غرب در کلاف پیچیده «اسنپ بک»
کمتر از سه هفته دیگر نشست زمستانی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین برگزار می شود و اگر ایران به سوالات آژانس درباره سه مکان ادعایی مشکوک پاسخ مشخص ندهد، این احتمال وجود دارد که آژانس بار دیگر علیه کشورمان قطعنامه صادر کند
روزنامه خراسان نوشت: کمتر از سه هفته دیگر نشست زمستانی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین برگزار می شود و طبق قطعنامه قبلی این نشست که در آبان امسال تصویب شد، اگر تا نشست آینده، ایران به سوالات آژانس درباره سه مکان ادعایی مشکوک به وجود ذرات اورانیوم غنی شده پاسخ مشخص و قانع کننده ای از نظر آژانس ندهد، این احتمال وجود دارد که آژانس با میدانداری آمریکا و کشورهای اروپایی، بار دیگر علیه کشورمان قطعنامه صادر کند و این خطر وجود دارد که قطعنامه آینده پرونده ایران را به شورای امنیت ارجاع دهد، مسیری که یک بار در سال 2005 میلادی تجربه کردیم و تبعاتش نیز چندین قطعنامه تحریمی تحت فصل 7 شورای امنیت علیه کشورمان بود. هر چند تصویب قطعنامهها باعث شد ایران در حوزه صنعت هسته ای به ویژه غنی سازی پیشرفت زیادی داشته باشد و حتی به غنیسازی 20 درصد نیز دست یابد اما قطعنامه های شش گانه که با مذاکرات هسته ای در سال های 92 تا 94 و بر اساس توافق برجام کنار گذاشته و به نوعی با تصویب قطعنامه 2231 تا 10 سال ملغی اثر شدند و در صورت پابرجا ماندن برجام کاملا لغو می شوند، یک راه بازگشت خودکار یا به قول غربی ها مکانیسم ماشه (اسنپ بک) نیز دارند. در گزارش پیش رو سعی داریم به صورت اجمالی فرایند مکانیسم ماشه را توضیح دهیم و احتمال به کار بردن آن از سوی غربی ها و پیامدهای استفاده طرف مقابل از اسنپ بک را بررسی کنیم.
مکانیسم ماشه یا «اسنپ بک» چیست؟
اسنپ بک در واقع همان سازوکار حل اختلافات در برجام و قطعنامه 2231 است که در بندهای 36 و 37 برجام و مواد 10 تا 15 قطعنامه 2231 آمده است. استفاده از اسنپ بک از سوی طرف غربی به گفته همه حقوقدانان بینالمللی و دیپلماتهای مرتبط با مذاکرات هستهای، پایان برجام و مرگ رسمی این توافق بین المللی خواهد بود. طبق بندهای 36 و 37 برجام، «چنان چه هر یک از کشورهای 1+4 معتقد باشد طرف مقابل تعهدات خود را رعایت ننموده است، میتواند موضوع را به منظور حل و فصل به کمیسیون مشترک ارجاع نماید؛ کمیسیون مشترک 15 روز زمان خواهد داشت تا موضوع را فیصله دهد. متعاقب بررسی کمیسیون مشترک، چنان چه هر عضو معتقد باشد که موضوع پایبندی فیصله نیافته است، میتواند موضوع را به وزیران امور خارجه ارجاع دهد. وزیران 15 روزوقت خواهند داشت تا موضوع را فیصله دهند. چنان چه، متعاقب این فرایند 30 روزه موضوع فیصله نیابد و طرف شاکی معتقد باشد که موضوع، مصداق «عدم پایبندی اساسی» میباشد، آن گاه آن طرف میتواند موضوع فیصله نیافته را به عنوان مبنای توقف کلی یا جزئی اجرای تعهداتش وفق برجام قلمداد کرده و/ یا به شورای امنیت سازمان ملل متحد ابلاغ نماید که معتقد است موضوع مصداق «عدم پایبندی اساسی» به شمار میآید. متعاقب دریافت ابلاغ طرف شاکی، شورای امنیت سازمان ملل متحد میبایست منطبق با رویههای خود در خصوص قطعنامهای برای تداوم لغو تحریمها رای گیری نماید. چنان چه قطعنامه فوق الذکر ظرف 30 روز از تاریخ ابلاغ به تصویب نرسد، سپس مفاد قطعنامههای سابق شورای امنیت سازمان ملل متحد مجدد اعمال خواهند شد، ایران بیان داشته است چنان چه تحریمها جزئا یا کلا مجدد اعمال شوند، ایران این امر را به منزله زمینهای برای توقف کلی یا جزئی تعهدات خود وفق این برجام قلمداد خواهد نمود.» ایران از این دو بند در سه سال اخیر استفاده کرد. عباس عراقچی مذاکره کننده ارشد ایران در پرونده هسته ای به تازگی در گفتوگو با سایت جماران در پاسخ به نقد برخی که می گویند در برجام غربیها دست فراخی برای خروج بدون هزینه از آن دارند، گفته است: این یکی از سفسطههایی است که راجع به برجام میکنند. سازوکار حل اختلاف برجام در بند 36 و 37 است که اول باید به بند 36 توجه کرد که برای ما و آنهاست و پاراگراف 37 فقط برای آنهاست. عراقچی گفت: ما تمام تعهدات برجامی خود را بعد از خروج آمریکا متوقف کردیم. این 5 گام دارد و بین هرگام دوماه فاصله بود. یعنی آن قسمت به صورت جزئی کار را گرفتیم، وقتی شکایت کردیم و قانع نشدیم، تعهدات خود را دو ماه دو ماه کم کردیم و سپس به نقطهای رسیدیم که کاملاً تعهدات خود را کنار گذاشتیم. این درحالی است که طرف مقابل هنوز پاراگراف 37 را در شورای امنیت اجرا نکرده است.
