کد خبر: 667656
تاریخ انتشار :

چرخش چین در برابر ایران؟

در این میان سوال این است که داینامیک تحولات و حضور واضح و شفاف چین در منطقه، چه تاثیری بر ایران می‌گذارد؟

چرخش چین در برابر ایران؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

هم میهن نوشت: کاملا واضح است که سفر شی‌جین‌پینگ به عربستان سعودی نشان می‌دهد که چین و منطقه خلیج‌فارس در حال تعمیق روابط اقتصادی خود، آن‌هم در زمانی هستند که روابط ایالات‌متحده و عربستان به‌دلیل تصمیم اوپک برای کاهش عرضه نفت خام دچار آسیب شده است. همانطور که شی در مقاله‌ای که در رسانه‌های سعودی منتشر شد، نوشت: «این سفر برای تقویت روابط چین با جهان عرب بود.»

چین بزرگترین شریک تجاری عربستان سعودی است. این کشور همچنین بزرگترین خریدار نفت در جهان است. عربستان سعودی بزرگترین شریک تجاری چین در خاورمیانه و بزرگترین تامین‌کننده جهانی نفت خام است. همکاری در زمینه انرژی محور همه گفتگو‌ها بین عربستان و چین بود. تهاجم روسیه به اوکراین در ماه فوریه یک بحران جهانی انرژی را به‌وجود آورد که همه کشور‌ها را برای تامین منابع خود به رقابت واداشت. غرب با اعمال تحریم و سقف قیمتی بر دومین صادرکننده بزرگ نفت خام جهان، بازار‌های نفت را بیشتر به چالش کشیده است. در چنین شرایطی امنیت انرژی نیز به‌طور فزاینده‌ای به یک اولویت کلیدی برای چین تبدیل شده است، چراکه این کشور نیز در این زمینه با چالش‌های زیادی مواجه است.

در شرایط فعلی تقویت همکاری‌ها میان چین و کشور‌های عربی در شرایطی انجام می‌شود که فضا و اتمسفر تحلیلی در میان نخبگان کشور‌های عربی و به‌خصوص کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس این است که سیاست‌های حمایتی آمریکا در خلیج‌فارس، کم‌رنگ شده و آمریکا صرفا به اندازه‌ای تمایل به نقش‌آفرینی در منطقه دارد که امنیت جریان انرژی تضمین شود و دیگر به مانند گذشته به ارائه تضمین‌های امنیتی به کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس اهمیت نمی‌دهد. نتایج چنین تحلیل و برداشتی را می‌توان در تلاش کشور‌های این منطقه برای ایجاد روابط متنوع با انواع قطب‌های قدرت ملاحظه کرد.

از یک‌سو شاهد تقویت روابط کشور‌های عربی با روسیه هستیم، از سوی دیگر کشور‌های عربی با کنار گذاشتن اختلافات قدیمی خود با ترکیه روابط خود را با این کشور ترمیم کرده‌اند. در اقدامی دیگر و در چارچوب توافق آبراهام کشور‌های عربی تلاش کرده‌اند توافقات امنیتی با اسرائیل را به سرانجام برسانند و حتی برخی از آنها، به عادی‌سازی روابط خود با اسرائیل روی آورده‌اند. در این میان سوال این است که داینامیک تحولات و حضور واضح و شفاف چین در منطقه، چه تاثیری بر ایران می‌گذارد؟

واقعیت این است که حضور شی‌جین‌پینگ در ریاض و شرکت‌اش در نشست شورای همکاری خلیج‌فارس، نتایج ناخوشایندی برای ایران به همراه داشته است. رئیس‌جمهوری چین در این دو نشست پای دو بیانیه را امضا کرده که به‌وضوح مواضعی نسبتا تند و تهاجمی و طلبکارانه در خصوص ایران دارد. اگرچه چین طی ماه‌های اخیر در حوزه‌هایی نظیر حقوق بشر و پرونده هسته‌ای از ایران دفاع کرده است و به دو قطعنامه حقوق بشری سازمان ملل متحد و قطعنامه شورای حکام آژانس علیه ایران رای منفی داده است، اما امضای رئیس‌جمهوری این کشور پای این دو بیانیه به وضوح نشان‌دهنده رویکرد‌های کلی چین در قبال ایران و کشور‌های منطقه و رویکرد این کشور به داینامیک روابط ایران با کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس است.

در بیانیه شورای همکاری خلیج‌فارس که به امضای شی‌جین‌پینگ رسیده است، کشور‌های امضاکننده بر ضرورت تضمین ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران با هدف حفظ امنیت و ثبات منطقه‌ای و بین‌المللی و همچنین بر ضرورت همکاری ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تاکید کرده‌اند.

امضای شی‌جین‌پینگ پای این بیانیه به لحاظ مفهومی می‌تواند به این معنا باشد که ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران بر امنیت و ثبات منطقه و فضای بین‌المللی اثرگذار است. این خود به این معنا است که چین به‌رغم دفاع از ایران در شورای حکام آژانس، به‌عنوان یکی از امضاکنندگان برجام، نگاه امنیتی به برجام دارد. واقعیت این است که چین یک غول صنعتی است و بزرگترین صادرکننده جهان است. چرخ‌های صنعت این کشور نیز با انرژی می‌چرخد؛ بنابراین چین به‌عنوان بزرگترین صادرکننده جهان نیاز به جریان امن و ثابت انرژی دارد.

بزرگترین توافق‌هایی که در سفر شی‌جین‌پینگ به منطقه امضا شده نیز به حوزه انرژی باز می‌گردد. به نظر می‌رسد که چین به این نتیجه رسیده که روابط استراتژیک خود با کشور‌های عربی حاشیه خلیج‌فارس را باید بر مبنای تجارت انرژی بنا کند. در چنین شرایطی می‌توان به جرات گفت انرژی چیزی نیست که چین بتواند به‌راحتی از آن چشم بپوشد و هر عاملی که به هر ترتیبی موجبات ناامنی جریان انرژی به سمت چین را فراهم آورد، در ساختار سیاست خارجی چین پذیرفتنی نیست. به نظر می‌رسد که انتظار چین این است که حالا که پکن در حال ورود به فاز سرمایه‌گذاری و تجاری در حوزه انرژی به غول‌های انرژی حاشیه خلیج‌فارس است، عواملی نظیر برنامه هسته‌ای ایران نباید در این میان عامل اختلال باشد. به نظر می‌رسد این پیامی است که چین با امضای این بیانیه به ایران ارسال کرده است.

از سوی دیگر ایران نیز با وجود تحریم‌ها و شرایطی که در آن به‌سر می‌برد نمی‌تواند یک منبع امن و پایدار تامین انرژی برای چین به حساب بیاید. کما اینکه کاملا واضح است پس از امضای توافقنامه ۲۵ ساله ایران با چین که در دوران ریاست‌جمهوری حسن روحانی امضا شد، این توافقنامه در مقام اجرا هنوز دستاوردی نداشته است. برخی از تحلیلگران بر این عقیده‌اند که چین تا زمان رفع تحریم‌های ایران و حل مناقشه هسته‌ای‌اش، تمایلی ندارد که حتی یک دلار در ایران سرمایه‌گذاری کند.

بند بعدی بیانیه شورای همکاری خلیج‌فارس مبنی بر ضرورت همکاری ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که به امضای چین نیز رسیده است، نشان می‌دهد این کشور به‌رغم دفاع از ایران، همچنان خود را متعهد به چارچوب‌ها و ساختار‌های بین‌المللی می‌داند. چین به‌عنوان یک بازیگر بزرگ عرصه بین‌الملل مجبور است این رویه را در پیش بگیرد.

در دوران قبل از برجام نیز سیاست دولت چین، دفاع از مواضع ایران در مذاکرات بود، اما در نهایت این کشور ترجیح داد در بزنگاه‌های تصمیم‌گیری در چارچوب قواعد و نظام بین‌المللی عمل کرده و تصمیم بگیرد. چنین رویه‌ای منجر به آرای مثبت چین به قطعنامه‌های تحریمی ایران در شورای امنیت شد. بنابراین، این تصور که چین در صورتی‌که پرونده هسته‌ای ایران بار دیگر به شورای امنیت برود، آن را وتو خواهد کرد، تصوری خوشبینانه از اولویت‌ها و رویکرد سیاست خارجی چین است. به بیانی دیگر معنای امضای چین پای بیانیه شورای همکاری خلیج‌فارس می‌تواند این باشد چنانچه ایران همکاری معناداری با آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای صورت ندهد، دست چین برای دفاع از ایران در مجامع بزرگتر بین‌المللی چندان باز نخواهد بود. البته این تحلیل را نمی‌توان تحلیل قطعی به حساب آورد، اما حداقل این است که عقل حکم می‌کند سیاستگذاران ایران در خصوص آن با احتیاط رفتار کنند.

نکته دیگری که در بیانیه شورای همکاری خلیج‌فارس درج شده و به امضای شی جین‌پینگ رسیده است تاکید بر این نکته است که «روابط کشور‌های عرب خلیج فارس و ایران باید بر اساس پیروی از اصول حسن همجواری و عدم مداخله، احترام به استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور‌ها و حل و فصل مناقشه‌ها با ابزار‌های مسالمت‌آمیز، براساس منشور ملل متحد و قوانین بین‌المللی و عدم استفاده از زور یا تهدید به آن و حفظ امنیت و ثبات منطقه‌ای و بین‌المللی باشد.» شی با امضای خود پای این بند بیانیه پیامی دیگر به ایران ارسال کرده است. فحوای این پیام می‌تواند این باشد که حالا که چین وارد روابط راهبردی و استراتژیک با کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس شده، هیچ عامل و بازیگر خارجی نباید این روابط را مخدوش کند. به دیگر سخن چین از ایران نیز می‌خواهد که به روابط خود با کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس سروسامان دهد چه اینکه هر تنشی میان ایران و کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس، درصورتی‌که کنترل نشود، می‌تواند به کل منطقه سرریز شده و در نهایت امنیت جریان انرژی منطقه را به خطر بیاندازد و این چیزی نیست که چین بتواند تحمل کند. مسلما چین در شرایط فعالی و بعد از امضای توافقات گوناگون با عربستان و برخی دیگر از کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس، یک بحران دیگر در آرامکو و یا بنادر حاشیه خلیج‌فارس را تحمل نخواهد کرد.

و، اما در بند بند بیانیه امضا شده توسط شی‌جین‌پینگ می‌خوانیم: «رهبران بر اهمیت گفت‌وگوی جامع کشور‌های منطقه برای حل مسئله هسته‌ای، فعالیت‌های ثبات‌زدای ایران و حمایت ایران از گروه‌های تروریستی و فرقه‌گرا و سازمان‌های مسلح غیرقانونی، جلوگیری از اشاعه موشک‌های بالستیک و پهپادها، تضمین امنیت دریانوردی بین‌المللی و تاسیسات نفتی و رعایت قطعنامه‌های شورای امنیت و حقوق بین‌الملل، تاکید کردند.»

در بند ۱۲ این بیانیه آمده است: «رهبران از تلاش‌های مسالمت‌آمیز شامل ابتکارها، پیشنهاد‌های امارات برای رسیدن به راهکار صلح‌آمیز برای مسئله سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی، از راه مذاکرات دوجانبه بر مبنای قوانین بین‌المللی حمایت می‌کنند.»

این بند آنقدر واضح است که نیاز به هیچ تحلیلی ندارد. سوال اساسی این است که در روابط ایران و چین چه اتفاقی رخ داده که شی جین‌پینگ حاضر شده پای چنین بیانیه‌ای را که از سوی شورایی که عموما مواضع خصمانه‌ای علیه ایران دارد، امضا کند.

آیا به سرانجام نرسیدن برجام در کنار سرعت بسیار تند تحولات جهانی موجب شده که چین حداقل برای میان‌مدت از منافعی که ممکن است در ایران داشته باشد صرف‌نظر کند و اولویت خود را در جای دیگری جست‌وجو کند؟ چین در حال حاضر در شرایطی نیست که بخواهد با دور زدن تحریم‌های آمریکا و سرمایه‌گذاری‌های معنادار در ایران، خود را در حوزه‌ای جدید با آمریکا سرشاخ کند.

به نظر می‌رسد تا زمانی‌که برجام به امضا نرسیده است و تحریم‌های ایران لغو نشده است، کشور‌هایی نظیر چین از دردسر دوری کرده و سعی کنند فرصت‌ها را در نقاطی دیگر جست‌وجو کنند. البته در این میان این روسیه است که به‌عنوان کشوری که تحت شدید‌ترین تحریم‌ها آمریکا و اروپا قرا ر دارد، به ایران نزدیک خواهد شد.

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها