پلان B دیگر پای میز مذاکره تعیین نمی شود!
فرصت اندک آمریکا و اروپا برای تصمیم گیری نهایی
متعاقب پایان مذاکرات اخیر در وین، اسناد ارائه شده ( ناظر بر پیشنهاد جدید اتحادیه اروپا) در حال بررسی در پایتختهاست. تحلیل و بررسی این اسناد به لحاظ حقوقی، فنی، اقتصادی و از همه مهم تر راهبردی در حالی صورت می گیرد که طرفهای غربی اصرار دارند پیشنهاد مطرح شده نهایی و غیر قابل مذاکره است! این در حالیست که بر اساس آنچه منابع آگاه اعلام کرده اند یکی از اصلی ترین دغدغه های جمهوری اسلامی ایران در خصوص"موارد ادعایی آژانس" در این طرح مدنظر قرار نگرفته است.
آنچه در این میان جلب توجه می کند، به موضع گیری صریح مقامات روسی باز می گردد. ایوان نِچایف معاون سخنگوی وزارت خارجه روسیه با ممکن دانستن دستیابی به نتیجه مثبت در مذاکرات وین، گفت که هیچ طرح جایگزینی برای احیای برجام وجود ندارد چون با تصمیمهای شورای امنیت سازمان ملل در تناقض است.معاون سخنگوی وزارت خارجه روسیه با ممکن دانستن دستیابی به نتیجه مثبت در مذاکرات وین، گفت که هیچ طرح جایگزینی برای احیای برجام وجود ندارد چون با تصمیمهای شورای امنیت سازمان ملل در تناقض است.«ایوان نِچایف» معاون سخنگوی وزارت خارجه روسیه گفت: «از دیدگاه مسکو، همه تناقضات در مذاکرات احیای توافق هستهای [ایران] قابل حل بوده و دستیابی به یک نتیجه مثبت، کاملا ممکن است».
وی طی نشست خبری در مسکو با بیان اینکه پیشنویس ارائه شده توسط اتحادیه اروپا برای احیای برجام و توافق در مذاکرات وین هنوز در دست بررسی است؛ تاکید کرد درخواست غرب برای تصویب آن در اسرع وقت، هنوز زودهنگام است.واقعیت امر این است که طی ماههای گذشته، مقامات غربی و صهیونیستی بارها در اظهارات سلبی و ایجابی خود با وجود پلان B ( استعاره از نقشه سخت علیه ایران ) استناد کرده اند. این در حالیست که نقشه دومی غیر از تن دادن غرب به مطالبات ایران در قبال بازگشت آمریکا به برجام در حقیقت وجود ندارد! حتی اگر در این خصوص نقشه دومی نیز وجود داشته باشد، این نقشه قطعا توسط آمریکا و اروپاییان ترسیم و تعیین نخواهد شد.
در حال حاضر مسیر بازگشت آمریکا به برجام مشخص تر از هر زمان دیگری ترسیم شده است! توجه به سه مولفه " رفع عملیاتی تحریمها"،" ارائه تضمینهای عینی در قبال فعالیت شرکتهای خارجی" و " حل و فصل مسائل ادعایی در حوزه پادمانی با آژانس"،پیش شرطهای احیای توافق هسته ای محسوب می شود.در این میان دولت بایدن همواره مدعی است که قدرت مانور چندانی در خصوص "تصمیم گیری واقعی" در قبال توافق هسته ای ندارد! آنچه مسلم است اینکه ادعای دولت بایدن با توجه به ساختار قدرت سیاسی در آمریکا کاملا نادرست است. طبق قانون اساسی آمریکا ساختار تصمیمگیری در معاهدات و توافقات آمریکا و کنگره توافقی الزام آور است و یا حکم معاهده را دارد که به تشخیص دو سوم اعضای مجلس سنا رسیده باشد. یعنی 67 نفر از 100 سناتور معاهده را مورد تایید قرار داده باشند و در این صورت رئیس جمهور بعدی ایالات متحده آمریکا به این راحتی نمیتواند از این معاهده عقب نشینی کند. برجام از ابتدا در ساختارهای سیاسی آمریکا به مثابه یک قرارداد دولتی و نه یک معاهده الزام آور مطرح شد ، یعنی هر دولتی در آمریکا مختار است بر اساس نظر و رویکرد خودش توافق را مورد پذیرش و یا عدم پذیرش قرار دهد. پس هر گونه توافقی صورت پذیرد با توجه به اینکه آن را دولت آمریکا و نه حکومت ایالات متحده بسته است، دارای ضریب ابطال پذیری بالایی خواهد بود، بنابراین برای جلوگیری از خروج آمریکا، ایران باید اهرمهای لازم برای مدیریت صحنه را داشته باشد. بایدن در عین مخالفت کنگره، می تواند با استناد به قدرت خود به عنوان رئیس جمهور به ایران در خصوص باقی ماندن در برجام تا پایان دوران ریاست جمهوری خود تضمین دهد. فراتر از آن، اگرچه دولت فعلی امریکا نمی تواند برای دولت بعدی امریکا تعیین تکلیف کند اما قطعاً می تواند با پذیرش یکسری از تعهدات و تضمینها چه در بُعد فنی و چه در بُعد اقتصادی و چه در ابعاد دیگر هزینه های دولت احتمالی بعدی امریکا در خصوص خروج از برجام را بالا ببرد به گونه ای که خروج از توافق هسته ای برای دولت امریکا عملاً اقدامی پرریسک و مخاطره آمیز باشد. شاهد بودیم که دولت ترامپ با چنین مسئله ای مواجه نشد چون تضمینی پشت برجام نبود و به راحتی از توافق خارج شد بدون اینکه هزینه ای به لحاظ اقتصادی پرداخت کند. فلذا دولت فعلی امریکا می تواند این ریل گذاری را به گونه ای انجام دهد که دولت بعدی امریکا برای خروج از برجام با مشکل مواجه شود ولی اراده ای از سوی مقامات امریکایی مبنی بر این مسئله تا این لحظه مشاهده نشده است!
دیدگاه تان را بنویسید