حجتالاسلام پورمحمدی: شهید لاجوردی الگو و اسوه جهاد تبیین است
حجتالاسلام پورمحمدی با بیان اینکه شهید لاجوردی الگو و اسوه جهاد تبیین است، گفت: روش شهید لاجوردی، یک روش در جمهوری اسلامی است تا با گفتوگو، اصلاح و جهاد تبیین، با فکر غلط مبارزه کنیم.

به گزارش روابط عمومی مرکز اسناد انقلاب اسلامی مراسم بزرگداشت بیست و چهارمین سالگرد شهادت مرد پولادین انقلاب «شهید سید اسدالله لاجوردی» با حضور حجتالاسلام والمسلمین «غلامحسین محسنی اژهای» رئیس قوه قضائیه، حجتالاسلام والمسلمین «مصطفی پورمحمدی» رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین «محمدجعفر منتظری» دادستان کل کشور، «محسن رفیقدوست» وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس، «اسدالله بادامچیان» دبیرکل حزب موتلفه اسلامی، «غلامعلی محمدی» رئیس سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور، حجتالاسلام والمسلمین تقوی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، شخصیتهای سیاسی، فعالان فرهنگی، همرزمان شهید و عموم مردم در مجتمع فرهنگی رفاه برگزار شد.
*** شهید لاجوردی یک مجاهد تمام بود ***
در این مراسم حجتالاسلام والمسلمین پورمحمدی رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی و دبیر عالی جامعه روحانیت مبارز با گرامیداشت یاد و خاطره شهید لاجوردی گفت: شهید لاجوردی مصداق بارز این کریمه الهی است:« إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا ....» وقتی در این مسیر قدم گذاشت به تمام معنا مقاوم بود. مقام معظم رهبری نیز عبارتهای متعددی درباره صلابت شهید لاجوردی بکار بردند.
حجتالاسلام پورمحمدی با اشاره به مداومت مرد پولادین انقلاب در امر مبارزه و جهاد عنوان کرد: ایشان شخصیت فوقالعاده نستوهی داشتند. خیلی ها مبارز و مجاهد هستند. مهمتر از مبارزه و مجاهدت ؛ تداوم، تکرار و نستوهی این امر است. ایشان سه دوره زندان در سوابق مبارزاتی خود دارند. هر دفعه که ایشان از زندان آزاد شدند حرکت شدیدتری را ترتیب دادند. فعالیت عمیقتر و گستردهتری را دنبال کرده و بعد هم شناسایی و دستگیر و در نهایت منجر به یک دوره زندان دیگر شده است. مجددا اگر از زندان آزاد شده در یک مبارزه مخاطرهآمیزتر حضور پیدا کرده است.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی ادامه داد: شهید لاجوردی در دوران مبارزه جوان نبود. هم سن و سالهای او در همان اوایل دهه چهل در کارهای عملیاتی حضور پیدا کرده بودند. لاجوردی بعد از آزادی فقط در فعالیت سیاسی، تشکیلاتی و فرهنگی حضور نداشتند بلکه در فعالیت جهادی عملیاتی نیز به صورت پر رنگ حاضر بودند. این نوع فعالیت عملیاتی احساسات و نیروی جوانی را میخواهد. در سال 53-54 افراد همنسل ایشان در این مقطع بیشتر کار تشکیلاتی و راهبری انجام میدادند. اما شهید لاجوردی پس از آزادی مجددا وارد فاز عملیاتی میشوند که منجر به دستگیری سوم و حبس ابد شد.
*** واکنش شهید لاجوردی به اهانت رئیس زندان رژیم پهلوی به قرآن ***
حجتالاسلام پورمحمدی با اشاره به خاطرهای از صلابت شهید لاجوردی در زندانهای رژیم پهلوی گفت: یک کتابی را ما در مرکز اسناد انقلاب اسلامی کار کردیم که متعلق به یکی از عوامل جداشده سازمان مجاهدین خلق است. این فرد همسلول شهید لاجوردی در زندان مشهد بود. شهید لاجوردی در زندان خبر شهادت یکی از انقلابیون را میشنوند. زندانیان قرار میگذارند یک مراسمی برای ایشان برگزار کنند. قسمتی که زندانیان سیاسی مستقر بودند سالن عمومی نداشته است. درب بندها باز بود و کمی سلولها بزرگتر از زندانهای دیگر است. این نفر که از متقدیمن سازمان مجاهدین خلق است نقل میکند: ما مراسم را در سلول شهید لاجوردی برگزار کردیم. چند نفر بیشتر در سلول جا نمیشدند و مابقی زندانیان هم پشت درب سلول و اطراف سالن نشسته بودند. آقای لاجوردی هم شروع به قرآن خواندن کرد. رییس زندان فهمید و آمد به آقا اسدالله گفت که قرآن خواندن را متوقف کند ولی ایشان توجه نکرد و قرائت خود را ادامه داد. رییس زندان قرآن را از دست آقا اسدالله گرفت و پرت کرد. آنجا آقا اسدالله محکم به چپ و راست صورت رئیس زندان سیلی زد و یقه او را گرفت و به دیوار کوبید. زندانیان وقتی این حرکت را دیدند وارد شدند تا واسطهگری کنند. آقا اسدالله کم کسی را نزده بود آن فرد رییس زندان مشهد بود. سربازان آمدند رییس زندان را بردند. به آقا اسدالله گفتیم آقا این کار شما ممکن است برای همه مسئله درست کند. ایشان جواب داد اینجا جای کوتاه آمدن نبود. این حرکت صلابت یک انسان بصیر و خبیر را نشان میدهد. آقا اسدالله در آن شرایط سخت زندان وقتی بیاحترامی به قرآن را از جانب رییس زندان میبیند با شدیدترین نحو برخورد میکند.
*** ویژگیهای مقاومت مومنانه در قرآن ***
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با اشاره به آیات قرآن درباره ویژگیهای مقاومت مومنانه ابراز داشت: « إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا ....» حرف و شعار استقامت را سر دادن آسان است . در میدان عمل عیار افراد مشخص میشود. « تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَةُ » قرآن به این تعابیر به مناسبتهای مختلف اشاره کرده است. ویژگی مؤمنین دو خصلت ممتاز است. « لا تخافوا و لا تحزنوا » یکی نمیترسند و یکی دیگر حزن ندارند. مفسرین در این رابطه خیلی صحبت کردهاند.
حجتالاسلام پورمحمدی افزود: دو ویژگی برجسته در این خوف و عدم حزن ذکر شده است. یک عدم حزن نسبت به زندگی گذشته و موقعیتی که در آن قرار دارند مانند زندگی معمولی انسان مثل زن و بچه و خانه و.... مؤمنین نسبت به از دست دادن این موارد حزنی در دل خود راه نمیدهند. خوف هم یعنی نگرانی از آینده ندارند. به وعدههای خدا ایمان و اعتقاد دارند. به مسیرشان باور دارند. از این جهت این استقامت دو ویژگی در انسانهای مؤمن ایجاد میکند. نسبت به از دست دادن موقعیت و شرایط نگران و اندوهگین نیستند و راحت میگذرند. خداوند بندگان را با این دو ویژگی معنوی تربیت میکند.
*** لاجوردی شاهد شهید بود ***
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی ادامه داد: شاخصترین این انسانها به مقام شهادت میرسند. شهادت در قرآن یعنی نظارت. خداوند در قرآن میگوید: ما میخواهیم شما شاهد و نمونه باشید. شما الگو و ممتاز باشید. با عقلانیت و منطق، بدون افراط و تفریط و بر اساس اصول صحیح زندگی کنید و بر همین اساس نسبت به آینده و گذشته فکر کنید. این جامعه میشود جامعهی شاهد و پیامبر هم شاهد بر این انسانهاست. « وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَکُونُوا شُهَدَا عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا» پیامبر بر ما ناظر ، شاهد ، اسوه و گواه است. ما هم باید برای دیگر انسانها شاهد و الگو باشیم. این ویژگی انسانهای مؤمن و تربیتشدگان دین است.
حجتالاسلام پورمحمدی با تاکید بر ایتکه «شهدا به معنای مستشهدین-کسانی که ازجانشان میگذرند- چهرههای شاخص و ممتاز جریان شهادت، شهود و نظارت هستند» تاکید کرد: این شهیدان چهرههای شاخص عدم حزن و عدم خوف هستند. در ادامه آین قرآن میگوید : «أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا » از آنچه از دست میدهید محزون نباشید. «وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتی کُنتُم توعَدونَ » بشارت باد بر آن وعدههای الهی برای شما.
*** اسلام به دنبال جامعه شاهد هست ***
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با تبیین «جامعه شاهد» اظهار داشت: اسلام به دنبال جامعه شاهد هست. مرحوم آقا اسدالله لاجوردی را بعنوان شاهد شهید قبول داریم. من به یک تعبیری معتقدم دو دسته شهید داریم. یک دسته افرادی که شاهد هستند و بعد شهید میشوند. انسانهای ممتاز و برجسته اول شاهد هستند و بعد شهید میشوند. افرادی که دارای مقامات بالای معرفتی و معنوی هستند جزء این دستهاند. انسانهای متعارف وقتی به درجه شهادت میرسند خدا یک امتیازی در اختیارشان میگذارد که آنها هم شاهد میشوند. این افراد هم در تاریخ ماندگار و جاودانه و ممتاز میشوند. این تعبیر من ذوقی است اما قابل استناد به آیات قرآنی هم هست. شهیدی مثل شهید لاجوردی اول شاهد و نمونه و مربی و الهامبخش است و پس از آن به مقام شهادت میرسد. اینها با جاننثاری و تقدیم خون سرخشان ضامن مقام شهودشان هستند.
*** شهید لاجوردی در جهاد اصغر و جهاد اکبر ممتاز بود ***
حجتالاسلام پورمحمدی با اشاره به اهمیت توامان جهاد اکبر و جهاد اصغر در آموزههای اسلامی شهید لاجوردی را مرد ممتاز میدان جهاد اکبر خواند و گفت: شهید لاجوردی در یک میدان دیگر هم ممتاز بود. وقتی که مؤمنین از یک درگیری کوچک نظامی برمیگشتند پیامبر خطاب به مؤمنین گفت: مرحبا به شما! از این مأموریت نظامی برگشتید. آفرین بر شما که در جهاد اصغر پیروز شدید. شهید لاجوردی در جهاد اصغر فوقالعاده هستند و هنوز شخصیت ایشان در این زمینه به طور کامل تبیین نشده است. پیامبر در ادامه میگوید از جهاد اصغر برگشتید اما الان وقت جهاد اکبر است. مؤمنین گفتند یا رسولالله جهاد اکبر چیست؟ پیامبر گفت: جهاد نفس.
*** سادهزیستی شهید لاجوردی ***
وی افزود: آقای لاجوردی در جهاد با نفس هم فوقالعاده هستند. کمتر نمونهای مثل ایشان داریم که به این اندازه خودساخته، وارسته، مؤمن، متوکل به خدا، صبور و سادهزیست باشد. هر وقت مرحوم شهید لاجوردی از زندان آزاد شد به مغازه روسریفروشیاش برگشت. در آخر عمر ایشان هم دیدیم وقتی که مسئولیت ایشان جابجا شد درنگ نکرد، در خانه ننشست و نگران و ناراحت نشد به مغازهاش در بازار رفت و روسریفروشی را ادامه داد. بیان این حرف راحت است. توان گفتن این حرفها را هم به راحتی نداریم. شخصی در جایگاه شهید لاجوردی بعد از مسئولیتش با دوچرخه به بازار برود و روسری و دستمال بفروشد. این حرکت نشان میدهد که شهید لاجوردی به چه مقامی از جهاد با نفس رسیده است.
*** ما در جهاد اکبر ضعیف هستیم ***
حجتالاسلام پورمحمدی با اشاره به ضعف فردی و اجتماعی جامعه ما در جهاد اکبر گفت: من سؤال میکنم آیا ما در جهاد با نفس موفق بودیم؟ ما به خودمان برگردیم ، به دیگری هم کار نداشته باشیم. ببینیم اگر در میدان مبارزه با طاغوت ، صدام ، منافقین، تروریستها موفق بودیم که به تعبیر پیامبر جهاد اصغر هست در جهاد اکبر چگونه عمل کردیم؟ ما از ضعف در جهاد اکبر رنج میبریم. آسیب دیده و میبینیم. پس کِی میخواهیم به خودمان برسیم؟ کِی میخواهیم متوجه رفتار خودمان و جهاد با نفس خودمان باشیم؟ آیا رفتار ما مجاهده با نفس است؟ جهاد اصغر و اکبر باید آثار اجتماعی داشته باشد. پس این همه دعوا و جنگ و گریز برای چیست؟ این همه فحاشی، تهمت برای چیست؟ واقعا همهاش برای خداست؟ کسب مدارج عالی معرفتی از راه کمال و زهد است؟ آیا ما در زاهد بودن و متقی بودن با یکدیگر دعوا داریم؟ بر سر چه دعوا داریم؟ آیا میشود جامعهای را مجاهد با نفس تلقی کرد که صبح تا شب مدرسه، دانشگاه، بازار، دولت، مجلس و قوای مختلفش مشحون از درگیری و کشمکش است؟
*** واقعیتهای خارجی نتیجه رفتار ماست ***
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با توجه به شرایط امروز کشور ادامه داد: میتوانیم کوتاه بیائیم و سکوت و مدارا کنیم و از هم تجلیل کنیم. اما واقعیتهای خارجی را نمیشود فراموش کرد. واقعیتهای خارجی نتیجه رفتار ماست. کسی هم نمیتواند خودش را از این مسئله مبرّا کند. جای فرار ندارد. اول باید از رفتار خودمان در جامعه انتقاد کنیم. ما داریم چه میکنیم؟ هر روز بر سر یک مسئلهای به جان هم میافتیم. این دولت الان انتخاب شده بیاییم کمکش کنیم. حالا آن گروه سیاسی مخالف است . قبلا نوبت تو بوده و بعدا هم نوبت تو میشود. در بین همین همراهان یک عده مسئولیت پذیرفتند یک عده مسئولیت نپذیرفتند. آنهایی که مسئولیت نپذیرفتند برای آنهایی که مسئولیت پذیرفتهاند خط و نشان میکشند که اگر ما بودیم چنین و چنان میشد و وضعیت اینگونه نمیشد. نوبت ما شده نوبت دیگران هم میشود میبینیم چه میکنید. آیا این رفتارها واقعا مؤمنانه است؟ من نمیخواهم به مصادیق بپردازم. آنقدر این مصادیق آزاردهنده است که آدم دلش نمیخواهد یک خبر را ببیند و بشنود. همچون پتکی بر روان آدم وارد میشود. روان جامعه را هم به شدت آزردیم و در تنگنا قرار دادیم. یک حرف را راحت میزنیم، یک گزارش را راحت پخش میکنیم، یک بیانیه را راحت مینویسیم و به پیامدهای آن در جامعه فکر نمیکنیم. شهیدان بهشتی، لاجوردی و قدوسی چون با خودشان و نفسشان مجاهده کردند اسوه هستند.
*** ماجرای انتخاب شهید لاجوردی به عنوان دادستان تهران ***
حجتالاسلام پورمحمدی درباره نحوه انتخاب شهید لاجوردی به عنوان دادستان تهران گفت: آقای لاجوردی مرداد 59 دادستان تهران شد. قرار بود شهید رجایی ایشان را به عنوان وزیر بازرگانی انتخاب کنند. آقای بهشتی(ره) به آقای لاجوردی میگوید آقا اسدالله امروز ما در دادستانی به یک چهره شاخص نیاز داریم. بله؛ وزارت مزایایش بیشتر از دادستانی که دائما با متهم سر و کار دارد بود. البته آن موقع هنوز دستگیری گروهکها محدود بود. بیشتر عوامل رژیم گذشته، کودتاچیان و گروهکهای جداییطلب در زندان بودند. آقای لاجوردی به آقای بهشتی میگوید: آقای بهشتی ما که قبل از انقلاب دائما در زندان بودیم، بعد از انقلاب هم زندان؟ مرحوم بهشتی میگوید: آقای لاجوردی این وظیفه است. شهید لاجوردی هم میگوید : چشم!
***سوءاستفاده گروهکهای معاند از آزادی سیاسی در ابتدای انقلاب ***
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی ادامه داد: من اینجا میخواهم به برخی از نامرادیها و قضاوتهای ناجوانمردانه اشاره کنم. برخی آمدند گفتند: اگر میبینید که منافقین این وضعیت را پیدا کردند بخاطر این است که شما اول انقلاب در زندانها با آنها بد رفتار کردید. این حاصل عمل شما در زندانها بوده است. خیلی از دوستانی که در این جلسه حضور دارند مطلع هستند. آیا ما بد عمل کردیم؟ آقا اسدالله لاجوردی بد عمل کرد؟ نظام جمهوری اسلامی بد عمل کرد؟ چه کسی و کدام گروهی اصلا درگیری و تشنج را شروع کرد؟
حجتالاسلام پورمحمدی با اشاره به فضای کشور در ابتدای انقلاب گفت: اول انقلاب که من خودم دادستان بودم دادگاه علنی تشکیل میدادم. میگفتم در قانون اساسی علنی آمده من هم دادگاه علنی تشکیل میدهم. خانوادهها هم راحت میآمدند. آقا اسدالله لاجوردی بعد از خرداد 1360 هم برخی دادگاههایش را علنی تشکیل میداد. در مقابل خشونتی بود که از روز اول انقلاب گروهکهای معاند انجام دادند. پادگانهای کردستان کی تسخیر شد؟ 25 بهمن 1357 چند پادگان در کردستان محاصره کردند و بعد خلع سلاح و آنها را تسخیر کردند. خلق عرب، خلق بلوچ و خلق مسلمان هم که از همان روزهای اول انقلاب شروع کردند.
*** معیارهای منش سیاسی انقلاب اسلامی ***
وی افزود: اگر کسی میخواهد منش سیاسی انقلاب اسلامی را بفهمد سال 1358 معیار است. در سال 1358 پنج انتخابات بزرگ برگزار شده است. من مجری دو انتخابات بزرگ کشور بودهام میفهمم انتخابات یعنی چه؟ الان برگزاری یک انتخابات حداقل 5 الی 6 ماه کار مداوم نیاز دارد. 5 انتخابات بزرگ سراسری در یک سال انجام شده است. از 12 فروردین 1358 تا بهمن 58 پنج انتخابات بزرگ یعنی همهپرسی جمهوری اسلامی، انتخابات خبرگان قانون اساسی، همهپرسی قانون اساسی، انتخابات ریاست جمهوری و در آخر هم انتخابات مجلس برگزار شد. مردمسالاری از این بزرگتر و عمیقتر میشود؟ همه گروهها کاندیدا داشتند. من مسجد سلیمان بودم. 27 کاندیدا برای مجلس اول داشتیم. اولین نفر یک تودهای بود. دومین فدائی اکثریت بود. طرفدار منافقین نفر پنجم، نماینده حزبالله ما نفر هشتم شد که آنها تقلب کرده بودند و انتخابات باطل شد که داستانهای مفصل خود را دارد. میخواهم این را بگویم که همه گروهها بودهاند. بیش از این آزادی؟
*** منافقین خشونت را بر کشور تحمیل کردند ***
حجتالاسلام پورمحمدی خاطرنشان کرد: هواداران گروهها در تهران دور دانشگاه تهران و در شهرستانها هم در خیابانهای اصلی میایستادند دو طرف و همه اعلامیه و روزنامه دستشان بود. بیش از این میشود آزادی سیاسی برپا کرد؟ اما چه کسی این نظم را بهم زد؟ کدام گروه خشونت را بر مملکت تحمیل کرد؟ چه کسی انتخابات آزاد را تحت فشار قرار داد؟ چه کسی ترور و تشنج را در کشور راه انداخت؟ بعد آقا اسدالله لاجوردی متهم میشود؟ بعد هم بگوییم این کارهای آقا اسدالله است که اینطور شد در زندان و برخوردهای تند کرد؟
*** حقوق بشر غربی متکی به خبیثترین افراد و گروههای تاریخ است ***
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با اشاره به ادعای واهی حقوق بشری توسط غربیها گفت: واقعا جمهوری اسلامی خیلی مظلوم است. این مدل حقوق بشر مدرن غربی در دادگاه آقای حمید نوری است که خیمهشببازی آن را دیدیم که در حال حاضر در سوئد محکوم شده است. آقای نوری یک روز هم قاضی نبود. یک کارمند اداری، پشتیبانی همکار آقای جولایی و دوستان دیگر در اوین بوده است. کار پشتیبانی اداری کرده است. اول اینکه به عنوان یک قاضی متهم است. اصلاً کیفرخواستش در آنجا به عنوان قاضی صادر شد. الان ایشان هزار و چند روز در زندان است و هنوز هم در سلول است. تا 37 الی 38 روز به کسی اطلاع ندادند که دستگیر شده است و بعد از آن تا هفت الی هشت ماه به خانواده او اجازه ملاقات ندادند. اجازه گرفتن وکیل به او ندادند و آخر برایش وکیل تسخیری گرفتند. حتی این اجازه را هم ندادند که خانواده یک وکیل بگیرند تا کمک وکیل تسخیری باشد. 92 جلسه دادگاه تشکیل دادند 81 جلسه مخالفین حرف زدند. 11 جلسه به آقای نوری اجازه دفاع دادند بدون اینکه دسترسی به اسناد و منابع و وکلای انتخابی داشته باشد و بتواند ادله جمع کند. اصلاً یک نمایش و معرکه به عنوان نماد حقوق بشر راه انداختند و این امروزه تجلی و نماد حقوق بشر در دنیا شده است.
حجتالاسلام پورمحمدی تاکید کرد: منافقینی که شما این همه آنها را در گذشته محکوم کردید چون که علیه غربیها و امریکاییها عملیات کرده بودند؛ لجنترین افراد هستند چون علیه ملتشان دست به خشونت و ترور زدند و بعد هم رفتند با دشمن ایران یعنی صدام همپیمان شدند. از این لجنتر و خبیثتر؟ بنیصدر در خاطرات خود میگوید وقتی که طارق عزیز از عراق آمد و میخواست با مسعود رجوی ملاقات کند؛ رجوی پیش من آمد و من به او گفتم این کار را نکن، خطرناک است. تو نمیتوانی با دشمن ملت باشی. گفت ما قرار گذاشتیم و بعد از یک ملاقات طولانی پیمانی با او بسته بودند. بنیصدر با همه آن وضعیتش گفت راه من جداست و من حاضر نیستم با گروهی که با دشمن ملت من همپیمان میشود همکاری کنم.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه «حقوق بشر مدرن متکی به این منافقین است» افزود: حالا باز ادعای دموکراسیخواهی و حقوق ملتها و آزادی بیان و حقوق شهروندی و حقوقبشر میکنند. شما به چه کسانی متوسل شدهاید؟ خبیثترین آدمهایی که میتوان در تاریخ نام برد. شما رفتار خودشان با خودشان را ببینید. در قبل از انقلاب ترور شریفواقفیها و بعد خشونت در قرارگاه اشرف. اینها بعد از انقلاب خشنترین رفتار را داشتند. بعضیها میگویند این فقط یک تفکر بود، من نام نمیبرم کسانی که میگفتند اینها یک تفکر بودند. اینها در حزب جمهوری، دادستانی و نخستوزیری نفوذی فرستادند که اگر نتوانستند با حرف و سخن و تبلیغات و فعالیت رسمی قدرت را قبضه کنند بتوانند عملیات انجام دهند و ترور کنند و همه را از رده خارج کنند. اینها تفکر بودند؟ اینها منطق داشتند که بگویم چرا با منطق روبهرو نمیشوید؟
*** شهید لاجوردی میداندار جهاد تبیین بود ***
حجتالاسلام پورمحمدی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به مجاهدت شهید لاجوردی در میدان جهاد کبیر خاطرنشان کرد: آقای لاجوردی نماد رُحَماءُ بَینَهُم است. در بها دادن به فکر و روحیه و عواطف انسانی شاخص است. کدام زندانبانی این همه با زندانیهای خود نشست و برخواست دارد؟ این همه جلسه میگذارد با آنها حرف میزند و تلاش میکند ذهن منحرف شده آنها را درست کند؟ ما با منافقین و زندانیها سر و کار داشتیم، واقعاً مسخ فکری بودند. آقای لاجوردی پیشگام در جهاد کبیر است. «فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهادًا کَبیرًا» مفسرین میگویند این جهاد، جهاد میدان جنگ نیست. مسئله جهاد گفتگو و جهاد تبلیغ است. این جهاد، جهاد تبیین است. « وَجاهِدهُم بِهِ» یعنی با این قرآن یعنی از این قرآن استفاده کن. رهبر معظم انقلاب اسلامی هم این را با یک تعبیر بسیار زیبا به عنوان «جهاد تبیین» مطرح کردند. الگو و اسوه جهاد تببین شهید لاجوردی است.
*** اجرای مشی شهید لاجوردی در زندانهای سراسر کشور ***
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی افزود: او معلم ما بود. من سال 1361 دادستان مشهد شدم. تمام زندگی ما در زندان بود. از صبح تا شب با زندانیها کلاس و برنامه داشتیم. بسیاری از زندانیها را به دانشگاه فرستادیم. کلی به آنها کار دادیم، به آنها برای تشکیل خانواده کمک کردیم. در جمهوری اسلامی این یک روش و الگو بود که با فکرِ غلطِ مسخشده مبارزه کنیم. نه با خشونت، نه با حذف، از طریق گفتوگو، با اصلاح و جهاد تببین که معلم بزرگ آن آقا اسدالله لاجوردی بود.
*** استواری جمهوری اسلامی در گرو تداوم جهاد است ***
حجتالاسلام پورمحمدی با تاکید بر ضرورت تداوم جهادهای سهگانه گفت: جمهوری اسلامی با جهاد اصغر، جهاد اکبر و جهاد کبیر پیروز شده است. اگر میخواهیم انشاالله جمهوری اسلامی استوار و پایدار بماند باید این سه جهاد را ادامه داد. جهاد اصغر در میدان با دشمنان خدا و منافقین، جهاد اکبر با اصلاح رفتار خود و تربیت خود که به شدت به آن نیاز داریم و در آخر جهاد تببین. این سید بزرگوار ما آقا اسدالله این شهید عزیز نماد هر سه جهاد بود. مجاهد تمام آقا سید اسدالله بود. کمتر انسانی داریم که همه این ویژگیها را در خود جمع کرده باشد.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنان خود خاطرنشان کرد: رهبر معظم انقلاب فرمودند حیف بود که آقای لاجوردی به نوع دیگری از دنیا برود. شهادت گوارای او بود. مزد این تلاش مستمر و مداوم 50 ساله او بود. آقا اسدالله 63 سالش بود که شهید شد و از 13 الی 14 سالگی در این مسیر بود. 50 سال جهاد مقاوم و خدا پاداش این مردان بزرگ را میدهد. حال سوال میکنم آیا ما زندهایم یا آقا اسدالله زنده است؟ ما حیات داریم یا آقا اسداللهها حیات دارند؟ ما تاثیر در زندگی داریم یا شهید لاجوردیها در زندگی تاثیر دارند؟ ما الهامبخش هستیم یا آنها الهامبخش خانوادهها و جامعه هستند؟ اینها شهید و الگو هستند. ما به شهدا و آقا اسدالله عشق میورزیم ما به شهدایمان با کمال میل و عمق وجودمان دلبستگی داریم. خداوند علیم حکیم فرموده است وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ . که انشاالله خداوند با تدوام راه آنها ما را نیز از رزق آنها بهرهمند سازد.
دیدگاه تان را بنویسید