پشت پرده توقف مذاکرات احیای برجام
مذاکرات احیای برجام حداقل تا اجلاس شورای حکام و شاید تا بعد از انتخابات میان دورهای کنگره امریکا به تعویق افتاده است. باید توجه داشت که در فردای انتخابات میاندورهای کنگره، دولت بایدن توانایی محدودتری در مذاکرات دارد و این مسئله بزرگترین نقطه ضعف در مذاکرات پس از نوامبر خواهد بود.
رویداد 24 نوشت: روز گذشته پاسخ ایران به پاسخ آمریکا نسبت به متن پیشنهادی اتحادیه اروپا به بروکسل ارسال شد؛ پاسخی که با وجود خوشبینیهای اولیه در ایران و نیز مقامات اروپایی نسبت به پاسخهای اولیه تهران و واشنگتن، به ناامیدی منجر شد!
به نظر میرسد که در اینجا پاسخهای تهران بر مبنای همان سه شرط اولیه مربوط شود:
- تعهد واضح ایالات متحده به لغو و برداشتن تحریمها
- بسته شدن پرونده ایران در آژانس
- تعهدات امریکاییها در مورد خروج از توافق
در این میان مخصوصا بحث بسته شدن پرونده پادمانی ایران با توجه به نزدیک بودن جلسه شورای حکام در تاریخ بیست و هفت سپتامبر مسئلهای بسیار حساس برای ایران محسوب میشود. به عبارت دیگر از دید تصمیمگیران جمهوری اسلامی ایران هر گونه توافق بدون بسته شدن پرونده پادمانی ایران در اجلاس جاری شورای حکام فاقد ارزش و ضمانت حقوقی است. آمریکا نیز البته مدعی است که هیچ فشار سیاسی بر آژانس بین المللی انرژی اتمی ندارد زیرا با اهداف آژانس ناسازگار است!
اروپاییها نیز به دو دلیل سیاسی و راهبردی خواهان بسته شدن هر چه سریعتر پرونده هستهای ایران و حصول توافق میان دو طرف اصلی این پرونده یعنی ایران و آمریکا هستند. اروپا از سویی به دنبال نزدیک شدن به زمستان به دنبال تنوع منابع انرژی خود هستند زیرا در دوره تحریمهای روسیه این مسئله برای آنها حیاتی است. از سوی دیگر پرونده هستهای ایران تا قبل از روی کار آمدن یک دولت جمهوریخواه مخالف توافق در واشنگتن فرصت حل شدن دارد تا اروپاییها نشان دهند اگر در حوزه امنیتی تواناییهای محدودی در اختیار دارند قدرت دیپلماتیک بالا و قدرت نرم بیشتری نسبت به شریک آمریکایی خود دارند.
این مسئله که به نوعی تبدیل به نوعی کشمکش درونآتلانتیکی شده است، اما با پاسخ تهران به درخواستهای آمریکا به نوعی محاسبات اروپاییها را به هم زده است. از این رو اروپا در بحبوحه بحران روسیه بر سر اوکراین توانایی درگیری با متحد بزرگ خود را ندارند و از سوی دیگر به توافق هستهای با ایران به منظور جلوگیری از یک بحران امنیتی دیگر در خاورمیانه نیاز دارند.
در آمریکا هم وضعیت از این قرار است که دولت بایدن در آستانه انتخابات میان دورهای کنگره، انگیزهای برای اعطای امتیازات بیشتری به تهران حس نمیکند. این در حالی است که دولت ابراهیم رئیسی نیز به دلیل احساس نیاز اروپا به منابع انرژی جایگزین منابع انرژی روسیه انگیزه کمتری برای تعدیل خواستهای خود دارد.
در حالی که صحبت از احتمال تعویق مذاکرات وین تا پایان انتخابات میان دورهای ماه نوامبر کنگره میشود، از واشنگتن خبرهای ضد و نقیضی از میزان حمایت اعضا دموکرات کنگره از یک توافق هستهای احتمالی با ایران به گوش میرسد. ۵۰ تن از اعضا مجلس نمایندگان آمریکا از دولت بایدن خواستار عدم ارائه هر گونه امتیازات بیشتر به تهران در قالب هر گونه توافق احتمالی هستهای شدند. همچنین آنها در این نامه خواستار جلوگیری از منتفع شدن دولت روسیه مخصوصا صنایع نفت و گاز این کشور از توافق احتمالی هستهای ایران شدند. این مسئله مخصوصا برای دولت بایدن به شدت دردسر ساز خواهد بود. چرا که هر گونه تغییر رنگ کنگره از دموکرات به جمهوریخواه میتواند هر گونه توافق احتمالی را با مشکلات جدی مواجه کند. به همین دلیل به نظر میرسد که پاسخ تهران و خواستههای جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ارتباط میان بسته شدن پرونده پادمان و توافق هستهای برای دولت بایدن، مسئلهای نیست که به این سادگی قابل حل باشد. این مسئله مخصوصا با توجه به احتمال بالای شکست دموکراتها در انتخبات کنگره میتواند میراث دولت بایدن را با خطر مرگ قبل از تولد مواجه کند.
یکی دیگر از موانع حرکت رو به جلو آمریکاییهای در مذاکرات هستهای دولت اسرائیل است. این مسئله مخصوصا با توجه به تحرکات دیپلماتیک دستگاه امنیت ملی اسرائیل اهمیت مضاعفیدارد. اسرائیل بارها اعلام کرده با حصول هر گونه توافق میان ایران و قدرتهای جهانی مخالف بوده و هیچگونه توافقی میان ایران و قدرتهای جهانی را به رسمیت نمیشناسد. در همین ارتباط مقامات امنیت ملی اسرائیل سفرهای متعددی به ایالات متحده و اروپا داشتهاند؛ از جمله سفر هفته پیش گانتز وزیر دفاع دولت یهود و سفر برنامهریزی شده مشاور امنیت ملی نخست وزیر اسراییل.
همچین سخنان چندی پیش رئیس موساد در نکوهش هر گونه توافق هستهای که منجر به توبیخ وی از سوی نخست وزیر شد نیز در همین زمینه قابل تفسیر است. در واقع مسئله توافق هستهای ایران امروز مسئله اصلی نبردهای سیاسی داخل اسرائیل نیز محسوب میشود. چرا که هر گونه حصول توافق هستهای میان ایران و شش قدرت جهانی به معنی شکست دولت لاپید به عنوان بازنده بزرگ توافق هستهای است. این مسئله به معنی از دست دادن یک شریک مطمئن در اسرائیل و محاصره دیپلماسی منطقهای بایدن در میان دولتهای غیر دوست محسوب میشود. به معنی دیگر شاید دولت بایدن با حصول توافق با جمهوری اسلامی ایران بتواند بخشی از شکستهای دیپلماتیک خود را جبران کند، اما در میانمدت باید با دولتهای غیر دوستی در منطقه دست و پنجه نرم کند که خواهان شکست توافق هستند.
فاز فعلی مذاکرات احیای برجام حداقل تا اجلاس شورای حکام و احتمال بیشتر تا بعد از انتخابات میان دورهای کنگره امریکا به تعویق افتاده است و زمان تنفسی برای هر دو طرف پیش آمده تا بار دیگر مذاکرات در پیش گرفته شود. البته باید توجه داشت که در فردای انتخابات میاندورهای کنگره، دولت بایدن احتمالا توانایی محدودتری در مذاکرات دارد و این مسئله بزرگترین نقطه ضعف در مذاکرات پس از نوامبر خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید