کد خبر: 661095
تاریخ انتشار :

مروری بر حزب جمهوری اسلامی و فراز و فرودهایش

داستان تشکیل حزبی که جمهوری اسلامی را به قدرت رساند

شهید باهنر معتقد است افزایش آزادی حاصل از انقلاب و کار حزبی قوی راست‌ها و چپ‌ها، روحانیون ارشد و عالیرتبه را به فکر ایجاد یک حزب متمرکز اسلامی انداخت و اینگونه بود که حزب جمهوری اسلامی در روز 29 بهمن 1357 تشکیل شد.

داستان تشکیل حزبی که جمهوری اسلامی را به قدرت رساند
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

خبر فوری نوشت: ترورهای هفتم تیر و هشتم شهریور 1360 بیش از هر چیز حزب جمهوری اسلامی را هدف قرار داد. در مجموع این دو ترور، چند ده عضو حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند و اگرچه حزب تا سال 1366 باقی ماند و نقش برجسته ای در اداره کشور داشت اما به لحاظ کادرسازی و تشکیلات ضربه شدیدی دید و بسیاری از اعضای اصلی خود را از دست داد.

به همین علت و به مناسبت فرارسیدن سالروز حادثه هشت شهریور 1360 و انفجار دفتر نخست وزیری و شهادت محمد جواد باهنر و محمدعلی رجایی، قصد داریم مروری کوتاه بر تاریخ «حزب جمهوری اسلامی» داشته باشیم.

ایده حزب جمهوری اسلامی چگونه به وجود آمد؟

ایده داشتن یک حزب اسلامی ابتدا در ذهن شهید آیت الله بهشتی شکل گرفت. بهشتی که جوانی آشنا به معارف اسلامی و فضای سیاسی روز دنیا بود، در سال های دهه 30 و بعد از کودتای 28 مرداد و تضعیف جنبش های ملی و اسلامی به این نتیجه رسید که تنها با یک کار تشکیلاتی قوی و ایجاد یک حزب اسلامی متمرکز می توان فعالیت جدی سیاسی داشت. بهشتی محور این حزب اسلامی را داشتن روحیه و مشی «مکتبی» می دانست. او یکی از طرفداران نهضت آزادی بود و با بسیاری از اعضای این نهضت دوستی داشت اما معتقد بود که این حزب نمی تواند به معنای واقعی کلمه اسلامی باشد چرا که «مکتبی» نیست و بیشتر نوعی دورهمی مسلمانان معتقد است که قصد ندارند اسلام را به عنوان سرلوحه اقدامات خود بپذیرند.

نظر امام خمینی (ره) درباره حزب

ایجاد حزب جمهوری اسلامی منوط به رضایت امام خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب بود. آنطور که مرحوم رفسنجانی نقل کرده، امام(ره) در ابتدا علاقه ای به اندیشه تشکیل حزب نداشتند چراکه حزب را امری «تدریجی الحصول» می دانستند و معتقد بودند حتی اگر اعضای فعلی حزب مورد تایید باشند، از کجا معلوم که در آینده افراد قابل اعتماد دیگری جانشین آنان شوند؟

با این حال، با نزدیک شدن به انقلاب، امام خمینی (ره) نیز به اهمیت ایجاد یک حزب اسلامی متمرکز پی برده و بر آن تاکید کردند. امام(ره) آنقدر بر تشکیل یک حزب مُصر بودند که تنها چند روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به روحانیون برجسته انتقاد کردند که چرا حزب جمهوری اسلامی را تاسیس نمی کنند.

شهید باهنر معتقد است افزایش آزادی حاصل از انقلاب  و کار حزبی قوی راست ها و چپ ها، روحانیون ارشد و عالیرتبه را به فکر ایجاد یک حزب متمرکز اسلامی انداخت و اینگونه بود که حزب جمهوری اسلامی در روز 29 بهمن 1357 تشکیل شد.

بنیان‌گذاران حزب جمهوری اسلامی چه کسانی بودند؟

بنیان‌گذاران حزب جمهوری اسلامی روحانیون برجسته ای چون شهید بهشتی، آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی، آیت الله سید علی خامنه‌ای و شهید محمد جواد باهنر بودند. این پنج نفر به همراه افرادی همچون سید حسن آیت، اسدالله بادامچیان، عبدالله جاسبی، میرحسین موسوی، مهدی کروبی، حبیب‌الله عسگراولادی، سید محمود کاشانی، مهدی عراقی و علی درخشان از اعضای شورای مرکزی اولیه حزب جمهوری اسلامی بوده و بدنه آن را شکل دادند.

اسدالله بادامچیان معتقد است به طور کلی حزب جمهوری اسلامی از چهار طیف مختلف تشکیل شده بود. روحانیون و موتلفه، طرفداران حسن آیت، نزدیکان به میرحسین موسوی و اعضای متفرقه حزب. البته نباید فراموش کرد که این تقسیم بندی مربوط به سالهای انتهایی عمر حزب است و در سالهای 57 و 58 اعضای حزب به دو دسته روحانیون و غیرروحانیون تقسیم می شدند.

اساسنامه حزب جمهوری اسلامی

اساسنامه حزب که مشتمل بر 44 مادّه و پنج تبصره بود، در نخستین کنگره حزب به تصویب رسید. ارکان حزب مشتمل بود بر عضو، حوزه، واحد آمادگی، شورای بخش و شهرستان و استان، هیات اجرایی، شورای مرکزی، شورای داوری، شورای ایدئولوژی، شورای افتا و کنگره (عالیترین مرجع حزب). شورای مرکزی مسؤولیت برنامه‌ ریزی حزب را برعهده داشت. وظیفه شورای ایدئولوژی و افتا، نظارت بر مشی حزب و بررسی و تصمیم‌گیری درباره مصوبات شورای مرکزی بود. کنگره، تصویب و ایجاد هر گونه تغییر در اساسنامه، انتخاب اعضای شورای مرکزی و شورای داوری، و بررسی عملکرد حزب را برعهده داشت.

گذر از طوفان؛ مروری بر سرگذشت حزب

حزب جمهوری اسلامی در همان ابتدا توانست به سرعت عضوگیری کند. اعضای این حزب اگرچه برای انتخابات اول ریاست جمهوری کاندیدایی معرفی نکردند اما در انتخابات مجلس پیروز مطلق بودند. تنش در همان سال های اولیه تشکیل حزب آغاز شد. اعضای ارشد حزب که مجلس و نهاد نخست وزیری را در اختیار داشتند با رئیس جمهور وقت، ابوالحسن بنی صدر و طرفدارانش درگیر شدند. با عزل بنی صدر، این تنش بیشتر شد و به جنگ مسلحانه بین کمیته های انقلاب و مجاهدین خلق تبدیل گشت. مجاهدین که خود را طرفدار بنی صدر معرفی می کردند، شروع به ترور اعضای ارشد حزب جمهوری اسلامی و طرفداران آن کردند و در نهایت نیز مقر حزب جمهوری اسلامی در خیابان هفتم تیر را بمب گذاری کردند. در نتیجه این حادثه، اعضای ارشد حزب و دبیر کل آن، آیت الله بهشتی به شهادت رسیدند.

فاجعه هفتم تیر به حزب جمهوری اسلامی شوکی بزرگ وارد کرد اما اعضای حزب به سرعت خود را به اصطلاح جمع و جور کرده و به فعالیت خود ادامه دادند. آیت الله باهنر به جای شهید بهشتی به دبیر کلی حزب برگزیده شد. همزمان محمد علی رجایی که به عنوان جانشین بنی صدر به ریاست جمهوری انتخاب شده بود، باهنر را نخست وزیر دولت خود کرد. دولت و مجلس در حال جان گرفتن بود که فاجعه ای دیگر به وقوع پیوست. انفجار دفتر نخست وزیری در تاریخ هشتم شهریور 1360 باعث شهادت باهنر و رجایی و برخی از دولتمردان شد و حزب جمهوری اسلامی را دچار شوکی دیگر کرد.

با شهادت باهنر، آیت الله خامنه ای به دبیر کلی حزب جمهوری اسلامی رسید. همزمان آیت الله رفسنجانی، آیت الله موسوی و چند شخصیت برجسته دیگر اوضاع حزب را سر و سامان دادند و توانستند بر اوضاع مسلط شده و اصلی ترین بازوی سیاسی کشور در نیمه نخست دهه 60 شوند.

پایان یک حزب قدرتمند/ چرا میراث شهید بهشتی از بین رفت؟

حزب جمهوری اسلامی تا سال 1366 به حیات خود ادامه داد اما در نهایت در آن سال با درخواست اعضای ارشد حزب و موافقت امام (ره) منحل شد. در مورد علل انحلال حزب جمهوری اسلامی علل بسیاری شمرده شده است. نبود رقیب داخلی یکی از علت های انحلال حزب بود. حزب جمهوری اسلامی در مقابل ملی گراها و چپ ها و در سال های نخست انقلاب شکل گرفت اما در انتهای دهه 60 نه راست ها در بدنه قدرت بودند و نه چپ ها. این امر باعث شد، وحدت اعضای حزب از بین رفته و شکاف بالقوه موجود بین آنها بالفعل شود.

همچنین، اشتغالات فراوان اعضای حزب به امور دولتی و عدم توجه به اقدامات حزبی و شهادت بسیاری از اعضای ارشد حزب و به خصوص فقدان شهید بهشتی باعث ضعیف شدن حزب جمهوری اسلامی شدند.

در نهایت، این عوامل باعث افزایش اختلافات بین اعضای حزب و دوقطبی شدن آن گردید. دو جناح موجود در حزب جمهوری اسلامی اختلافات عمده در مسایل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی داشتند. یک جناح که اعضای شاخص آن آ‌قایان  ابوالقاسم سرحدی‌زاده، مسیح مهاجری، علیرضا بهشتی، جواد اژه‌ای و میرحسین موسوی بودند به اقتصاد دولتی و متمرکز اعتقاد داشتند و به «خط امامی» مشهور بودند و در سوی دیگر حزب افرادی نظیر ‌آقایان عبدالله جاسبی، اسدالله بادامچیان و مرتضی نبوی عمدتا بازار سنتی را نمایندگی می‌کردند و به بخش خصوصی و تجارت آزاد معتقد بودند. این اختلاف نهایتا باعث نابودی حزب جمهوری اسلامی شده و زمینه ساز شکل گیری دو جبهه راست و چپ انقلابی در سال های بعد گشت.

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها