کد خبر: 671307
تاریخ انتشار :

توصیه حدادعادل به افرادی که شعار زن، زندگی، آزادی سر می‌دادند

ایسنا/ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه مردم و جوانان باید تاریخ بخوانند تا بدانند چرا ملت شعار استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی سردادند و جان خود را فدا کردند، گفت: مقام معظم رهبری در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب، با عفو خود، نور امیدی به صفحه وحدت در کشور تاباندند.

توصیه حدادعادل به افرادی که شعار زن، زندگی، آزادی سر می‌دادند
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

غلامعلی حداد عادل، در ویژه برنامه «هفت فرمان» که شامگاه سه‌شنبه (۱۸بهمن) در خانه انقلاب اسلامی اصفهان برگزار شد، با اشاره به اینکه بیانیه گام دوم انقلاب، یکی از اسناد مهم بالادستی انقلاب به‌شمار می‌رود که رهبر معظم انقلاب برای آن اهمیت زیادی قائل هستند، اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب در این بیانیه، تجربه ۴۰ سال نخست انقلاب را چراغ راه ۴۰ سال بعد قراردادند و به همین دلیل به جا است که نیروهای انقلابی درباره این بیانیه تأمل و تحقیق کنند. یکی از مفاهیم مطرح شده در بیانیه گام دوم، مسئله استقلال و آزادی است. آن‌هایی که تظاهرات سال ۵۷ را به‌خاطر دارند، می‌دانند نخستین شعار مردم ایران در  زمان انقلاب، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود. 

وی ادامه داد: این شعار از تظاهرات مرداد و شهریور سال ۵۷ تا تظاهرات روز عید فطر که به قیام ۱۷ شهریور منتهی شد، بر زبان همه مردم جاری بود، گرچه در آن زمان، نیروهای انقلابی رسانه و تشکیلات گسترده در اختیار نداشتند که این شعار را مشخص و به همه جا ابلاغ کنند؛ با این وجود، مردم یک احساس و فکر داشتند که یک‌صدا شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی سردادند. 

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه عمومی شدن شعارهای انقلاب به‌دلیل زمینه عمومی آن‌ها است، تأکید کرد: شعاری که زمینه عمومی نداشته باشد، مورد پذیرش مردم قرار نمی‌گیرد و این یعنی، مردم ما باور داشتند که کشور استقلال و آزادی ندارد. وجدان تاریخی ما نسل به نسل منتقل شده بود و همه ایرانی‌ها احساس می‌کردند مدت‌هاست در ایران استقلال و آزادی وجود ندارد، لذا وقتی که شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی طرح شد همه آن‌ها را پذیرفتند. برای مشخص شدن دلیل پذیرش این شعار توسط مردم و همه‌گیر شدن آن باید مهم‌ترین حوادث دو قرن اخیر تا قبل از انقلاب را مرور کنیم و ببینیم ملت ایران چه دیده بود که خواستار استقلال و آزادی بود.

حداد عادل افزود: سلسله قاجار در حدود ۲۵۰ سال پیش تأسیس شده بود، آقامحمدخان با اتکا به قدرت خود و با بی‌رحمی، پادشاه زندیه را شکست داد و سلسله قاجار را تاسیس کرد، اما جانشین آقامحمدخان با دو جنگ ایران و روسیه روبه‌رو شد که هر دو به قراردادهای گلستان و ترکمانچای منتهی شده و با جداکردن شهرهای آباد قفقاز ازجمله باکو، ضربه شدیدی به روح ایرانیان وارد کرد. نفوذ بیگانگان و استعمار در این دوره هنوز ناملموس است، حال آنکه از دوره محمدشاه حضور و خطر انگلیس برای ایران روزافزون شد، هیچ مستعمره‌ای به اندازه هندوستان برای آن‌ها مهم نبود، انگلیسی‌ها کشوری که هند امروزی به اضافه پاکستان و بنگلادش آن را تشکیل می‌داد، شبه‌قاره هند می‌خواندند که منابع آن را غارت می‌کردند و جمعیت ۳۰۰ میلیون نفری آن را به بازاری بزرگ برای منسوجات و محصولات انگلیسی تبدیل کردند. 

وی با بیان اینکه یکی از اهداف اصلی انگلستان در آن دوران، حفظ هند بود، گفت: روس‌ها خواهان دسترسی به خلیج فارس و همسایگی با انگلستان بودند، به همین دلیل انگلستان می‌خواست ایران و افغانستان را تحت نفوذ خود و به‌عنوان منطقه حائلی میان روس و انگلستان حفظ کند و دخالت‌های انگلیس در دوره محمدشاه و ناصرالدین شاه نیز با همین هدف بود، آن‌ها ایران را پیشرفته نمی‌خواستند و تلاش می‌کردند که ایرانیان گرسنه، محتاج و عقب‌مانده بمانند. بارزترین دخالت آن‌ها در امور ایران، عزل امیرکبیر بود. 

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی امیرکبیر را یکی از بزرگ‌ترین رجال سیاسی تاریخ ایران دانست و گفت: یکی از اقدامات میرزا تقی خان امیرکبیر، تأسیس دارالفنون برای ورود علوم و صنایع جدید به کشور بود، با این همه او سه سال بیشتر فرصت مدیریت کشور را پیدا نکرد که در همین مدت، اقدامات حیرت‌آوری در اصلاح نظام اداری، مبارزه با فساد و آسایش مردم انجام داد، به همین دلیل عزل امیرکبیر، بارزترین نشانه دخالت انگلیس در امور داخلی ایران بود، انگلیسی‌ها با نفوذ در دربار، میرزا آقاخان را جانشین امیرکبیر کردند و باعث شدند که ناصرالدین شاه او را عزل و دستور قتل او را صادر کند و بعد از آن، ایران صدراعظمی به کفایت امیرکبیر نداشت. پس در این دوره روس و انگلیس در ایران نفوذ داشتند و ایران بین این دو قدرت بده بستان می‌شد.

رئیس مجلس هفتم ادامه داد: با کشف نفت در خوزستان، یک تاجر انگلیسی به نام دارسی با مظفرالدین شاه قرارداد بسته و استخراج نفت را که یک منبع انرژی برای صنایع و کشتیرانی جنگی انگلیس در ایران بود بر عهده گرفت و این چنین انگلیسی‌ها توانستند از نفت ارزان کشور بر علیه خود ما استفاده کنند. مسئله نفت از زمان مظفرالدین شاه برای انگلیسی‌ها به انگیزه‌ای ورود به ایران تبدیل شد و در میان جنگ اول جهانی نیز در همسایه شمالی ایران یعنی روسیه تزاری انقلاب کمونیستی اتفاق افتاد، حکومت و امپراتوری تزار در روسیه به دست انقلابیون کمونیست سرنگون و این اتفاق بسیار مهم باعث شد روسیه تزاری جای خود را به اتحاد جماهیر شوروی بدهد و دخالت روس‌ها در ایران مدتی متوقف شود.

حدادعادل بیان کرد: غیبت روس‌ها در ایران، انگلیس را به تنها قدرت حاضر در ایران تبدیل کرد و در همین زمان بود که انگلیس تصمیم به روی کار آوردن سلسله پادشاهی در ایران گرفت که پادشاه آن توسط خودش تعیین شده باشد، در حالیکه اگرچه عموم پادشاهان ایران بی‌رحم، مستبد، نادان و سنگدل بودند و موارد معدودی استثنا پیدا می‌شد، اما با همه این معایب، آن‌ها با زور و به پشتوانه قدرت ایل و عشیره خود به قدرت می‌رسیدند و پهلوی تنها سلطنتی در تاریخ ایران بود که با پشتوانه یک ایل و قبیله تأسیس نشد. رضاخان با تصمیم انگلیس به قدرت رسید و به همین دلیل استقلال به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین خواسته‌های مردم در بهمن ۵۷ تبدیل شد، زیر از زمان روی کار آمدن رضاخان با کودتای انگلیس، بسیاری از مردم می‌دانستند این کار انگلیسی‌هاست و دولت انگلیس هم پس از ۲۰ سال که رضاشاه را از ایران بیرون کرد، اذعان داشت که خودمان او را آورده و خودمان بردیم. 

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه این دست‌نشاندگی بالاترین مقام یک کشور، باعث ناامیدی مردم شده بود، تصریح کرد: در مدت ۲۰ سال حکومت رضاخان، ایران به عرصه تاخت و تاز انگلیسی‌ها تبدیل شده بود. در این دوران فهرست نمایندگان مجلس را سفارت انگلیس تهیه می‌کرد و عموم مردم ایران هم می‌دانستند نمایندگان مجلس از سوی انگلیس یا شاه انتخاب می‌شوند، نه با رای مردم. انگلیسی‌ها رجال سیاسی را می‌خریدند و ایران در اختیار آن‌ها بود. وقتی رضاشاه به خیال همکاری با آلمان افتاد، روس و انگلیس به ایران حمله کردند و او را از کشور بیرون انداختند؛ سپس لرای این کشور شاه دیگری تعیین کردند و ملت ایران در همه این کارها هیچ دخالتی نداشتند.