چقدر اسنپ بک محتمل است؟
پس از این که کشورمان به واسطه ایفا نشدن تعهدات طرف مقابل، برخی وظایف برجام را به حالت تعلیق درآورد، سه کشور غربی باقی مانده در برجام میتوانستند از روز 18 اردیبهشت 98 که ایران اعلام کرد سقف 300 کیلویی ذخایر غنی شده و غنای 3.67 درصد را رعایت نمی کند، تقاضای اسنپ بک و در نتیجه بازگشت شش قطعنامه را بدهند اما در طول سه سال و نیم گذشته چنین کاری نکرده اند. در ماه های اخیر اما فشار این کشورها از ناحیه آژانس بین المللی انرژی اتمی افزایش یافته و شاهد دو قطعنامه ضد ایرانی بودیم. به نظر می رسد طرف مقابل همچنان از چکاندن مکانیسم ماشه اجتناب می کند چون می داند این کار پایان توافقی خواهد بود که خودشان به عنوان بزرگترین دستاورد اتحادیه اروپا از آن یاد می کردند و نمی خواهند تیر آخر را شلیک کنند. بیانیه صریح و تند آمریکا و سه کشور اروپایی در آستانه نشست شورای حکام نشان از آن داشت که این کشورها فعلا راه آژانس را سریعتر میدانند و شاید جاده صاف کن برای اقدامات بعدی خود میبینند. راهی که می تواند فضا را در آینده و در صورت خوردن به سد روسیه و چین در شورای امنیت، با استفاده از مکانیسم ماشه باز کند. عباس اصلانی تحلیلگر مسائل بین الملل و روزنامه نگار درباره احتمال استفاده غرب از مکانیسم ماشه با بعید دانستن این اتفاق در آینده نزدیک به خراسان میگوید: هرچند در سیاست، قطعیت وجود ندارد اما با بررسی نشانهها و گمانه زنیهای موجود، این رخداد شانس بسیار کمی دارد چون اگر می خواستند، با توجه به زمینه ها و بهانه های موجود، کار سختی نبود. وی معتقد است آمریکا و اروپا به همان دلیلی که حاضر به اعلام پایان مذاکرات هسته ای و شکست آن نیستند، از ابزار اسنپ بک هم فعلا استفاده نخواهند کرد چون می دانند این کار یعنی پایان برجام و افزایش شدید تنش ها که واکنش سخت ایران را در پی خواهد داشت.
تبعات اجرای اسنپ بک
اما در صورت اجرای اسنپ بک که با تحلیل ما مرگ قطعی برجام رقم میخورد، چه اتفاقات احتمالی را باید شاهد باشیم؟ آن چه ما میدانیم این است که در 18 اردیبهشت 98 همزمان با اجرای گام اول کاهش تعهدات برجامی توسط کشورمان، حسن روحانی رئیس جمهور وقت ایران نامهای به سران 1+4 (روسیه، چین، آلمان، انگلیس و فرانسه) نوشت و در این نامه ضمن توضیح درباره اقدامات ایران و دلایل این اقدامات، در بند آخر تصریح کرد: در صورتی که کشورهای باقی مانده در برجام به هر علت و صورتی به طرف احیای قطعنامه های قبلی بروند و دوباره پرونده ایران را در فصل هفتم منشور ملل متحد باز کنند، جمهوری اسلامی در واکنش به این اقدام خصمانه از انپیتی خارج میشود. معنی این اقدام این است که بازرسان آژانس باید ظرف 90 روز از کشور خارج شوند و همه تجهیزات و ابزارهای نظارتی را نیز با خود ببرند و عملا ایران با نظارت صفر به برنامه هستهای پیشرفتهاش از جمله غنی سازی با غناهای متنوع و بالا ادامه می دهد. آنها میدانند معنی خروج از انپیتی چیست و به قول مقاله نویس نشریه پولیتیکو در آن صورت باید بین دو راهی درگیری و کنار آمدن با ایران هستهای یکی را انتخاب کنند. در سوی مقابل با اجرای اسنپ بک، شش قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه ایران بار دیگر عملیاتی می شوند و پرونده ایران که طبق قطعنامه 2231 در فصل 5 پیگیری می شد، بار دیگر به عنوان موضوع تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی در فصل هفتم و ذیل بند 41 خواهد رفت. معنی این اتفاق این است که همه کشورها اعم از دوست و دشمن با ایران باید این قطعنامهها را که سختترین آنها قطعنامه 1929 است، رعایت کنند که شامل تحریمهای سخت علیه برنامه هسته ای و نظامی و جلوگیری از ورود هر گونه کالای با استفاده دوگانه تا اجازه بازرسی با دلیل و بی دلیل کشتی ها و هواپیماهای ایران تا تحریمهای نظامی در همه زمینه ها و حتی به نوعی مجوز حمله نظامی به ایران طبق بند 9 قطعنامه 1929 است.موضوع دیگر روبهرو شدن مستقیم با آمریکا برای هرگونه تغییر وضعیت ایران در آینده خواهد بود چراکه خروج هر کشوری از فصل هفتم باید با رأی مثبت همه اعضای دایم همراه باشد و این موضوع وضعیت را پیچیده تر خواهد کرد.اگرچه روی کاغذ تبعات بازگشت به فصل هفتم برای هر کشوری از جمله ایران سخت است؛ در عمل باید فضای بین المللی و واقعیات جهانی را هم دید. در واقع در طرف مقابل هم اوضاع چندان راحت نخواهد بود، چرا که دنیای 2023 با دنیای 2009 و 2010 که اوباما توانست با ایجاد اجماع، چند قطعنامه محکم علیه ایران بگیرد و با همکاری همه اعضا از جمله چین و روسیه قطعنامه ها را اجرایی هم کند، تفاوتهای زیادی دارد. آمریکا که با بحران های داخلی و خارجی متعددی روبهرو است، به زودی درگیر انتخابات ریاست جمهوری 2024 خواهد شد و با چین، اروپا، کره شمالی و... چالش هایی دارد که اضافه شدن بحران جدیدی از سوی ایران در کنار بحران اوکراین شرایط را با گذشته کاملا متفاوت می کند. آیا با این شرایط آمریکا میتواند امیدوار باشد که محیط 2010 با بازگشت قطعنامه ها ایجاد شود؟اصلانی درباره این موضوع نیز میگوید، با اجرای اسنپ بک از سوی غرب همین همکاری نسبی ایران و آژانس نیز پایان خواهد یافت و چالش های موجود اروپا در حوزه های امنیتی و اقتصادی که با جنگ اوکراین شروع شده افزایش چشمگیری مییابد. خود غربیها میدانند هیچ طرفی از این که «اسنپ بک» اجرایی شود، سود نمیبرد، به همین دلیل سعی دارند با استفاده از اهرمهایی همچون اعتراضات داخل ایران و مشکلات اقتصادی مردم در مذاکرات احتمالی امتیاز بگیرند و نه استفاده از اهرمی به نام مکانیسم ماشه. آنها می دانند حفظ این طناب نیم بند از برجام در اتاق آیسییو می تواند شانس دیپلماسی را زنده نگهدارد تا شاید در آینده راهی برای حل مشکل پیدا شود یا یک طرف از خود نرمش نشان دهد.
چاقویی که معلوم نیست چه کسی را زخمی کند
وضعیت برجام هر روز مبهم تر از دیروز می شود. هرچند هیچ کدام از طرفهای مقابل ایران یعنی نه اروپایی ها و نه آمریکایی ها قطع مذاکره را اعلام نکردند و تا زمانی که قطع مذاکرات اعلام نشده باشد، فرض بر این قرار می گیرد که مذاکرات همچنان در جریان است اما افق روشنی هم پیش رو نیست. از طرفی استفاده از اسنپ بک و مرگ قطعی برجام اگرچه تبعات ناخوشایندی برای ایران دارد اما برای طرف غربی نیز هزینه های سنگین و غیرقابل پیش بینی به بار می آورد. همین تردید بزرگ باعث شده تا حتی در کنفرانس امنیتی مونیخ و در حاشیه آن که نشست وزیران خارجه آمریکا و سه کشور اروپایی برگزار شد، با لحنی ضد ایرانی اما محتاطانه برخورد کردند و نشان دادند آنها هم از افزایش غیرقابل کنترل تنش هسته ای در منطقه غرب آسیا نگرانی های جدی دارند. در حقیقت اسنپ بک چاقویی است که ظاهرا در دستان غربی ها قرار دارد اما معلوم نیست هنگام استفاده، ضارب را زخمی کند یا طرف مقابل یا هر دو را. یک ابزار کند شده برای غرب که باعث شده اصطلاح «خیلی دور، خیلی نزدیک» را برای آن به کار ببریم.
دیدگاه تان را بنویسید