خاطره آیت الله هاشمی رفسنجانی از ماجرای ترورش
چهارم خرداد، سالگرد این ترور نافرجام در سال ۱۳۵۸بود.در ادامه در این باره آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت:در آنزمان به مسائل حفاظتی فکر نمی کردیم. مغرب به منزل رفتم. دو نفر پاسدار دم درب بودند. البته آنزمان، آنها هم زیادی (در حفاظت) جدّی نبودند. گفتند: فردی آمده نامه ای از طرف آقای ناطق نوری دارد.داخل آمد و منتظر ماند. بعد از خواندن نماز مغرب، وقتی با او مواجه شدم از فاصله نزدیک که کمتر از یک متر بود، به بهانه درآوردن نامه، اسلحه اش را از زیر کت درآورد، بلافاصله مچ دستش را گرفتم و با یکدیگر گلاویز شدیم. دیگر قدرت شلیک نداشت.
چهارم خرداد، سالگرد این ترور نافرجام در سال ۱۳۵۸بود.در ادامه در این باره آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت:در آنزمان به مسائل حفاظتی فکر نمی کردیم. مغرب به منزل رفتم. دو نفر پاسدار دم درب بودند. البته آنزمان، آنها هم زیادی (در حفاظت) جدّی نبودند. گفتند: فردی آمده نامه ای از طرف آقای ناطق نوری دارد.داخل آمد و منتظر ماند. بعد از خواندن نماز مغرب، وقتی با او مواجه شدم از فاصله نزدیک که کمتر از یک متر بود، به بهانه درآوردن نامه، اسلحه اش را از زیر کت درآورد، بلافاصله مچ دستش را گرفتم و با یکدیگر گلاویز شدیم. دیگر قدرت شلیک نداشت.
دیدگاه تان را بنویسید