وی افزود: پسر رضاشاه نیز تحت کنترل انگلیس بود و در سال ۱۳۲۹ با آغاز نهضت ملی کردن صنعت نفت و پس از آنکه ملت ایران با رهبری دینی و سیاسی مصدق و کاشانی اداره پالایشگاه نفت را در اختیار گرفت، انگلیس‌ها نفت ایران را تحریم کردند و اجازه نزدیک شدن هیچ ناوی به ایران را نمی‌دادند تا اینکه در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یک دولت ملی با دست انگلیس و آمریکا سرنگون و مصدق زندانی شد. پول و دخالت آمریکا، مهم‌ترین عامل این کودتا بود، پس از این کودتا آمریکایی‌ها جای انگلیس را گرفتند و از سال ۱۳۳۲ تا ۵۷ اختیار کشور از انگلیس به دست آمریکایی‌ها افتاد که با اهداف دیگری مانند مبارزه با کمونیست وارد منطقه شدند. 

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، حضور آمریکا در ایران را باعث تبدیل شدن شاه به نوکر آن‌ها دانست و گفت: پس از کودتای ۲۸ مرداد نیز مردم ایران در اختیار همین شاه بودند. در این دوران شاه نماینده تعیین می‌کرد، آمریکایی‌ها هم اقتصاد ایران را طراحی کرده و برای ما نخست‌وزیر و فرمانده ارتش تعیین می‌کردند و این روند تا سال ۵۷ ادامه داشت.

وی تاکید کرد: اگر پدران و پدربزرگ‌های جوانان امروز، ۴۴ سال پیش در همه جای ایران به راه افتاده، به ندای امام لبیک گفتند و شعار استقلال و آزادی سردادند تحت تأثیر تبلیغات نبودند، این شعار یک تجربه انباشته تاریخی از دوران قاجار به‌ویژه دوران پهلوی را در پس خود داشت، مردم ایران از آن زمان می‌دانستند که کشورشان استقلال ندارد و این باور مهم‌ترین دلیل ایستادگی مردم دربرابر توپ و تانک و گلوله شاه بود، آن مردمی که جلوی حکومت نظامی شاه ایستادند، تاریخ خفت‌باری از دخالت خارجی را پیش چشم خود داشتند و امام خمینی(ره) هم مهم‌ترین فایده انقلاب اسلامی در ایران را همین نکته می‌دانست که امروز در تهران، برای ایران تصمیم گرفته می‌شود. به کشورهای اطراف نگاه کنیم، از خلیج فارس تا شرق ایران، منطقه و آسیا، در کدام کشور برای مردم آن در پایتخت همان‌جا تصمیم‌گیری می‌شود؟ این معنای استقلال است.

حداد عادل با اشاره به خاطرات اسدالله علم گفت: در بخشی از خاطرات این فرد که مربوط به جنگ شش‌روزه اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷ است بیان شده که شاه به دلیل اختلاف با جمال عبدالناصر می‌خواست اسرائیل، اعراب و مسلمانان را شکست دهند، در حالی که گاهی کشورهای عربی نمی‌دانند شاه چگونه دست در دست اسرائیل داشت.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به شعار زن، زندگی، آزادی در پاییز امسال، تأکید کرد: توصیه می‌کنم افرادی که این شعار را سر می‌دادند مروری بر تاریخ انقلاب داشته باشند، رضا پهلوی که از آمریکا برای ملت ما پیام آزادی می‌فرستد فرزند کسی است که تحمل چاپ انتقاد مردم از یک شرکت تعاونی در روزنامه اطلاعات را نداشت. ملت و جوانان ما باید تاریخ بخوانند تا بدانند ۴۴ سال پیش که ملت شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی سرداد چه فکر و اندیشه‌ای در سر داشتند و چه شد که در راه پیروزی و حفظ این انقلاب جوانان بسیاری جان خود را فدا کردند. رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز این روزها و در آستانه ۲۲ بهمن و پیروزی انقلاب مردم، با عفو گسترده، نور امیدی بر صفحه وحدت مردم تاباندند.

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها