منحط به باطن افراد و تغییر فکری و عقیدتی در سطح کلان جامعه است که مرتبه‌ای سخت از امور غیر ارزشی را به جامعه تحمیل می‌کند و در بستر آن ارزشمندترین داشته‌های جامعه اسلامی را به ورطه شکست و سقوط جامعه می‌رساند که نیاز است تمام دلسوزان و علاقمندان به مکتب و مملکت برای دفع این خطر، در حالت آماده‌باش باشند.

بکار بستن دستورات مقام معظم رهبری چاره کار است

اما آنچه که مایه امیدواری و اعتماد به آینده فرهنگی کشور است، تیزبینی، هشدارها و راهکارهای  رهبر فرزانه انقلاب در این مهم است، معظم‌له از سالهای دور تهاجم و شبیخون فرهنگی را مورد تأکید قرار دادند و سندهای مهمی مانند «سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» «ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی» و «سند بسیار مهم و منظومه‌ای بیانیه گام دوم انقلاب» را ابلاغ فرمودند که ایمان داریم با کاربست فرامین و مؤلفه‌های ذکر شده در هر کدام، نقشه راه ساخت جامعه‌ی اسلامی و پیاده کردن  فرهنگ ناب اسلامی در جامعه می‌باشد که با همّت تمام دستگاهها و نیروهای مؤمن و‌معتقد به اسلام و انقلاب، امری میّسر خواهد بود.

دولت انقلابی و متعهد سیزدهم و رسالت خطیر بازسازی فرهنگ اسلامی

بدون تردید یکی از دغدغه‌ها و برنامه‌های دولت انقلابی سیزدهم و شخص رئیس جمهور محترم مهیا نمودن زمینه‌ها، تهیه ابزار لازم، آماده نمون زیرساخت‌های فرهنگی و همت و تلاش برای توسعه فرهنگ اسلامی است؛ ارتباط با مؤثرین و نخبگان و تهیه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که با واقع‌‌بینی همراه باشد، این امید را فزونی می‌بخشد و یقینا آنچه که خواست ملت شریف و مؤمن ایران اسلامی می‌باشد، برجستگی ارزش‌ها و نهادینه شدن فرهنگ اسلامی در جامعه می‌باشد و در این راستا اگر گام‌های عملی و مؤثری برداشته شود، جریان فرهنگی کشور به جوششی نو در خواهد آمد.

کلام آخر، هماهنگی و هم‌پوشانی نهادهای فرهنگی

هر چند آگاهان در امور فرهنگی با بیانات و استدلال‌های متقن کراراً خواهان یکپارچگی نهادهای فرهنگی و وحدت متولی در امر فرهنگ اسلامی شده‌اند که امری حق است اما آنچه که ارزشمندتر می‌باشد همفکری، هماهنگی و هم‌پوشانی مسئولین نهادهای فرهنگی می‌باشد تا با فراخوان نخبگان، فرهیختگان، فرهنگیان، صاحب‌نظران و اندیشمندان، جنبش فرهنگی کشور شکلی منسجم پیدا کند و کشور اسلامی ایران به الگوی فرهنگ اسلامی تبدیل و به افق ترسیم شده در بیانیه گام دوم انقلاب نزدیکتر گردد.

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها