سهم حکمرانی بد در فاجعه متروپل
حکمرانی اگر چفت و قفل مناسب داشته باشد، راه بر دنیاخواهان و باندهای مافیا بسته میشود و افراد حریص مجالی برای ارضاء امیال خود نخواهند یافت. پیدایش عبدالباقیها و شهرام جزایریها و بابک زنجانیها در جامعهای که تحت حاکمیت نظام جمهوری اسلامی است را نباید به معنای فراوانی این قبیل عناصر چپاولگر در کشور دانست بلکه باید آن را بدون تردید به معنای ناسالم بودن حکمرانی تفسیر کرد.
روزنامه جمهوری اسلامی درسرمقاله خود با عنوان«پیام شنیده نشده متروپل» این گونه آودره است:حادثه دلخراش فرو ریختن برج ۱۰ طبقه متروپل آبادان بیش از آنکه از منظر تلفات انسانی قابل توجه باشد، از جنبه برملا شدن فساد اداری که مانند خوره در حال بعلیدن کشور است قابل تأمل است. در این زمینه نباید به اخبار ناگواری که میشنویم اکتفا کنیم، این ماجرا به کالبد شکافی جامعهشناسانهای نیاز دارد که به چگونگی حکمرانی در کشوری که هم صبغه اسلامی دارد و هم صاحب یک انقلاب بزرگ متکی بر ارزشهاست مربوط میشود. بخشی از موارد این کالبد شکافی را در چند نکته میتوان مطرح کرد.
۱- پیدایش عناصر زمینخوار، کوهخوار، جنگلخوار، دریاخوار، دکلخوار، نفتخوار، پولخوار، ساحلخوار و حتی انقلابخوار در کشور، امری طبیعی است. انسان، موجودی حریص است که اگر تربیت شده نباشد و از نفس مهذب محروم باشد، مسیر دنیا خواهی را در پیش میگیرد و هر قدر که بتواند در این مسیر به پیش میرود بطوری که پایانی برای آن قابل تصور نیست. بنابراین، ظهور افرادی مانند حسین عبدالباقی و شهرام جزایری و بابک زنجانی حتی در دوران نظام جمهوری اسلامی امری طبیعی است.
۲- حکمرانی اگر چفت و قفل مناسب داشته باشد، راه بر دنیاخواهان و باندهای مافیا بسته میشود و افراد حریص مجالی برای ارضاء امیال خود نخواهند یافت. پیدایش عبدالباقیها و شهرام جزایریها و بابک زنجانیها در جامعهای که تحت حاکمیت نظام جمهوری اسلامی است را نباید به معنای فراوانی این قبیل عناصر چپاولگر در کشور دانست بلکه باید آن را بدون تردید به معنای ناسالم بودن حکمرانی تفسیر کرد. دستگاههای حاکمیتی اگر سالم باشند، غارتگران هرگز امکان دست یافتن به مطامع خود را پیدا نخواهند کرد. کاری که این افراد کردهاند و امثال آنها هنوز هم در حال انجام آن هستند، چیزی از قبیل آفتابهدزدی نیست که بتوان آن را فقط به گردن خود دزد انداخت. غارت بیتالمال آنهم در چنین مقیاس وسیع که این غارتگران مرتکب میشوند، بدون برخورداری از همدستان دانهدرشت در لایههای مختلف حاکمیتی امکانپذیر نیست. بنابراین، حضرات مسئولان و ابزارچیهای تبلیغاتیشان تلاش نکنند آوارهای خبری مربوط به برج ۱۰ طبقه متروپل آبادان را فقط بر سر حسین عبدالباقی بریزند، متهم ردیف اول این پرونده حکمرانان هستند.
۳- حکمرانان را نباید در مسئولین این دولت و شهردار کنونی آبادان خلاصه کرد کمااینکه نباید تقصیرها را فقط به گردن قبلیها انداخت. استاندار خوزستان در مصاحبه شب پنجشنبه ۵ خردادش با شبکه یک سیما صدور مجوزها و اقدامات معیوب فنی برج متروپل را به سال ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ مرتبط دانست. بسیار خوب، آنها قطعاً مقصرند ولی در ۹ ماه اخیر که شما مسئول اول استان بودید چرا شما مسئولین جدید به وظایف نظارتی خود و حتی باطل کردن مجوزهائی که برخلاف قانون داده شده بودند اقدام نکردید؟ واقعیت اینست که حکمرانی معیوب است و تا این عیب برطرف نشود، امکان ندارد کسی بتواند مانع پدید آمدن زمینخواران و دریاخواران و بیتالمال خواران شود.
۴- معیوب بودن حکمرانی به معنای ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی نیست. این، همان نظامی است که از پس تهاجمهای سنگین نظامی، سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی در دهه ۶۰ برآمد و بالنده به پیش رفت و در دهه ۷۰ نیز زیرساختهای ویران شده در اثر جنگ تحمیلی را بازسازی کرد. از زمانی که دروغ و تزویر و دغلکاری توسط عناصر گروه انحرافی به لایههای مختلف حکمرانی راه یافتند، نظام جمهوری اسلامی به بازنشستگی تحمیلی محکوم شد. در حکمرانی منطبق با اصول قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی، جائی برای تصدی امور برخلاف قانون، حمایت از رانتخواران، باز گذاشتن راه نفوذ مافیاها و دستیابی به ثروتهای بادآورده وجود ندارد. اینها دستپخت حکمرانان ناسالم هستند.
۵- اینکه واقعه دلخراش متروپل آبادان دقیقاً در ایام آزادسازی خرمشهر رخ داد، قطعاً حاوی پیامی است که مردم خرمشهر و آبادان مدتها بود که میخواستند به گوش مسئولین برسد ولی نمیرسید. پیام این بود که این دو شهر زخمخورده از صدامیان، اکنون نیز زخمهای بیتوجهی حکمرانان به فرهنگ، به اقتصاد، به قانون و حمایت آنان از بیتالمال خواران را هر روز بر تن خود احساس میکند. عبارت رساتر پیام فرو ریختن متروپل اینست: حکمرانی باید از دست حکمرانان ناسالم نجات یابد.
دیدگاه تان را بنویسید