هشدارهایی که بایدن هر روز می شنود
معادله پیچیده احیای برجام
سخنان اخیر رابرت مالی نماینده آمریکا در امور ایران و سرپرست تیم مذاکره کننده واشنگتن در مذاکرات وی به وضوح از نوعی سردرگمی مستمر در میان لایه های قدرت در آمریکا پرده بر می دارد. برخی سیاستمداران غربی در مذاکره با مقامات آمریکایی از نگرانی خود در خصوص عدم احیای برجام سخن گفته اند. اصلی ترین دلیل بروز این نگرانی، شرایط بحرانی جاری در نظام بین الملل و آشنایی بیشتر ایران با روشهای دور زدن تحریمهاست. از سال 1397 تا کنون، تقریبا چهار سال است که برجام از بین رفته و نه تنها تحریمهای برجامی، بلکه یک سلسله تحریمهای فرابرجامی با برچسبهای جدید نیز علیه کشورمان اعمال شده است. در این میان، ایران نسبت به مقوله تحریم و چگونگی مواجهه با آن آمادگی بیشتر پیدا کرده و همین مسئله، ریسک عدم به ثمرنشستن توافق هسته ای را برای طرف غربی بیشتر از ایران کرده است.
بسیاری از تحلیلگران و حتی برخی سیاستمداران آمریکایی و اروپایی به بایدن پیشنهاد داده اند که هر چه سریع تر، منظومه "استراتژی اعمال فشار حداکثری" ترامپ را در هم شکسته و آن را با یک استراتژی دیگر جایگزین نماید. بواقعیت امر این است که یکی از اصلی ترین دلایل ایجاد بن بست در مذاکرات وین، اعتیاد مقامات غربی به استراتژی فشار حداکثری در تقابل با کشورمان می باشد. بدیهی است که اگر واشنگتن و تروییکای اروپایی نخواهند یا نتوانند چنین اعتیاد مخربی را ترک کنند، تهران هرگز به آنها امتیازی در مسیر احیای توافق هسته ای نخواهد داد. اگرچه دموکراتها در مواضع رسمی خود علیه ایران، استراتژی فشار حداکثری ترامپ را شکست خورده قلمداد می کنند اما کماکان حول همان مدار به تقابل با کشورمان ادامه می دهند.
در هر حال، سخنان رابرت مالی در سنای آمریکا معادله احیای توافق هسته ای را تاحدودی پیچیده ساخته است. اگرچه میان مواضع رسمی و غیر رسمی آمریکا در این خصوص تفاوتهایی وجود دارد، اما در صورتی که واشنگتن امتیازات لازم در مسیر رفع عملیاتی تحریمها را به ایران ندهد قطعا اشتیاقی از تهران در خصوص بازگشت به توافق هسته ای وجود نخواهد داشت. در این میان برخی اعضای وزارت خارجه آمریکا به بایدن هشدار داده اند که اصرار بر این رویکرد نامتوازن، در نهایت منجر به شکست نهایی مذاکرات خواهد شد. آثار شکست نهایی مذاکرات وین برای آمریکا و اتحادیه اروپا غیر قابل پیش بینی خواهد بود.
در هر حال، جمهوری اسلامی ایران صرفا در صورتی می تواند روی مساله احیای برجام به عنوان یک محصول تاکتیکی حساب کند که این محصول اولا جنبه اجرایی مطلق داشته باشد و دوما ایران نسبت به کارایی ساختار اقتصادی و اجزای این ساختار پس از احیای برجام اطمینان صد در صدی داشته باشد. اصرار ایران بر برتری " عدم توافق" بر " توافق بد" دقیقا نشات گرفته از همین حقیقت است. درست به همین دلیل است که ایران روی دو اصلِ تضمین و راستی آزمایی به شدت پافشاری کرده و می کند و در حال حاضر هم ایران تاکید دارد که آمریکا به جای اتخاذ تاکتیک بازگشت پوچ و یا ظاهری به برجام، صرفا باید میان دو گزینه انتخاب کند: یا بازگشت کامل و همه جانبه و عملیاتی به برجام و رفع تحریم ها علیه کشورمان، یا عدم بازگشت به توافق مذکور و البته مواجهه با عواقب و آثار این مساله. در این معادله، گزینه سومی به نام بازگشت ظاهری یا غیر عملیاتی به برجام وجود نخواهد داشت.
در اینجا دوباره تاکید می شود که بایدن کماکان در همان ریل گذاری دولت ترامپ حرکت می کند. حضور سیاستمدارانی مانند آنتونی بلینکن و جیک سالیوان در کنار بایدن، در تشدید این روند موثربوده است. مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال توافق هسته ای و احیای آن از ابتدا مشخص بوده است ."برجام دفرمه شده" و " رفع قطره چکانی تحریمهای ضد ایرانی" قطعا مورد پذیرش کشورمان نخواهد بود، زیرا منجر به افزایش دامنه تعهدات ایران و کاهش دامنه اقدامات متقابل غرب خواهد شد. بهتر است مقامات کاخ سفید و تروییکای اروپایی به جای پیچیده سازی صورت مسئله ( کاری که تا کنون انجام داده اند) یک بار برای همیشه تصمیم خود را در قبال توافق برجام و احیا یا عدم احیای آن اعلام کنند.اکنون جمهوری اسلامی ایران بیش از هر زمان دیگری برای مواجهه با هر گزینه و رفتار غرب در قبال این موضوع آمادگی دارد...
دیدگاه تان را بنویسید