احتمال تغییر بازی غرب در مذاکرات وین
توافق موقت ایران و آمریکا به جای احیای برجام؟
فایننشال تایمز خبر داده است که واشنگتن علاقهمند است به نوعی توافق موقت با ایران منعقد شود که در برابر محدودیت فعالیتهای هستهای ایران نوعی کاهش تحریمها را ایجاد کند.
سایت فردا نوشت: آنتونی بلینکن وزیر امورخارجه دولت بایدن در تازه ترین مواضع خود، بار دیگرتاکید کرده است که احیای برجام از دستورکار آمریکا خارج شده است. هر چند ادعای وی وافرادی مانند ند پرایس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در خصوص توقف مذاکرات ، با توجه به ارسال مکرر پیامهای هستهای آمریکا از طریق بازیگرانی مانند عمان و قطر کاملا دروغین می باشد، اما امکان دارد مقامات آمریکایی وارد یک بازی تاکتیکی دیگری در قبال مذاکرات وین شده باشند! این بازی تاکتیکی، ناظربر تغییر دستورکار مذاکرات ( از احیای برجام به سوی توافق موقت ) است. یعنی درست سبک و سیاقی مشابه آنچه در سال 1392 و در انعقاد توافقنامه ژنو مشاهده کردیم. فایننشال تایمز در این خصوص می نویسد: «در حالی که ماههاست با سیاست واشنگتن مذاکرات ایران و کشورهای اروپایی برای رفع تحریمهای ضدایرانی به بنبست خورده، آمریکا و اروپاییان به نوعی توافق موقت با ایران که در برابر محدودیت در فعالیتهای هستهای ایران نوعی کاهش محدود تحریمها را از پی داشته باشد، علاقمند هستند».
این نشریه و اتاقهای فکر درآمریکا و اروپا طی هفته های اخیر، به صورت مستمر از «توافق موقت» به عنوان آلترناتیوی برای «احیای برجام» یاد می کنند زیرا حساسیتهای یک توافق دائمی بر آن مترتب نیست و مصداق نوعی تفاهم برای جلوگیری از تشدید اوضاع می باشد. با همه این اوصاف، برخی اقدامات غرب از جمله اعمال فشار حداکثری بر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، وادارسازی آژانس بین المللی انرژی اتمی برتخریب روند مذاکرات و .... با ارائه پیشنهاد کنونی آنها مبنی بر انعقاد و اعمال توافق موقت همخوانی ندارد.
در این معادله، باید مراقب آدرسها و سیگنالهای غرب (در قبال مذاکرات هسته ای) بود. به عنوان مثال، بلینکن تاکید دارد که مذاکرات احیای برجام دیگر در اولویت آمریکا قرار ندارد اما سخنی از "مذاکرات هسته ای "به میان نیاورده است. مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا تلاش می کنند تا به مخاطبان خود در حوزه دیپلماسی عمومی این گونه القا کنند که «مذاکرات هسته ای» دیگر مترادف با «مذاکرات برجامی» نبوده و این مذاکرات با می توان با دستورکار دیگری جز «احیای توافق هسته ای سال 2015" ادامه داد! این موضوع حتی از ابتدای سرکارآمدن دولت بایدن نیزتوسط برخی استراتژیستهای حوزه سیاست خارجی آمریکا به وی پیشنهاد شده بود.
در این معادله، نمی توان نقش عوامل فرامتنی را نادیده انگاشت. با فرض اینکه تغییر دستورکار مذاکرات با موافقت جمهوری اسلامی ایران همراه شود (که خود بررسی جداگانه ای را میطلبد)، قطعا عوامل فرامتنی سلبی تاثیرگذار بر روند «احیای برجام» بر روی روند مذاکرات بر سر انعقاد یک توافق موقت نیزتاثیرگذار خواهد بود. به عنوان مثال، هر گونه شیطنت آژانس بین المللی انرژی اتمی در نشست ماه مارس شورای حکام یا هرگونه تلاشی که مقامات آمریکایی و اروپایی در قبال نهادهای رسمی قدرت در ایران مانند سپاه پاسداران صورت دهند، دستورکار جدید مذاکرات را نیز با فرض شکل گیری، دچار خلل خواهد کرد. از این رو نقش عوامل فرامتنی بر انعقاد هر گونه توافق موقتی با ایران به همان اندازه توافق احیای برجام ( و بلکه بیشتر از آن ) قابل درک و رصد است. فعلامعدل وخروجی بازی مثلث آژانس بین المللی انرژی اتمی، اتحادیه اروپا و آمریکا به گونه ای نبوده است که بتواند منجر به موافقت جمهوری اسلامی ایران با انعقاد یک توافق مقطعی یا موقت ( به سبک توافق ژنو قبل از انعقاد برجام ) شود. انعقاد هر گونه تفاهم و توافقی، حتی از جنس موقت ، پیش شرطها و اقتضائاتی حداقلی دارد که طرف غربی هنوزبه آنها تن نداده و تا زمانی که این موضوع برای جمهوری اسلامی ایران به اثبات نرسد، دلیلی برای موافقت با خواسته کاخ سفید و اتحادیه اروپا وجود ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید